بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پس از خاموشی | طاقچه
تصویر جلد کتاب پس از خاموشی

بریده‌هایی از کتاب پس از خاموشی

انتشارات:نشر خزه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۷۲ رأی
۳٫۸
(۷۲)
مردگان هرگز مایهٔ آزارم نبودند. من از افراد زنده می‌ترسم.
کاربر ۵۳۵۰۱۷۷
بعضی وقتا دلیلی وجود نداره. یه جورایی می‌شه گفت دلیلش خیلی مهم نیست، آدما انتخاب می‌کنن. بعضیا ترجیح می‌دن بد باشن، بیرحم باشن. این بخش زشت زندگیه و آدم رو ناراحت می‌کنه.»
A PERSON
«باید یاد بگیری که همه چیز دست خودت باشه.
Aa
مردگان هرگز مایهٔ آزارم نبودند. من از افراد زنده می‌ترسم.
Hedieh :)
به انزوا کشاندن، بی‌رحمانه‌ترین نوع تنبیه است.
میس سین
غذا هنوز به مرحلهٔ هضم نرسیده بود. وحشتی که از آن حمله به او دست داده باید موجب شده باشد که سیستم هضم به کلی از کار بیفتد. این یکی از راهکارهای دفاعی بدن جانداران است. هضم متوقف می‌شود و خون به جای آنکه به معده سرازیر شود به دست و پا می‌ریزد و حیوان را وادار می‌کند تا برای جنگیدن یا پرواز آماده باشد.
نیومون
«به جهنم، خب می‌میریم. همه می‌میرن. حالا تو سالم بمیر، که چی؟»
نیومون
بعضی از آدما هر چیزی رو عمیق‌تر احساس می‌کنن، بعضی‌ها چیزایی رو حس می‌کنن که بقیه حس نمی‌کنن. این همون چیزیه که باعث می‌شه از بقیه دور بشن، حس اینکه از بقیه جدا هستن، متفاوت‌ان…»
Mínas
«یه کم عجیبه که آدم فکر کنه انتخاب شام اون شب این زن، اون رو به کام مرگ کشونده. می‌دونین، شاید اگه کاسرول ماهی تن، ساندویچ یا هر چیز دیگه‌ای خورده بود پنجرهٔ آشپزخونه رو باز نمی‌ذاشت.» در تحقیقات جنایی این همان عبارت تأمل‌برانگیز و مورد علاقه‌ام بود. چه می‌شد اگر؟
Aysan
«اگه دعا کنی خدا ازت محافظت کنه اون به حرفت گوش می‌کنه، نمی‌کنه؟» «اون از ما مراقبت می‌کنه.» با خود فکر کردم چندان هم از این بابت مطمئن نیستم. اخم کرد. فکر می‌کنم او هم اطمینان نداشت.
Mina
«تو باید مرد می‌شدی.» این چیزی بود که مادرم در یکی از بگو مگوهای بی‌نتیجه‌مان در همین مورد به من گفته بود. «همه‌اش به فکر کار و جاه‌طلبی هستی. این برای یه زن طبیعی نیست. تو مث یه ساس می‌خشکی، کای.»
Mina
ببین الان زخمت ناسوره ولی حدوداً یه ساعت دیگه بهتر می‌شه. اینم مثل همهٔ چیزای دیگه تو زندگیه، با گذشت زمان بهتر می‌شه.»
لونا لاوگود
مردگان هرگز مایهٔ آزارم نبودند. من از افراد زنده می‌ترسم.
Mínas
در تحقیقات جنایی این همان عبارت تأمل‌برانگیز و مورد علاقه‌ام بود. چه می‌شد اگر؟ چه می‌شد اگر کسی تصمیم به خرید پاکتی سیگار نمی‌گرفت و به مغازه‌ای نمی‌رفت که تعدادی دزد مسلح فروشنده را در آن پشت به گروگان گرفته‌اند؟ چه می‌شد اگر دیگری درست در لحظه‌ای که یک فراری از زندان به خانه‌اش نزدیک می‌شد برای خالی کردن جعبهٔ فضولات گربه‌اش از خانه بیرون نمی‌آمد؟ چه می‌شد اگر فلانی با معشوقش مشاجره نمی‌کرد تا با قهر از او جدا شود و پشت فرمان بنشیند و درست سر راه رانندهٔ مستی قرار بگیرد که سر یک پیچ در خلاف جهت می‌پیچد؟
sogand
تخمین زده شده که دست‌کم یک درصد از جامعه، روانی هستند. این افراد به طور ژنتیکی آدم‌هایی بی‌باک‌اند، در استفاده و سوء استفاده از مردم نظیر ندارند و متقلب هستند.
sogand
موضوع آن تنسی ویلیامز بود. در مقدمه برای معرفی این شخصیت این‌طور آمده بود، «کسی که موفق‌ترین نمایشنامه‌هایش دنیای ناامیدکننده‌ای را نشان می‌دهد که در آن سکس و خشونت در زیر لایه‌ای از ادب و تواضع شاعرانه پنهان است.»
آرنیکا
با صدای بلند گفتم: «نمی‌تونم جلوش رو بگیرم، اما فکر می‌کنم که من برای اینها هدف خیلی آسونی هستم، چون یه زنم.» «تو یه زنی توی دنیای مردانه. اونها همیشه تو رو یه هدف آسون می‌بینن تا روزی که بفهمن دندونای تیزی داری و تو واقعاً هم صاحب دندونای تیزی هستی.»
Mina
«دست خودم نیست.» «باید یاد بگیری که همه چیز دست خودت باشه.»
Mina
می‌دانستم که گل‌های سرخ باغم با جنگ و جدال رشد نمی‌کنند؛ روابط آدم‌ها هم شبیه همین است پس با دانستن این نکته در پی ایجاد تنش میان خودم و لوسی نبودم.
Mina
«باید بذاری زخمت نفس بکشه، ببین الان زخمت ناسوره ولی حدوداً یه ساعت دیگه بهتر می‌شه. اینم مثل همهٔ چیزای دیگه تو زندگیه، با گذشت زمان بهتر می‌شه.»
Mina

حجم

۳۶۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۳۶۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد