بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فراتر از بودن | صفحه ۱۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فراتر از بودن

بریده‌هایی از کتاب فراتر از بودن

امتیاز:
۳.۸از ۴۷ رأی
۳٫۸
(۴۷)
هیچ‌کس زندگی ساده‌ای ندارد... همین امر سادهٔ زنده ماندن، ما را به سوی سخت‌ترین‌ها پیش می‌برد. زندگی معقول نیست و نمی‌توان آن را سال‌ها به صورت یک طرح معماری ساده یا چیزی آرام انگاشت. زندگی قابل پیش‌بینی و مسالمت‌آمیز نیست. زندگی در وجود ماست. داستان اشتیاق است که ما را به اندوه و دوگانگی محکوم می‌کند.
سوفی
من تو را دوست دارم... پس من به تو وابسته‌ام و تو از طریق این وابستگی به من متصل هستی. بنابراین تو وابستهٔ وابستگی من هستی و باید در همهٔ زمینه‌ها مرا ارضا کنی و چون این کار را نمی‌کنی، من به خاطر همه چیز و هیچ چیز از تو دلگیر هستم؛ زیرا من به تو وابسته هستم و می‌خواهم دیگر وابسته نباشم و می‌خواهم این بار تو به این وابستگی پاسخ متقابل بدهی...
سوفی
من دریافتم همان گونه که نباید در مورد زندگی به کسی گوش کرد، در مورد مرگ نیز نباید به هیچ کس گوش سپرد. در مورد مرگ باید، مانند عشق سخن گفت. با صدایی آرام و عاشق. تنها باید کلمه‌هایی ساده به کار برد. کلمه‌هایی که مناسب یکتایی و یگانگی این مرگ باشد؛ واژه‌هایی ساده که با ملایمت این عشق، تناسب داشته باشد...
سوفی
آری من یاد گرفته‌ام که هیچ فرقی نمی‌کند چقدر خوب و وفادار باشم، زیرا همیشه کسانی هستند که لیاقتش را ندارند... من آموخته‌ام کسانی را که دوست‌شان دارم، خیلی زود از دست می‌دهم و کسانی را که بود و نبودشان برایم اهمیتی ندارد، همیشه در کنارم خواهم داشت... من یاد گرفته‌ام که باید همیشه، آن‌هایی که دوست‌شان دارم را با کلامی عاشقانه و نگاهی ملتمسانه ترک کنم، چون ممکن است دیگر هیچ‌گاه نبینم‌شان...
سوفی
هیچ کس نمی‌تواند پاسخگوی نیاز عشق تو باشد. هیچ کس نمی‌تواند خلاء قلب تو را پر کند و شاید تنها خداست که قادر به انجام این کار است
کــاف. قــاف
در این زندگی هیچ چیز بیهوده آفریده نشده؛ هیچ چیز این زندگی متعلق به ما نیست، این زندگی به ما بخشیده شده و به همراه آن خیلی چیزهای دیگر، خیلی بیش از آن‌چه روز مرگ‌مان از دست می‌دهیم....
newgin.h
«بدی از همان ابتدا، چیز عجیبی از خود نشان نمی‌دهد، بلکه همیشه با ملایمت و بی‌سر و صدا آغاز می‌شود. در واقع می‌توان گفت فروتنانه آغاز می‌گردد و خود را در فضای زمانی که در آن قرار دارد جای می‌دهد؛ درست مانند آبی که زیر در جاری می‌شود. ابتدا فقط در حد یک رطوبت است و زمانی که این رطوبت به سیل تبدیل می‌شود، دیگر خیلی دیر شده است.»
newgin.h
برای بیان عشق همواره نیازی به واژه‌های عاشقانه نیست، بلکه زیر و بم و اشک و لبخند لازم است.
sadat ehtesham
کودکان به ملکوت پروردگار نزدیک‌ترند... و خدا آن چیزی است که کودکان می‌شناسند، نه بزرگسالان؛ بزرگسالان وقت خود را برای غذا دادن به گنجشکان هدر نمی‌دهند.
Saeid
من در این ۱۶ سال پرکارترین مرد دنیا بودم: نشسته در سایه، همواره محو تماشای تو ...
Saeid
قول بده که برای دل خودت بنویسی، در غیر این صورت تو فقط یک کار ادبی کرده‌ای، در حالی که باید نوشت... و نوشتن با کار ادبی خیلی فرق دارد... به من قول بده که این کار را بکنی...»
Saeid
«من اگر ارزش این زندگی را می‌دانم، برای وجود توست.»
Saeid
انسان همیشه به محبوب‌هایش چیزهای زیادی را اهدا می‌کند: کلام، آسایش و احساس لذت... و تو ارزشمندترین همهٔ این‌ها را به من هدیه کردی: فقدان...
Saeid
همه چیز در همین جا اتفاق می‌افتد. اکنون، طبق گفتهٔ یک دعای قدیمی: «اکنون و در لحظه مرگمان...» من به این دعای قدیمی علاقه‌مندم، چرا که در این دعا، زمان فقط از همین دو لحظه تشکیل شده است: لحظهٔ حال و لحظهٔ مرگ، و گذشته اهمیتی ندارد... فقط زمان حال وجود دارد، تا زمانی که با لحظهٔ مرگ، برخورد کند.
Saeid
و نیز می‌دانم که بدبختی مانند یک میراث از یک نسل به نسلی دیگر می‌رسد، و بعد فقط یک نفر برای بلعیدن تمام آن کافی است.
Saeid
بیماری هیچ وقت علت نیست، بلکه پاسخ است... پاسخی ناچیز به درد، به رنج، به بی‌کسی
Saeid
آیا می‌دانید بسیاری از مردم تنها به خاطر سلامتی‌شان بیمارند؟
Saeid
لذت و بهره‌مند شدن همیشه با بهایی سنگین به دست می‌آیند، اما شادی جاودان، تنها با شجاعتی جاودان به دست می‌آید.
Saeid
همیشه آن چه را که به دنبالش هستیم خیلی باارزش‌تر از آن چیزی است که به نظرمان می‌آید
Saeid
به نظر من ما انسان‌ها بر روی کرهٔ زمین زندگی نمی‌کنیم، بلکه سرزمین واقعی ما، قلب کسانی است که به آن‌ها علاقه داریم.
Saeid

حجم

۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

حجم

۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰
۵۰%
تومان