بریدههایی از کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج میکنیم؟
۴٫۰
(۹۶)
دائماً فکر میکنیم که او چقدر زیبا است. ظاهراً اطلاعات زیادی میتوان از چشم، بینی، شکل پیشانی، پراکندگی ککومکها، لبخند، و غیره به دست آورد. اما این کار همانقدر عاقلانه است که فکر کنیم با دیدن عکسی از نمای بیرونی یک نیروگاه برق میتوان به اصول شکافت اتم پی برد.
ما فقط بر اساس شواهد اندکْ مجموعهای از کمالات را به معشوقمان نسبت میدهیم. ما با جزئیات معدود ولی عمیقاً تجسمبخش برای شخصیت درونی طرف مقابل یک شخصیت کامل میسازیم، همان کاری که معمولاً چشم ما با نقاشی یک صورت انجام میدهد.
ali
والدینِ خوب یاد میگیرند که عین کلمات بچه را جدی نگیرند، بلکه به حرفی که میخواهد بزند، ولی نمیداند چطور بیان کند گوش دهند: «تنها هستم، درد دارم، یا میترسم.»
moonlight
آنچه عملاً زوجین در طول زندگی خود به آن میرسند بیشتر شبیه سازوکار یک کسبوکار کوچک است. باید سیاههٔ وظایف بنویسند، نظافت کنند، رانندگی کنند، آشپزی کنند، وسایل را تعمیر کنند یا دور بیندازند، استخدام کنند، اخراج کنند، اختلافات را برطرف کنند، و بودجهبندی کنند.
moonlight
شخصی که واقعاً برای ما مناسبترین است کسی نیست که همسلیقهٔ ما باشد، بلکه کسی است که بتواند دربارهٔ این اختلاف سلیقهها هوشمندانه و عاقلانه گفتگو کند.
moonlight
مشکل واقعیْ یافتن شریک زندگی نیست: مشکل اصلی تحمل کردن او و تحمل شدن از سوی او در درازمدت است.
moonlight
سازگاری محصول عشق است، نه پیششرط آن.
Talieh Faezi
ما با جزئیات معدود ولی عمیقاً تجسمبخش برای شخصیت درونی طرف مقابل یک شخصیت کامل میسازیم، همان کاری که معمولاً چشم ما با نقاشی یک صورت انجام میدهد.
محمد ذوالفقاری
در دوران بزرگسالی، وقتی نخستین بار میگوییم در جستجوی عشق هستیم، در وهلهٔ اول منظورمان این است که میخواهیم کسی عاشقمان شود، همانطور که روزی والدینمان عاشق ما بودند. میخواهیم در بزرگسالی همان ناز کشیدنها و تیمار کردنها را بازآفرینی کنیم. در گوشهٔ پنهان ذهنمان کسی را تصور میکنیم که نیازهای ما را درک میکند، هر چه میخواهیم برایمان میآورد، صبر و دلسوزی بیاندازهای نسبت به ما دارد، ایثارگرانه و فداکارانه عمل میکند، و اوضاع زندگیمان را بهتر میکند.
طبیعتاً این یک فاجعه است
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
باید عملکرد کامل روانِ کسی را که قرار است با او ازدواج کنیم بشناسیم. باید دیدگاهها و عقایدش را دربارهٔ اقتدار، تحقیر، دروننگری، صمیمیت جنسی، پول، فرزند، پا به سن گذاشتن، وفاداری، و صدها مسألهٔ جانبی دیگر بدانیم. این چیزها را نمیتوان با گپ زدن معمولی با او فهمید. ما به سطحی از بینش نیاز داریم که عجالتاً فقط متخصصان روانشناسی در سطح دکترا در اختیار دارند.
بهار
وقتی آمادهٔ ازدواج هستیم که میپذیریم شریک زندگی ما در برخی زمینههای بسیار مهم از ما عاقلتر، منطقیتر، و پختهتر است. باید با کمال میل از او یاد بگیریم. باید تحمل این را داشته باشیم که نکاتی را به ما گوشزد کند. و در موارد خاصی او را معلم و خودمان را شاگرد بدانیم. در عین حال، باید آماده باشیم تا در موارد خاصی نقش معلم را برای او ایفا کنیم و، مثل معلمهای خوب، سر او داد نزنیم، عصبانی نشویم یا انتظار نداشته باشیم که خودش همهچیز را بداند. ازدواج را باید فرآیند تعلیم و تربیت دوطرفه دانست.
ebagheri
نقاط اوج زندگی معمولاً کوتاهند. خوشبختی در بازههای زمانی سالانه وجود ندارد.
ebagheri
این پنبه را از گوشتان بیرون بیاورید و فکرش را هم نکنید که در این دنیا یک موجود ایدهآل برای شما پیدا شود.
