بریده‌های کتاب شب شمس
کتاب شب شمس اثر میلاد حسینی

کتاب شب شمس

نویسنده:میلاد حسینی
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۹ رأی
۲٫۳
(۹)
عجیب است این‌قدر رو بازی کردن، آن هم در جایی که هر چیزی را پشتِ یک چیز دیگر قایم می‌کنند.
n re
خواست خودش تنها باشد و لای بی‌کاری‌های خودش بچرخد.
n re
بعضی از خاطرات خیلی سخت‌جان‌اند.»
n re
چرا وقت مرگ و ماتم همه می‌خواهند ریتمِ زندگی آدم را مختل کنند و نمی‌گذارند مثل همیشه باشد.
sahar
به بن‌بست رسیدن بدچیزی است. وقتی کم بیاوری پیش همه... تو می‌گویی دیگران اصلاً مهم نیستند، ولی کسی حال من را می‌فهمد که پیشِ خودش، توی توی خودش کم بیاورد و به خودش ببازد.
n re
بیا و نجات بده یوسف را. می‌دانی که یوسف هیچ لحظهٔ سختی را بدون تو نمی‌تواند از سر بگذراند.
n re
انگار می‌خواهد تاج سلطنت را ببوسد و سرزمینش را در نهایتِ رضایت بین دو پسرش تقسیم کند ــ مثل همهٔ پدرهایی که یک جای تاریخْ این ملکِ بی‌صاحب را قطعه‌قطعه کردند و بین فرزندان‌شان تقسیم کرده‌اند.
n re
یحیا با لرزیدن صدا ــ یا هر چیز دیگری ــ به جلیل فهماند منظور کلماتش چیزی نیست که به زبان می‌آید، بلکه دقیقاً عکس آن است: چیزی حقیقی‌تر از زبان که با تُنِ صدا و بالاوپایین رفتنِ نفس فهم می‌شود، با اشکی که روی صورت یحیا خشک و تازه می‌شود... می‌خواهد بگوید همه‌چیز را همین الآن بگو. ولی مگر جملهٔ «واسه نامی مشکلی پیش آمده» همه‌چیز نیست؟ پس، از یحیا بخواهد چه چیز را تکرار کند در غروب روزهای اول پاییز سالی که قرار بود خوب باشد؟
sahar

حجم

۱۸۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۸۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد