بریده‌هایی از کتاب غیرممکن غیرممکنه

فقط تصور کنید اگر هریک از این سوپراستارها در این فکر توقف می‌کردند که کار آن‌ها غیرضروری است، چون قبلاً انجام شده، چه میزان از خوش‌حالی‌های جهان را از دست می‌دادیم.

ممکن است موهبتتان ازطریق کار داوطلبانه یا ازطریق توجه، احترام و اهمیتی که به دیگران می‌دهید، بروز پیدا کند؛ به‌طوری‌که هر فردی را که ملاقات می‌کنید، از مشاور بانکی‌تان گرفته تا فردی غریبه، این احترام را به او هدیه دهید.

ایده‌هایتان لزوماً نباید حماسی یا بزرگ باشند. همهٔ ایده‌ها لازم و باارزش‌اند. درحال‌حاضر، ممکن است هدیهٔ شما غذای مقوی‌ای باشد که برای دوستان و خانواده‌تان می‌پزید. یا ممکن است مهربانی و درکتان هنگام جروبحث باشد. ممکن است استعدادتان شامل ساختِ مجسمه‌های چوبی، نقاشی، لوله‌کشی، تولید نمایش، انجام تحقیق، توان‌بخشیِ حیوانات، طراحی فضاهای شهریِ سازگار با محیط‌زیست، طراحی جواهرات یا مربیگریِ تیمِ کوچکِ مدرسهٔ دخترتان باشد

جهان به آن موهبتِ ویژه‌ای که فقط شما دارید، نیاز دارد. این جمله حقیقت دارد و خودتان هم می‌دانید. از وقتی کوچک بودید، آن موهبت را می‌شناختید. حس کردید درونتان چیز خاصی وجود دارد؛ چیزی متمایز و غیرعادی که شما و فقط شما، برای ایجاد و بیان آن پا به این جهان گذاشته‌اید. به این احساس اعتماد کنید. این نیرویِ زندگیِ شماست. نبوغ شماست.

چگونه می‌توانید رؤیا یا هدفتان را به چیزی فراتر از خودتان متصل کنید؟ آیا آرمان یا عضوی از خانواده یا جامعه هست که بتوانید درخدمت آن قرار بگیرید. دلایلْ به نتایج قدرت می‌بخشند.

قانون طلایی: هرگز وقتی عصبانی، هیجان‌زده یا گیجید، پاسخی ندهید

وقتی انتقادهای تند و بی‌اساس را می‌شنوید، ردشان کنید، نپذیریدشان و بگویید: «نه، تو نمی‌تونی تخریبم کنی. من به تو چنین قدرتی نمی‌دم. به هیچ‌کس اجازه نمی‌دم توی اتاق نشیمنم خراب‌کاری کنه.» واقعیت: از آنچه برایتان مفید است و به شما کمک می‌کند استفاده کنید و بقیهٔ چیزها را بریزید دور.

بپذیرید که مردم می‌توانند هرچه می‌خواهند بگویند، اما شما مجبور نیستید به آن‌ها اهمیت بدهید و با پذیرفتنِ حرف‌هایشان به آن‌ها این قدرت را بدهید که روزتان را خراب کنند.

واقعیت: هرچه بیشتر به نظراتِ دیگران اهمیت دهید، آن‌ها نسبت‌به شما احساس مالکیتِ بیشتری خواهند کرد این وظیفهٔ شما نیست که از من خوشتان بیاید، وظیفهٔ من است که خودم را دوست داشته باشم.

اجازه دهید این‌طور فرض کنیم که عاشق شکلاتید، اما یکی از دوستانتان از شکلات متنفر است. آیا معنایش این است که شکلات واقعاً تنفربرانگیز است؟ نه. صرفاً معنایش این است که یک نفر شکلات را دوست ندارد. تولیدکنندگانِ شکلات هرگز به چنین نظرات منفی‌ای دربارهٔ شکلات اهمیتی نمی‌دهند. آن‌ها تلاششان را صرف این نمی‌کنند که نفرت از شکلات را به عشق به شکلات تبدیل کنند. آن‌ها تمام توجهشان را به دوستدارانِ شکلات معطوف می‌کنند.

