بریدههایی از کتاب نابخردیهای پیشبینیپذیر
۴٫۰
(۹۵)
ایران نمونهٔ دیگری است از ملتی درگیر بیاعتمادی. یک دانشجوی ایرانی در MIT به من گفت که کسب و کار در آنجا فاقد بستری از اعتماد است. به همین دلیل، هیچ کس پیشپرداخت نمیپردازد، هیچ کس اعتبار پیشنهاد نمیکند، و هیچ تمایلی به ریسک کردن ندارد. افراد باید در کسب و کارهای خانوادگی، که هنوز مقداری اعتماد در آن هست، به کار مشغول شوند. آیا دوست دارید در چنین جهانی زندگی کنید؟
Shanti
خوشا به حال کسی که چشم انتظار چیزی نیست، زیرا هرگز نا امید نخواهد شد
Shanti
قرار است نخست یک خودکار و سپس لباسی برای کار بخرید. در نوشتافزار فروشی، خودکاری خوب با قیمت ۲۵ دلار پیدا میکنید. میخواهید آن را بخرید که به یادتان میآید همین خودکار در فروشگاهی دیگر که ۱۵ دقیقه دورتر است، در حراجی ۱۸ دلار قیمت خورده. چه کار میکنید؟ ۱۵ دقیقه راه میروید تا ۷ دلار صرفهجویی کنید؟ بیشتر آدمهایی که با چنین موردی مواجه میشوند میگویند ترجیح میدهند که برای صرفهجویی ۷ دلار سراغ آن مغازه بروند.
اکنون به کار دوم بپردازیم: برای خرید کت و شلوار به فروشگاهها سرک میکشید. کت و شلوار طوسی راه راه درجه یکی با قیمت ۴۵۵ دلار چشمتان را میگیرد و میخواهید آن را بخرید که ناگهان یک مشتری دیگر در گوشتان میگوید که درست همین کت و شلوار در فروشگاهی دیگر، ۱۵ دقیقه دورتر در حراجی ۴۴۸ دلار قیمت خورده است. آیا این راهپیمایی ۱۵ دقیقهای را باز هم انجام میدهید؟ در این مورد، بیشتر آدمها میگویند خیر.
mohammad
به قول مارک تواین در تام سایر «تام به قانون بزرگی در اعمال آدمی دست یافت، یعنی برای اینکه کسی در هوس چیزی لهله بزند تنها کافی است دستیابی به آن چیز را برایش دشوار کرد.»
سجاد
یکی از دوستانم به من گفت که تنها سال خوش ازدواج وی هنگامی بود که او در نیویورک زندگی میکرد، همسرش در بوستن بود، و آنان فقط آخر هفتهها همدیگر را میدیدند. پیش از آنکه آنان چنین وضعی داشته باشند ــ وقتی که با هم در بوستن به سر میبردند ــ آخر هفتههایشان را به جای اینکه با هم باشند، به کار مشغول میشدند. اما به محض تغییر وضعیت، فهمیدند که تنها آخر هفته را برای هم دارند، و زمان مشترک آنان محدود است و دارای پایانی مشخص (زمان بازگشت قطار). چون معلوم بود که ساعت به جلو میرود، آخر هفته را به خوش گذراندن با هم اختصاص دادند تا کار کردن.
abcd
بدین ترتیب، اگر پیشاپیش بر این باور باشیم که چیزی خوب خواهد بود، معمولاً خوب هم از آب در خواهد آمد ــ و اگر فکر کنیم بد خواهد بود، بد هم از آب در میآید.
erfan erfan
میگویند گام نخست به سوی بهبودیابی، اذعان به داشتن مشکل است.
Variable
وقتی دوست هم جنسی شبیه به شما، ولی خوش قیافهتر، از شما خواست که شبی او را همراهی کنید، بد نیست از خودتان بپرسید که آیا دلیل این دعوت همراهی کردن است یا اینکه قرار است نقش طعمه را ایفا کنید.
keyvan eskandari
در نوشتافزار فروشی، خودکاری خوب با قیمت ۲۵ دلار پیدا میکنید. میخواهید آن را بخرید که به یادتان میآید همین خودکار در فروشگاهی دیگر که ۱۵ دقیقه دورتر است، در حراجی ۱۸ دلار قیمت خورده. چه کار میکنید؟ ۱۵ دقیقه راه میروید تا ۷ دلار صرفهجویی کنید؟ بیشتر آدمهایی که با چنین موردی مواجه میشوند میگویند ترجیح میدهند که برای صرفهجویی ۷ دلار سراغ آن مغازه بروند.
اکنون به کار دوم بپردازیم: برای خرید کت و شلوار به فروشگاهها سرک میکشید. کت و شلوار طوسی راه راه درجه یکی با قیمت ۴۵۵ دلار چشمتان را میگیرد و میخواهید آن را بخرید که ناگهان یک مشتری دیگر در گوشتان میگوید که درست همین کت و شلوار در فروشگاهی دیگر، ۱۵ دقیقه دورتر در حراجی ۴۴۸ دلار قیمت خورده است. آیا این راهپیمایی ۱۵ دقیقهای را باز هم انجام میدهید؟ در این مورد، بیشتر آدمها میگویند خیر.
اما اوضاع از چه قرار است؟ آیا ۱۵ دقیقه از وقت شما ۷ دلار میارزد یا نه؟ در واقعیت طبیعتا ۷ دلار همان ۷ دلار است. فرقی نمیکند شما آن را چطور بشمارید.
Estatira
مثلاً در هم سپوختن را در نظر بگیرید. شاید بنا به شرایط اجتماعی به رایگان نصیبمان شود، و امیدواریم که در هر صورت صمیمانه و از لحاظ عاطفی مقوی باشد. ولی برای در هم سپوختن هم بازاری وجود دارد، در هم سپوختن که بنا به درخواست باشد باید بابت آن پول داد. ظاهرا وضعیت سرراست است. ما شوهران (یا زنانی) نداریم که به منزل بیایند و ۵۰ دلار پول بخواهند؛ یا هرجاییهایی نداریم که به دنبال عشق دائمی باشند.
Estatira
حجم
۵۵۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۹ صفحه
حجم
۵۵۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۳۹ صفحه
قیمت:
۷۶,۰۰۰
تومان