بریدههایی از کتاب ۱۰۱ سؤالی که در دههی بیست سالگی باید از خود بپرسید
۴٫۲
(۳۸)
کار گروهی نتیجهٔ بهتری دارد.
Farez
تنها کسی که بهسختی میتوانم با او روراست باشم خودم هستم.
Farez
بهنظرم باید برای رسیدن به یک هدف، باهدف زندگی کنیم
Farez
حق با اوست. هنگام حل یک مشکل هیچچیز بهاندازهٔ پرسیدن سؤال درست مهم نیست.
Farez
سریعتر! بالاتر! به پشت سرت نگاه نکن! سؤال نپرس! فقط به بالارفتن ادامه بده!
Farez
عشق جنگ است؛ نه علیه یکدیگر، بلکه برای یکدیگر.
در یک رابطه، باید علیه تمام عواملی که سعی دارند شما را به ادامهٔ جنگ دعوت کنند مبارزه کنید.
Pouya
دههٔ بیستسالگیتان، سپریکردن سالها برطبق برنامهریزیهایتان نیست، بلکه دربارهٔ انطباق، تغییر و رشد شماست.
زهرا 🌻
بهنظرم خدا در صنعت بازیافت مشغولبهکار است؛ تکههای شکستهٔ داستان زندگیمان را جمع میکند و از آنها چیز خارقالعادهای میسازد. در هر داستان بزرگی، قهرمان داستان همیشه قبلاز رسیدن به اوج هرچه دارد را ازدست میدهد.
فاطمه
«دستبهکار شوید. کاری انجام دهید؛ عاقل باشید؛ وقتتان را هدر ندهید؛ خلق کنید، عمل کنید، هرجایی که هستید مسئولیتی را قبول کنید و کسی باشید؛ دستبهکار شوید.»
awimis
تغییرکردن سخت است.
ما اغلب طوری دربارهٔ تغییرکردن حرف میزنیم انگار که یک موضوع ساده و بسیار راحت است.
میخواهم کمی تغییر در زندگیام ایجاد کنم.
کار سختی بهنظر نمیرسد، درست است؟
اشتباه است.
تغییرکردن میتواند بهسختی و دردناکی یک مشت محکم توی شکم باشد.
soodi
ترس از چهچیزی شما را از انجام کاری بازمیدارد؟ آیا ارزشش را دارد؟ آیا ارزشش را دارد که اجازه دهید ترس، دلواپس و نگرانتان کند؟ آیا ارزش این را دارد که بیاطلاع و بدون جواب بمانید؟ آیا ارزش دارد یک عمر بگویید «ای کاش»؟
بیتا
حتی اگر درخشش بعضی افراد آنقدر زیاد باشد که چشمتان را بزند بازهم آنها هماندازهٔ بقیهٔ آدمها هستند. مسئله اینجاست که شما نمیتوانید از جایی که ایستادهاید آن را ببینید.
بیتا
وقتی داشتم میدویدم نگاهم بهدنبال توپ پرتشده روبه پایین و بهسمت چپ بود، بنابراین وقتی روی برآمدگی پریدم بدون آنکه متوجه باشم به سایهبان چوبی بالای سرم برخورد کردم.
من و همتیمیهایم درمورد مسئلهای که برایم مبهم بود کنکاش کردیم و با پرسیدن سؤالات مناسب به جواب رسیدیم. البته پیچیدن این خبر، که باعث بیهوششدن خودم شده بودم، در دانشگاه (و حالا در این کتاب!) از میزان شرمندگیام کم نمیکند
بیتا
تنها راه پیداکردن یک مسیر مشخص این است که راهت را گم کنی
کاربر ۵۴۰۷۵۷۵
دههٔ بیستسالگیتان، سپریکردن سالها برطبق برنامهریزیهایتان نیست، بلکه دربارهٔ انطباق، تغییر و رشد شماست.
کاربر ۵۴۰۷۵۷۵
ناامیدشدن اشکالی ندارد، اما خودتان را درونش غرق نکنید. آن را بشویید، ایمانتان را حفظ کنید و روبهجلو حرکت کنید.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
«اگر فکر میکردی این دختری که با تو نماند فوقالعاده است، پس فکر کن دختری که قرار است بعدها با او ازدواج کنی چقدر فوقالعاده است.»
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
بدونتوجه به موفقیتها و شکستهایتان؛
بدونتوجه به امنیت شغلیتان؛
بدونتوجه به وضعیت رابطهای که در آن هستید؛
بدونتوجه به نامهایی که مردم شما را ازطریق آنها تعریف میکنند؛
بدونتوجه به شرمندگیها و رازهایتان؛
بدونتوجه به آنچه تاکنون انجام دادهاید و آنچه هنوز انجام ندادهاید؛
بدونتوجه به هیچچیزی؛ باید بدانید که حتی وقتی احساس میکنید بهاندازهٔ کافی تلاش نکردهاید بازهم کافی هستید.
بهدنبال رؤیاهایتان بروید. اجازه ندهید رؤیاهایتان شما را دنبال کنند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
همهٔ کاشفها باید ابتدا راهشان را گم کنند.
بهنظرم، بهعنوان یک نسل، همه میخواهیم هدفمان را پیدا کنیم.
میخواهیم دست به انجام کاری بزنیم که معنایی داشته باشد.
بااینوجود، ناخودآگاه انتظار داریم مسیرمان بهسمت هدف صاف و هموار باشد. دوست داریم قدم در راهی بگذاریم که بهخوبی روشن باشد و آبشاری زلال و منظرهای زیبا داشته باشد. من که در اوایل دههٔ بیستسالگیام اینطور فکر میکردم.
اگر نتوانیم نامشخصبودن زندگی را تحتکنترل خود درآوریم، هرگز نمیتوانیم خالق کاری بزرگ شویم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
درخشش بعضی افراد بسیار زیاد است، درحالیکه نور کمسوی عدهای دیگر گاهیاوقات روبه خاموشی میرود؛ با تمام این احوال، همهٔ ما انسانیم. همهمان یک اندازه هستیم.
دستیابی به منحصربهفرد یا باارزشبودن برای همهٔ افراد یکسان است.
حتی اگر درخشش بعضی افراد آنقدر زیاد باشد که چشمتان را بزند بازهم آنها هماندازهٔ بقیهٔ آدمها هستند. مسئله اینجاست که شما نمیتوانید از جایی که ایستادهاید آن را ببینید.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
حجم
۲۴۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۴۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۳۵,۵۰۰
۲۴,۸۵۰۳۰%
تومان