افسانه
عجیب نیست اگر روزی صبرمان به سرآید. یکی از دلایلی که احساس میکنیم باید ازدواج کنیم این است که مانع تسلط بیامان عشق بر روح و روانمان شویم. نمایشهای عاشقانه و هیجانهایی که به هیچجا نمیرسند امان ما را میبُرند. برای چالشهای دیگر بیقراریم. امیدواریم که ازدواج بتواند قاطعانه به تسلط دردناک عشق بر زندگیمان خاتمه دهد.
ازدواج نمیتواند این کار را بکند و نخواهد کرد: در ازدواج هم همانقدر شک، امید، ترس، طرد شدن، و خیانت هست که در خارج از ازدواج پیدا میشود. ازدواج فقط از دید مجردها ممکن است آرام، بدون حادثه، و به طور رشکبرانگیزی کسلکننده باشد.
Javad Azar
ممکن است برخی از نامزدهای مناسب ازدواج را که با آنها روبهرو میشویم رد کنیم، نه به خاطر اینکه عیب و ایرادی دارند، بلکه دقیقاً به خاطر اینکه زیادی متعادل هستند (زیادی بالغند، زیاد میفهمند، زیادی قابل اطمینانند)، و این خوب بودن برای ما ناآشنا و غریب است، تقریباً تحملنکردنی است. در عوض، به سراغ مواردی میرویم که ناخودآگاهمان به طرف آنها کشیده میشود، نه به این علت که رضایتمان را جلب میکنند، بلکه بدین علت که به همان ترتیبی که میشناختیم ما را سرخورده میکنند.
Javad Azar
میزان دانشی که برای موفق بودن یک ازدواج نیاز داریم بسیار بالاتر از آن است که جامعه تأیید میکند، میپذیرد، و ظرفیت آن را دارد. و رویههای اجتماعی ما برای جلوگیری از سقوطمان در این ورطه هیچ کاری نمیکنند. غالباً بیشتر علاقه داریم ازدواج زیبایی داشته باشیم تا یک ازدواج قابل تحمل.
Mrya.Rh
برای داشتن ازدواج موفق، باید به طور جدی از موقعیت کودک خارج شویم، و در جایگاه والد قرار بگیریم. باید آن آدمی باشیم که مشتاقانه نیازهای دیگران را به نیازهای خود ترجیح میدهد.
باید یک درس دیگر هم بگیریم. وقتی بچهای به پدر یا مادرش میگوید «از تو بدم میآید»، پدر و مادر به طور غیرارادی هاج و واج و شوکه نمیشوند، یا تهدید نمیکنند که از آن خانه میروند و دیگر برنمیگردند، چون میدانند این حرف چکیدهٔ یک پژوهش عمیقاً سنجیده دربارهٔ وضعیت آن رابطه نیست
معین
اگر کسی احساس میکرد «عاشق است»، برایش کافی بود. دیگر سؤالی پرسیده نمیشد. احساسات بر فرد مستولی میشد. غریبهها فقط میتوانستند پیدایش این احساس را تحسین کنند، و طوری به آن احترام بگذارند که گویی فرد یک روح ملکوتی را ملاقات کرده است
معین
وقتی بزرگ میشویم، ممکن است برخی از نامزدهای مناسب ازدواج را که با آنها روبهرو میشویم رد کنیم، نه به خاطر اینکه عیب و ایرادی دارند، بلکه دقیقاً به خاطر اینکه زیادی متعادل هستند (زیادی بالغند، زیاد میفهمند، زیادی قابل اطمینانند)، و این خوب بودن برای ما ناآشنا و غریب است، تقریباً تحملنکردنی است. در عوض، به سراغ مواردی میرویم که ناخودآگاهمان به طرف آنها کشیده میشود، نه به این علت که رضایتمان را جلب میکنند، بلکه بدین علت که به همان ترتیبی که میشناختیم ما را سرخورده میکنند.
ما با آدمهای عوضی ازدواج میکنیم چون آدمحسابیها ناجور به نظر میرسند، انگار لیاقتش را ندارند. ازدواجمان نادرست است، چون هیچ تجربهای از سلامت نداریم و چون نهایتاً دوست داشته شدن را با احساس رضایت داشتن مربوط نمیدانیم، چه قبول داشته باشیم چه قبول نداشته باشیم.
معین
واقعاً برای ما مناسبترین است کسی نیست که همسلیقهٔ ما باشد، بلکه کسی است که بتواند دربارهٔ این اختلاف سلیقهها هوشمندانه و عاقلانه گفتگو کند.
atefeh
شخصاً در موقعیتهای مختلف این حقیقت را کشف کنیم که همه (حتا کسی که اوایلش خیلی فوقالعاده به نظر میرسد) از دور دل میبرند و از نزدیک زهره.
atefeh
حجم
۱۰۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۱۰۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۳۸,۵۰۰
۱۹,۲۵۰۵۰%
تومان