- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب طاعون
- بریدهها
بریدههایی از کتاب طاعون
۳٫۸
(۱۳۶)
به خودش میگفت طی سی طاعونهای بزرگ تاریخ، نزدیک صد میلیون نفر تلف شدهاند. ولی صد میلیون نفر چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ موقعی که جنگی درمیگیرد، کمتر کسی به آنهایی که طی آن کشته میشوند فکر میکند، و از آنجا که آدم تا مردن فردی را نبیند نمیتواند درک درستی از مرگ داشته باشد، صد میلیون جسد در طول تاریخ جز دودی در عالم خیال چیز دیگری نیست.
نارون
به خودش میگفت طی سی طاعونهای بزرگ تاریخ، نزدیک صد میلیون نفر تلف شدهاند. ولی صد میلیون نفر چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ موقعی که جنگی درمیگیرد، کمتر کسی به آنهایی که طی آن کشته میشوند فکر میکند، و از آنجا که آدم تا مردن فردی را نبیند نمیتواند درک درستی از مرگ داشته باشد، صد میلیون جسد در طول تاریخ جز دودی در عالم خیال چیز دیگری نیست.
نارون
گمان میکردند آزادند، حال آنکه تا موقعی که بلا هست، آزادی دیگر وجود ندارد.
نارون
بلاها و آفتها همطراز انسانها نیستند، بنابراین آدمها میگویند بلا چیزی غیرواقعی است، کابوسی است ترسناک که زود میگذرد. ولی همیشه هم زود نمیگذرد، آدمها هستند که از کابوسی به کابوسی دیگر کشانده میشوند و آنهایی که فقط به فکر خودشان هستند، جلوتر از همه، چون احتیاط به خرج ندادهاند.
نارون
موقعی که جنگی درمیگیرد، مردم میگویند: «زیاد طول نخواهد کشید، اقدامی احمقانه است.» خوب، بدون شک جنگ کار احمقانهایست، ولی مانع از آن نمیشود که مدتها به طول بیانجامد. اگر آدم دائمآ دربند نظر و عقیدهٔ شخصیاش نباشد، میفهمد که لجاجت و یکدندگی ناشی از حماقت است
نارون
افکار عمومی چیز مقدسی است: مردم را به وحشت نیندازید، بهخصوص هیچکس را هراسان نکنید.
نارون
کلانتر پرسید میتواند بگوید چرا دست به این اقدام زده است. کوتار بیآنکه به کلانتر نگاه کند بهطور خلاصه گفت: ««اندوه درونی، دلیل خوبی بود»
نارون
روشی آسان برای شناختن یک شهر، پیبردن به نحوهٔ کارکردن، دوستداشتن و مردن مردمانش است.
نارون
بیقرار نسبت به زمان حال، دشمن گذشته و محروم از آینده، شبیه کسانی شده بودیم که عدالت یا کینه و نفرت انسانها، وادارشان میکند پشت میلههای زندان روزگار بگذرانند.
مسعود
قیافهام آرام است. ولی همیشه تلاش زیادی لازم داشتهام تا بتوانم فقط طبیعی بمانم.
ELNAZ
عادت کردن به نومیدی، وخیمتر از خود نومیدی است.
negar🦋
اگر یک کشیش با یک پزشک صلاح و مشورت کند، تضاد به وجود میآید.
ELNAZ
اگر آدم بخواهد فقط خودش خوشبخت باشد آن وقت خجالتآور است.
ELNAZ
همیشه تلاش زیادی لازم داشتهام تا بتوانم فقط طبیعی بمانم. ولی حالا، دیگر از طاقتم خارج است.
☾Natsuki✶
دنیای بدون عشق، دنیای مردهای بود
☾Natsuki✶
ولی وقتی که آدم زیادی انتظار میکشد، دیگر قدرت انتظار کشیدن را از دست میدهد
☾Natsuki✶
من نسبت به شکستخوردهها بیشتر احساس همبستگی میکنم تا قدیسها. گمان میکنم در مورد قهرمانی و قداست سلیقهٔ چندانی ندارم. آنچه برای من مهم است، انسان بودن است.
☾Natsuki✶
دکتر پس از کمی سکوت، از جا بلند شد و از تارو پرسید آیا میداند از چه راهی میتوان به صلح و آرامش رسید.
ــ بله، با محبت.
☾Natsuki✶
فاسدترین آدمها کسانی هستند که نادانند اما گمان میکنند همهچیز را میدانند، آنوقت به خودشان اجازه میدهند دیگران را بکشند.
ELNAZ
اگر برای کارهای خیر اهمیتی بیش از اندازه قائل شویم، در واقع سرانجام تمجیدی غیرمستقیم و قدرتمندانه از شر بهعمل آوردهایم.
ELNAZ
حجم
۲۷۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۲۷۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۵۰%
تومان