اجازه دهید این‌طور فرض کنیم که عاشق شکلاتید، اما یکی از دوستانتان از شکلات متنفر است. آیا معنایش این است که شکلات واقعاً تنفربرانگیز است؟ نه. صرفاً معنایش این است که یک نفر شکلات را دوست ندارد.

همهٔ این مزخرفات رو فراموش کن. برو دنبال چیزی که دوست داری.

اگر نخواهید خطر کنید، خطرهای بیشتری را به‌سمت خودتان می‌کشانید.

خودتان را از دنیای تردید بیرون بیاورید. رمز انجام هر کاری انجام‌دادنِ آن کار است. نهایت تلاشتان را بکنید. به یاد بیاورید... زندگی خواهانِ کمال نیست. زندگی از شما نمی‌خواهد دائماً بدون ترس بمانید، اعتمادبه‌نفس داشته باشید یا همواره خودباور باشید. زندگی صرفاً مستلزم این است که دست به عمل بزنید.

۵. تکه‌ای کاغذ بردارید و بنویسید: پنج کار کوچکی که می‌توانم امروز انجام دهم تا این پروژه را پیش ببرم: حداقل پنج کار مثبتی را که امروز می‌توانستید برای پیشرفت انجام دهید، بنویسید. لازم نیست حتماً سرنوشت‌ساز باشند. فقط هرچه را که به ذهن می‌آید، بنویسید. اگر پنج کاری باشد که پشت‌سر گذاشته‌اید، عالی است. سپس در زیر آن فهرست، این را بنویسید: یک کارِ کوچک که اکنون می‌توانم درست انجامش دهم.

درهرصورت، این کار ساده است. کلمهٔ چهارحرفیِ «هنوز» به شما کمک می‌کند در ذهنیتِ رشد، یادگیری و پیشرفت بمانید.

فهرستی از تمام موارد منفی‌ای که به خودتان می‌گویید، چیزهایی که جلوی پیشرفتتان را می‌گیرند، تهیه کنید. مثلاً: بلد نیستم پول دربیارم. اولین چیزها درمورد نوشتنِ داستان رو نمی‌دونم. نمی‌دونم بدون اون کی‌ام. هیچ‌کس تابه‌حال این کار رو انجام نداده. درمورد شروع یه تجارت چیزی نمی‌دونم. هیچ ایدهٔ خوبی ندارم. درعوض این‌ها را بگویید: هنوز بلد نیستم پول دربیارم. هنوز اولین چیزها درمورد نوشتن داستان رو نمی‌دونم. هنوز نمی‌دونم بدون اون کی‌ام.

به‌عنوان مثال، اگر پیام‌های متنیِ گروهی در تمام طول روز مزاحم کارتان شوند، یک راه‌حل این است که تلفنتان را در حالت پرواز قرار دهید یا در زمان تمرکز تلفنتان را کاملاً خاموش کنید. بسته‌به اینکه مشکل داخلی یا خارجی باشد، مشکلات را به‌صورت کتبی پیش‌بینی و از قبل برای راه‌حل‌ها برنامه‌ریزی کنید.

اگر به‌جای کمال روی پیشرفت تمرکز کنید، ممکن است به چه کسی تبدیل شوید و چه کاری می‌توانید انجام دهید؟ ممکن است چه چیزی یاد بگیرید؟ چه نقاط قوت و مهارت‌هایی را می‌توانید پرورش دهید؟

کمی عمیق‌تر کندوکاو کنید. چیزی را بیابید که مایلید به آن بچسبید و به‌خاطرش کار کنید؛ هرقدر که طول بکشد