من تابلوهایت را دوست ندارم، نقاشیکردنت را دوست دارم.»
RF Mohammadi
«عیبی ندارد، هر کسی کار خودش، بار خودش، آتش به انبار خودش.»
پویا پانا
ارباب خوشقلب وجود ندارد.
پویا پانا
«اگر دیگر لبخند نمیزند، علتش این است که خیلی از خودش راضی است.»
پویا پانا
کمی محبت نعمت بزرگی است. مهم نیست آدم آن را چهگونه بهدست بیاورد!
پویا پانا
کتاب بهرغم بحران و رکود فرهنگی، بیش از هر چیز دیگری آیندهساز است. میگفت: «تاریخ نشان داده مردم هرقدر کمتر کتابخوان باشند، بیشتر آن را میخرند.»
پویا پانا
خشم و ناتوانی گاه چنان آدم را آزار میدهد که حتا نمیتواند فریاد بزند.
پویا پانا
حقیقت، چهارگوشی است سنگین، متراکم و هیچگونه تغییری را نمیپذیرد. نیکی رؤیایی بیش نیست، نقشهای مدام بهتأخیرافتاده که با کوششی از پادرآورنده دنبال میشود، آدم هرگز به مرز آن نمیرسد، حکمرواییاش ناممکن است. فقط پلیدی است که میتواند حدومرزی داشته باشد و به حکمروایی مطلقی برسد، باید به آن خدمت کرد تا قلمرو آشکارش را مستقر کند، پس از آن آدم میتواند اظهار عقیده کند که نیکی چه مفهومی دارد و فقط پلیدی است که حضور واقعی دارد، سرنگونباد اروپا، عقل، افتخار و صلیب
پویا پانا
موضوع اصلی در همهٔ آثار کامو مبارزه علیه بیدادگریهای اجتماع است، حتا رمان بیگانه هم با همهٔ بیتفاوتیها و پوچنگراییها، به شکلی با این طرز فکر او پیوند دارد. شخصیت اصلی دستپروردهٔ همین اجتماعی است که پول و قدرت بر آن حکم میراند و اگر چنان ویژگیهای روحی و اخلاقی پیدا کرده به این دلیل است که جامعه هیچ انگیزهای برای علاقهمندشدن به زندگی در اختیارش نگذاشته است.
پویا پانا
«در عالم هنر، همچنان که در طبیعت هیچچیز از بین نمیرود. این هم نتیجهٔ تأثیر سودمند ستارههاست.»
RF Mohammadi