بریده‌های کتاب شاهدی از بهشت
درحال حاضر درک می‌کنم که چرا بعضی از ادیان مخالف‌اند که برای خدا نامی بگذارند یا پیامبران الهی را به تصویر بکشند. در این مخالفت، حکمتی نهفته است؛ زیرا تا زمانی‌که برروی زمین خاکی هستیم، درک واقعیت خدا خارج از توان ما انسان‌هاست تا بتوانیم آن‌را در قالب کلمات یا تصاویر بیان کنیم.
maryam
تجربهٔ لحظه مرگم مرا متقاعد کرد که بخشی مرموز از وجودمان درحال ضبط همهٔ وجوه زندگی خاکی‌مان است و این روند ضبط و ثبت از همان ابتدا زندگی‌مان آغاز می‌شود.
Dexter
ما انسان‌ها ـ موجوداتی روحانی که به‌طور موقت در بدن‌های تکامل‌یافتهٔ محصول زمین و مقتضیات آن سکنی گزیده‌ایم ـ خودمان انتخاب‌های واقعی را می‌کنیم. تفکر حقیقی کار مغز نیست؛ اما آموخته‌ایم ـ قدری هم توسط خود مغز ـ مغزمان را با هر آنچه فکر می‌کنیم و هر آنچه هستیم مرتبط بدانیم؛ به‌طوری‌که قابلیت خود را برای درک این‌که بیشتر و برتر از یک جسم و یک مغز فیزیکی، از دست داده‌ایم.
Dexter
می‌دانم به‌هر حال افرادی خواهند بود که سعی می‌کنند، تجربه‌ام را مخدوش جلوه دهند و یا آن‌را خیلی کم‌اهمیت معرفی کنند؛ زیرا نمی‌توانند باور کنند چیزی که برایم رخ داد، می‌تواند به احتمال زیاد علمی و یا چیزی بیش از یک رویای احمقانهٔ عجولانه باشد. اما من بهتر می‌دانم و به‌خاطر آن‌هایی‌که این‌جا برروی کرهٔ زمین هستند و آن‌هایی که در عالم ماورا ملاقات کردم، وظیفهٔ خود می‌دانم (هم به‌عنوان یک دانشمند جستجوگر حقیقت و هم به‌عنوان پزشکی که خود را وقف کمک به مردم کرده است) به همهٔ مردم اعلام کنم چیزی که تجربه کردم درست، واقعی و بسیار مهم بوده
maryam
ذره‌های کوچکی از نیروی شیطانی در کل گیتی پراکنده شده است، اما درحقیقت، جمع همه آن نیروها حتی به اندازهٔ یک دانه شن در ساحل وسیعی از خوبی، فراوانی، امیدواری و عشق بی‌قید و شرطی که گیتی را لبریز کرده، نیست.
Shiva Ahmadi
علم، چیزی که من همهٔ عمرم را صرف آن کردم، هیچ‌گونه منافاتی با چیزی که در عالم بالا فراگرفتم ندارد؛ اما بسیاری چنین اعتقادی ندارند، زیرا افراد خاصی از جامعهٔ علمی که خود را ملزم به دیدگاه مادی‌گرایی می‌دانند، بر این اصرار داشته و دارند که نمی‌توان بین علم و معنویت همزیستی برقرار کرد. آن‌ها در اشتباه‌اند. هدف اصلی من از نوشتن این کتاب، شناساندن بهتر این حقیقت دیرینه
Dexter
زندگی ما در این‌جا ممکن است کم‌اهمیت به‌نظر برسد؛ زیرا در مقایسه با زندگی‌ها و دنیاهای دیگری که جهان‌های مریی و نامریی را پر کرده‌اند، فقط به اندازهٔ یک دقیقه است؛ اما این دنیا از این نظر حایز اهمیت است که باید از این‌جا به‌سوی ملکوت تعالی یابیم.
کاربر ۸۸۴۷۵۲
«انسان باید دنبال چیزی بگردد که وجود دارد، نه چیزی که فکر می‌کند باید وجود داشته باشد» آلبرت اینشتین
Leben
دیدگاه علمی‌ام، طی سالیان، به‌طور پیوسته و نرم، توانایی‌ام را در اعتقاد به چیزی بزرگ‌تر تحلیل برده بود. چنین به‌نظر می‌رسید که علم با ارایهٔ شواهد باعث‌شده جایگاه انسان در جهان هستی به‌سمت صفر سوق پیدا کند. اعتقاد چیز خوبی است؛ اما علم اهمیتی برای خوبی قایل نیست. سروکار علم با آن چیزی است که وجود دارد. من فراگیرندهٔ علم از نوع جنبشی هستم؛ یعنی از طریق تجربه یاد می‌گیرم. اگر خودم چیزی را احساس یا لمس نکنم، مشکل می‌توانم به آن علاقه‌مند شوم.
Dexter
از ویژگی‌های بشر است که همیشه گمان می‌کند برای انجام دادن کارها فرصت دارد! همیشه با وعده دادن‌ها اجرای هر کار مهمی را به تعویق می‌اندازیم و گاهی برای پیش پا افتاده‌ترین کارها سراسیمه‌ایم؛ ولی برای کارهای مهم به آهستگی قدم برمی‌داریم، گویا عمر نوح داریم و فرصت بسیار، چرا وقتی حقیقتی ارزش آن برای ما مسلم شده، در هنگام انجام آن‌را خیلی جدی نمی‌گیریم؟ گرهٔ کار کجاست؟ همیشه برای کارهای بی‌ارزشی و پیش‌پا افتاده، وقت داریم؛ ولی برای کارهای جدی و ارزشمند وقت نداریم!
niloufar

حجم

۱۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

حجم

۱۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۹۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد