بریده‌هایی از کتاب ۱۴ قانون برای فروش بیشتر

مهم این است که بدانید چه می‌خواهید بگویید.

اگر از کالا یا خدماتی که به مشتری عرضه می‌کنید به وجد نمی‌آیید، او نیز شوق گوش دادن به حرف‌های شما را نخواهد داشت.

باید برای نیازهای مشتری به ترتیب اهمیتی که برای او دارند، راه‌حل ارائه دهید.

پاسخ‌های مشتری خود را روی یک صفحه کاغذ یادداشت کنید. سعی نکنید هر چیزی را که مشتری به شما گفته است به خاطر بسپارید. همان‌طور که به حرف‌های مشتری گوش می‌دهید، نیازها و ارزش‌های اصلی مشتری را فورا یادداشت کنید تا بتوانید در هنگام گفتگو با مشتری به آنها رجوع کنید.

با قرار دادن هر پاسخ در سوال بعدی، مشتری را طوری هدایت کنید که مهم‌ترین ارزش‌های خود را در معامله کردن با شخصی مثل شما بیان کند.

اگر مشتریان شما به شما اعتماد نکنند، تمام آموزشهای فروش دنیا هم نمی‌توانند باعث موفقیت دائمی شما شوند

اگر می‌خواهید کسب‌وکاری مبتنی بر اعتماد بسازید، باید مشتریان را پیگیری کنید. نظم پیگیری بسیار مهم است. زیرا از هر نظر ثابت می‌کند که شما انسانی قابل اعتماد و مطمئن هستید.

همیشه پس از پایان جلسه فروش، از مشتری بخواهید که شما را به مشتریان جدیدی که به کالا یا خدمات شما نیاز دارند، معرفی کند.

اگر یک مشتری به شما اعتماد نکند، از شما خرید نخواهد کرد، فرقی نمی‌کند شما چه کار می‌کنید یا چند بار از او تقاضای خرید می‌کنید

اگر می‌توانستید از شر عواملی که مانع پیشرفت شما می شوند، خلاص شوید، برای انجام کارهایی که باعث پیشرفت شما می شوند، وقت بیشتری در اختیار داشتید.

باید ۲۰ درصد کارهای مهم خود را از ۸۰ درصد بی‌اهمیت تشخیص دهید تا تعیین کنید که کدام ۲۰ درصد از تلاش‌ها و منابع شما ارزش وقت شما را دارند.

برای اینکه فروشنده‌ای خبره شوید، باید ارزش یک ساعت وقت خود را مشخص کنید

باید هر روز، بیشترین استفاده را از زمان خود ببرید.

تعیین تاریخ برای هدفی که نوشته شده، شما را وادار می‌کند بفهمید که چطور باید به‌نحوی موثر عمل کنید تا در تاریخ مقرر به هدف برسید.

واقعیت این است که نوشتن یک رویا و تعیین تاریخ برای آن، فشاری مثبت به شما وارد می‌کند، فشاری که لذت بخش و خوشایند است. چون که تعیین تاریخ، باعث می‌شود تا شما راهی برای رسیدن به آن هدف پیدا کنید.

برای اینکه در حرفه فروش خود موفق و خشنود باشید، باید دور تا دور شما افرادی باشند تا شما را هل دهند، بالا بکشند و شما را وادار کنند، بالاتر بروید.

در نهایت مسئولیت موفقیت شما، مستقیما به عهده خود شماست و باید بر اساس انتظاراتی که از خود دارید برای خود برنامه‌ریزی کنید نه بر اساس انتظاراتی که دیگران از شما دارند.

اگر در زندگی اوضاع بر وفق مراد نیست، در نهایت اوضاع کاری شما نیز به هم می‌ریزد.

معمولا اگر تصویری دوستانه، حرفه‌ای و جذاب نداشته باشید، هرگز نمی‌توانید به کسی چیزی بفروشید

«ذهنیت مدیرعاملی» مرحله‌ای است که در آن، فرد، به‌عنوان مالک شرکت به خودش نگاه می‌کند. این تغییر ساده در طرز تفکر، عامل شتاب هر فروشنده محسوب می‌شود و او را به قله موفقیت سوق می‌دهد.