بریدههایی از کتاب سه شنبه ها با موری
۴٫۲
(۴۳۱)
آیا همان کسی هستی که باید باشی؟
Fatemah Moshref
آیا همهٔ آن کارهایی را که انجام میدهی ضروری هستند؟
Fatemah Moshref
بهترین راه اینه که بدونی روزی میمیری و باید برای این مردن آماده باشی. این طوری بهتر میتونه راهگشای زندگی باشه.
Fatemah Moshref
همه میدونند که روزی میمیرند، اما کسی هنوز به این باور نرسیده. اگر باور میکردیم، رفتارمون رو تغییر میدادیم.
Fatemah Moshref
یک معلم در جاودانگی تو اثر میگذارد؛ و هرگز نمیتوانی بگویی که این تاثیر چه وقت پایان میپذیرد.
Fatemah Moshref
موری با خود عهد دیگری بست که تا آخر عمر به آن وفادار بود: هیچ کاری که باعث بیگاری گرفتن از دیگران میشود را انجام ندهد و هیچوقت به خودش اجازه ندهد که از حاصل دسترنج آنها کسب درآمد کند.
Fatemah Moshref
به نظر من نوارها، مانند عکسها، و ویدیوها، تلاشی مذبوحانه برای به سرقت بردن چیزی از چمدان مرگ هستند.
Fatemah Moshref
اگه به همسرت احترام نگذاری، به دردسر میافتی. اگه ندونی چطور باهاش به سازش و تفاهم برسی، با مشکل روبهرو میشی. اگه نتونی آشکارا دربارهٔ روابطت با او حرف بزنی، مشکل پیدا میکنی. و بالاخره داشتن ارزشهای مشترک هم اهمیت داره، اگه ارزشهای مشترک نداشته باشید، با مشکل روبهرو میشوید. ارزشهایتان باید مشترک باشد. میدونی مهمترین این ارزشها چیه میچ؟»
- «چیه؟»
- «اعتقاد به اهمیت ازدواجت.»
رمیصاء
تصور کن هر روز پرندهای بر شانهات مینشینه و میپرسه: ««آیا امروز همان روز است؟ آیا آماده شدهای؟ آیا همهٔ آن کارهایی را که انجام میدهی ضروری هستند؟ آیا همان کسی هستی که باید باشی؟»
رمیصاء
چرا از سکوت خجالت میکشیم؟ مگر در شلوغی و هیاهو چه چیز راحتی پنهان شده؟
Fatemah Moshref
مرگ، حتما پیوند دهندهٔ قلبهاست، همان وسیلهای که اشک آدم را درمیآورد و سبب میشود تا غریبهها برای هم اشک بریزند.
Fatemah Moshref
پول مهمترین اصل زندگی نیست.
Fatemah Moshref
برای اینکه به زندگی خود معنا ببخشید باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای اطرافتان کنید و چیزهایی خلق کنید که به زندگی شما معنا و مفهوم ببخشد.
Fatemah Moshref
فرهنگ ما آنطور نیست که در مردم حس خوشبختی ایجاد کند. باید به اندازهٔ کافی قوی باشی که اگه تشخیص دادی فرهنگ به وظایفش عمل نمیکند، از آن حمایت نکنی و خودت یک فرهنگ ایجاد کنی.
Fatemah Moshref
چقدر خوب است که برای دلسوزی به حال خودمان نیز زمان مشخص و محدودی در نظر بگیریم، چند دقیقه اشک بریزیم و بعد به سراغ کارهایی برویم که در پیش رو داریم
رمیصاء
برای آنچه از دست دادم ماتم میگیرم. برای خودم سوگواری میکنم، به خاطر این مرگ آرام و تدریجی. بعد دست برمیدارم.»
- «به همین شکل؟»
- «اگر لازم باشه حسابی گریه میکنم، بعد به تمام چیزها و جنبههای مثبتی که هنوز برایم باقی مونده فکر میکنم. به کسانی که هنوز به دیدنم میان، به خبرهایی که دوست دارم بشنوم و تو، البته اگه سهشنبه باشه. خب ما سهشنبهای هستیم.»
رمیصاء
میچ راستش تو منو یاد کسی میاندازی که در جوانی همیشه دلش میخواست حرفاش رو درون خودش نگه داره.»
- «چه کسی؟»
- «خودم»
رمیصاء
توضیح دادنش راحت نیست. حالا که خودم بیمارم و رنج میکشم، بیشتر از هر زمان دیگهای خودم رو به کسانی که در زندگیشون رنج میبرند نزدیکتر احساس میکنم. میدونی چی میگم میچ؟ دو شب پیش در تلویزیون، مردم بوسنی رو میدیدم که در خیابان به آنها شلیک میشد و میدویدند و کشته میشدند، قربانیان بیگناه... گریه کردم. با آنها به قدری همدردی کردم که انگار خودم در حال رنج کشیدن هستم. من هیچ کدومشون رو نمیشناسم، اما نمیتونستم نسبت بهشون بیتفاوت باشم.»
رمیصاء
برای اینکه به زندگی خود معنا ببخشید باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای اطرافتان کنید و چیزهایی خلق کنید که به زندگی شما معنا و مفهوم ببخشد.»
رمیصاء
او پیلهای از جنس فعالیتهای انسانی، گفتگو، تبادل نظر و محبت به دور خود تنیده بود.
رمیصاء
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۱۱۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۵۰%
تومان