بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیمار خاموش | صفحه ۵۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیمار خاموش

بریده‌هایی از کتاب بیمار خاموش

۴٫۴
(۱۶۲۷)
همان‌طور که گوش می‌دادم، به ابرهای سفید آسمان نگاه می‌کردم. ناگهان ابرها باز شدند و بارش برف شروع شد. دانه‌های برف پایین می‌افتادند. پنجره را باز کردم و دستم را بیرون بردم. یک دانهٔ برف را گرفتم. آن‌قدر نگاهش کردم تا روی نوک انگشتم ناپدید شد. لبخند زدم. و آمادهٔ گرفتن یکی دیگر شدم.
#*
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند.
کاربر ۳۸۴۵۱۵۱
جنون قتل و جنون خودکشی در لحظه متولد نمی‌شوند. منشأ آن‌ها به سرزمین پیش از حافظه، دوران کودکی، سوءاستفاده‌ها و بدرفتاری‌ها برمی‌گردد که در طول سال‌ها قدرت می‌گیرد و ناگهان منفجر می‌شود و اغلب هدفی نادرست را نشانه می‌گیرد.
کاربر ۳۸۴۵۱۵۱
جنون قتل و جنون خودکشی در لحظه متولد نمی‌شوند. منشأ آن‌ها به سرزمین پیش از حافظه، دوران کودکی، سوءاستفاده‌ها و بدرفتاری‌ها برمی‌گردد که در طول سال‌ها قدرت می‌گیرد و ناگهان منفجر می‌شود و اغلب هدفی نادرست را نشانه می‌گیرد.
کاربر ۳۸۴۵۱۵۱
ما از بخش‌های مختلفی ساخته شده‌ایم. از چیزهای خوب و بد. یک ذهن سالم این تعادل نداشتن‌ها را تحمل می‌کند و در یک زمان بخش‌های بد و خوب را با تردستی کنترل می‌کند. بیماری روانی دقیقاً به معنای ناتوانی در این نوع تلفیق است و در نتیجه تماس‌مان را با بخش‌های غیرقابل پذیرش خود از دست می‌دهیم
کاربر ۳۸۴۵۱۵۱
وقتی چیزی وجود ندارد، نباید تعجب کنم. فکر می‌کنم خطر داشتن دفتر خاطرات این است: همه چیز را اغراق می‌کنید، زیر نظر هستید و مرتباً حقیقت را کش می‌دهید. ژان پل سارتر
Naz66dashti
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند. زیگموند فروید
بهرنگ
راستش بهتر از آن‌چه تصور می‌کنی، تو را می‌شناسم. بی‌آن‌که بخواهم خیلی موضوع را باز کنم، باید بگویم من و تو کودکی مشابهی داشتیم. پدرهای‌مان شبیه به هم بودند. و هر دومان در اولین فرصت خانه را ترک کردیم. اما خیلی زود فهمیدیم که فاصلهٔ جغرافیایی تاثیر کمی روی دنیای درون‌مان دارد. بعضی چیزها به راحتی از یاد نمی‌روند. می‌دانم که کودکی بدی داشتی. مهم است که بدانی کودکی چه‌قدر دوران جدی‌ای است. حرف پدرت معادل یک قتل روانی است. او تو را کشت.»
خوش
اثر احساسی زخم‌های روانی بر کودکان و آشکار شدن‌شان در بزرگسالی. تصور کنید که از پدرتان، کسی که زندگی‌تان بیش از هر کسی به او وابسته است، بشنوید که آرزوی مرگ‌تان را داشته باشد. برای یک کودک چه‌قدر ترسناک و آسیب‌زننده است و چه حسی از بی‌ارزشی و درد به او می‌دهد. حس بلعیده شدن، سرکوبی و مدفون شدن. در طول زمان، ارتباط‌تان با منشأ زخم قطع می‌شود و ریشه‌های علّی را از یاد می‌برید. اما یک روز تمام آن عذاب‌ها و خشم‌ها بیرون می‌ریزند و مثل آتش زیر خاکستر باعث می‌شوند که سلاح به دست بگیرید.
خوش
حالا دست‌کم چیزی داشتم که روی آن کار کنم. چیزی درباره‌اش می‌دانستم. اثر احساسی زخم‌های روانی بر کودکان و آشکار شدن‌شان در بزرگسالی.
Mahmood Rasolipor
«موسیقی این قدرت را دارد که سرسخت‌ترین افراد را رام کند. موافقی؟»
anert~( ° - ° )~
وقتی چیزی را به نام بخوانید، شما را وامی‌دارد که بایستید و تمامش را ببینید یا سر درآورید که چه اهمیتی دارد. شما روی واژه متمرکز می‌شوید که ریزترین بخش و درواقع نوک کوه یخی است.
✨🌿
ترجیح می‌دهم که تنها باشم تا گیر آدم نامناسب بیفتم.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
یک مرد هیچ وقت زن مورد علاقه‌اش را ترک نمی‌کند. اگر دوستش داشته باشد.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
صدای حرف زدن رفتار همیشه بلندتر از واژه‌هاست.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
وقتی چیزی وجود ندارد، نباید تعجب کنم. فکر می‌کنم خطر داشتن دفتر خاطرات این است: همه چیز را اغراق می‌کنید، زیر نظر هستید و مرتباً حقیقت را کش می‌دهید.
فاطمه
همین‌طور که از تپه بالا می‌رفتم، چشمانم پر از اشک شد. برای مادرم یا خودم و حتی آن فقیر بی‌خانمان گریه نمی‌کردم. برای همه گریه می‌کردم. همه جا پر از درد است و ما فقط چشم‌های‌مان را به روی‌شان می‌بندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشت‌زده‌ایم و همدیگر را می‌ترسانیم. من خودم را و مادرم مرا.
Hanane Parsa
من گابریل را نکشتم. او مرا کشت. من فقط ماشه را کشیدم.
zahra
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمی‌روند. فقط به شکل زنده مدفون می‌شوند و یک روز به شیوه‌ای زشت‌تر سر برمی‌آورند. زیگموند فروید
Hanane Parsa
ما در دوران نوزادی مثل اسفنجی تمیز یا لوح نانوشته‌ایم که فقط نیازهای مبنا را بروز می‌دهیم. خوردن، دفع کردن، عشق ورزیدن و دوست داشته شدن. اما گاهی یک چیز خوب پیش نمی‌رود که به شرایط به دنیا آمدن‌مان و خانه‌ای که در آن بزرگ می‌شویم، بستگی دارد. کودکی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته و زجر کشیده، هرگز نمی‌تواند در واقعیت و در شرایطی که بی‌دفاع و ناتوان است، انتقام بگیرد. اما می‌تواند و قطعاً در تصوراتش خشن می‌شود. غضب هم مثل ترس یک واکنش است.
Nika

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۶۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان