بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ما دروغگو بودیم | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ما دروغگو بودیم

بریده‌هایی از کتاب ما دروغگو بودیم

۳٫۷
(۲۹۴)
ما می‌توانستیم باشیم. ما می‌توانستیم باشیم. من تو را از دست دادم، گت، چون مأیوسانه، مأیوسانه، عاشق بودم.
کاربر ۱۵۸۵۳۶۹
از زمانی‌که توافق کردیم عادی رفتار کنیم من را نبوسیده یا سراغم را نگرفته است. فکر می‌کنم از تنها شدن با من دوری می‌کند. من هم از تنها شدن با او دوری می‌کنم، چون تمام تنم برای کنار او بودن آواز می‌خواند، چون هر حرکتی که انجام می‌دهد برقی من را می‌گیرد.
setayesh
خوب است عاشق بودن، حتا اگر تا ابد دوام نیاورد.
nasim
«ناراحت باش، غصه بخور… ولی به دوش نکش.»
nasim
دیگر خدا را باور نداشت و بااین‌حال هنوز آرزو داشت که خدا به او کمک کند.
nasim
«چیزهای خیلی کوچیکی رو آدم می‌تونه تغییر بده. لازمه دنیا رو همون‌جوری که هست قبول کنی.»
setayesh
بخشی از من می‌خواهد سرتاسر کف اتاق نشیمن خونریزی کند یا به چاله‌ای از اندوه بدل شود.
Smrldo
برای خودمان خواستار خیلی چیزها بودم: زندگی‌ای عاری از فشار و تبعیض. زندگی‌ای آزاد برای عشق ورزیدن و عشق دیدن. و این‌جا، من آن‌ها را کشتم.
Smrldo
او مریض بودن را با شجاع بودن اشتباه گرفته بود و از درد و رنج جان می‌کند، درحالی‌که تصور می‌کرد برای آن سزاوار تحسین است.
Smrldo
کسی جایی نوشته بود که رمان باید مجموعه‌ای از سرگشتگی‌های کوچک باشد.
𝑵𝒊𝒍𝒐𝒖𝒇𝒂𝒓 𝑩𝒂𝒌𝒉𝒕𝒊𝒂𝒓𝒊
سکوت یه‌جور روکش محافظه در مقابل درد
𝑵𝒊𝒍𝒐𝒖𝒇𝒂𝒓 𝑩𝒂𝒌𝒉𝒕𝒊𝒂𝒓𝒊
دیگر خدا را باور نداشت و بااین‌حال هنوز آرزو داشت که خدا به او کمک کند
Smrldo
جزئی از من نمی‌خواد که خرابش کنه. نمی‌خواد حتا تصور کنه که کامل و عالی نیست
Smrldo
این روزها عجوزه‌ای خشن است، با ناخن‌های بی‌رحمش گوشت خام مغزم را لمس می‌کند. با عصب‌های بی‌حفاظم ورمی‌رود تا ببیند که آیا می‌خواهد در جمجمه‌ام ساکن شود یا نه. اگر داخل شود، یک روز یا شاید دو روز در تختخوابم می‌افتم.
the hidden one
هرکس نسخه‌هایی از خودش در دنیاهای دیگر دارد.
Smrldo
به خودم ثابت می‌کنم که شجاع‌ام، وقتی که آن‌ها فکر می‌کنند ضعیف‌ام.
Smrldo
هیچ‌وقت شکایت نکن، هیچ‌وقت توضیح نده.
Smrldo
دوست‌اش دارم. خیلی عوضی است. نباید دوست‌اش داشته باشم. احمق‌ام که هنوز دوست‌اش دارم. باید فراموش کنم. شاید هنوز فکر می‌کند که من خوشگل‌ام، حتا با این موها و سیاهی زیر چشم‌ها. شاید.
Smrldo
مادربزرگ از دنیا رفته است. داشتن عکسی از او هیچ چیزی را تغییر نمی‌دهد.
Smrldo
گفتم: «نمی‌تونی چیزی رو باور داشته باشی فقط چون اون بهت این‌رو می‌گه.» «نه. سؤال این‌جاست که چطور می‌شه آدم خوبی بود بی این‌که به چیزی اعتقاد داشت.»
Smrldo

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان