بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ | صفحه ۵۹ | طاقچه
کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ اثر دانیل. ام کلاین

بریده‌هایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۲از ۱۷۹ رأی
۴٫۲
(۱۷۹)
کلیسا تز ماکیاولی را تأیید نکرد. چون برخلاف اصل بنیادی کلیسا بود که پاداش نیکی در خود نیکی است، کسی برای نفع شخصی نباید کار درست و صحیح را انجام دهد. فرد کار نیک را انجام می‌دهد تا انسان نیکی باشد و خوب البته مهم‌تر از آن باعث خرسندی خالقش شود. علاوه‌براین اگر انجام کار نیک محتاج فداکاری و گذشت شخصی باشد باعث ارتقا و کمال شخص به مرتبه‌ای بالاتر از نیکی می‌شود.
صدیقی
احساس عالی داشتن در تضاد با حال عادی و درک روزمره است تنها شیوه‌ای که می‌توانیم احساس عالی داشته باشیم این است که از حس معمولی و عادی‌مان فراتر برویم. فراتر رفتن از این احساس و حال‌وهوا هم تنها برای یک مقطع زمانی کوتاه امکان‌پذیر است چون پس از مدتی آن حس عالی تبدیل به حس معمولی و روزمره می‌شود
Estatira
هربار که معنای زندگی را فهمیدم، عوضش کردند. راینولد نیبور
farnaz Pursmaily
هر کاری را طوری انجام بده که انگار قرار است آخرین کاری باشد که در زندگی‌ات انجام می‌دهی. مارکوس اوریلیوس، فیلسوف و امپراتور رومی (۱۸۰ ـ ۱۲۱) میلادی اگر بخواهم تنها به یک توصیه تا آخر عمرم عمل کنم مطمئناً انتخابم این سفارش حکیمانهٔ مارکوس اوریلیوس خواهد بود.
farnaz Pursmaily
«زندگی من سرشار از بدبختی‌ها و مصایب هولناکی بود که تقریباً هیچ‌کدام‌شان رخ نداد.»
farnaz Pursmaily
چیزی که از آن به عنوان گسترش جهان یا در مقیاسی کوچک؛ تاریخ تکامل انسان یاد می‌کنیم تنها جدا کردن و سوار کردن بی‌پایان مواد و عناصر یکسان در ترکیبات متفاوت در مقاطع گوناگون زمانی است. اما در این میان چیزی وجدآور دربارهٔ اتصال به ابدیت وجود دارد: بله، وقتی ترکیب خاص اتم‌ها که من را تشکیل داده از بین برود، (و من بمیرم) اتم‌های مجزا و به‌هم‌ریخته‌ای که روزی من را تشکیل می‌دادند هیچ اطلاعی ندارند روزی من بودند. اما آن اتم‌های مجزا که روزگاری من را تشکیل می‌دادند آن بیرون تا ابد باقی می‌ماند و ایدهٔ عرفان شرقی یکی شدن با جهان را به خاطرم می‌آورد.
farnaz Pursmaily
شما از موادی ساخته شده‌اید که عمری به قدمت این سیاره و به قدمت یک‌سوم عمر کهکشان دارند. گرچه این نخستین‌بار است که این اتم‌ها به شکلی کنار هم جمع شده‌اند که شما را تشکیل دهند. فرانک کلوز، فیزیکدان ماتریالیست بریتانیایی
farnaz Pursmaily
کی‌یر کگور تصمیم گرفت شخصاً به زندگی‌اش معنا دهد حتا اگر شده به قیمت ایمانی غیرمنطقی و غیرعلمی به خدا.
farnaz Pursmaily
ارسطو جملهٔ مشهوری دارد که حتماً آن را شنیده‌اید؛ «هر چه بیشتر بدانی بیشتر می‌دانی که نمی‌دانی.»
farnaz Pursmaily
هریس معتقد است که انتظار احترام متقابل بین اعتقادات مذهبی گوناگون و متناقض ناممکن است، زیرا هر مذهبی خود را حقیقت مطلق می‌شناسد و دیگر مذاهب را دروغی و اشتباه می‌داند. در چنین سیستم فکری‌ای نمی‌توان انتظار احترام متقابل واقعی را داشت.
farnaz Pursmaily
«چه تضادی! این‌که بتوانی دربارهٔ کل جهان و هستی نظر دهی و قضاوت کنی درحالی‌که ذره‌ای ناچیز از آنی.»
فرشته
«زندگی من سرشار از بدبختی‌ها و مصایب هولناکی بود که تقریباً هیچ‌کدام‌شان رخ نداد.»
فرشته
اگر شما معتقدید که حس بد و نگرانی شما قادر به تغییر واقعه‌ای در گذشته یا آینده خواهد بود حتماً ساکن سیاره‌ای دیگر با سیستم و سازوکار واقعیت متفاوتی هستید. ویلیام جیمز، فیلسوف امریکایی (۱۹۱۰ ـ ۱۸۴۲)
فرشته
زندگی بدون تفکر مطمئناً ارزش زیستن دارد اما آیا تفکر دربارهٔ شیوهٔ زندگی که هیچ‌گاه تجربه‌اش نمی‌کنید ارزشی دارد؟ آدام فیلیپس، روان‌کاو و فیلسوف بریتانیایی (ـ ۱۹۵۴)
فرشته
چنان زندگی کن که گویی بار دومی است که دنیا آمده‌ای و اینک درصدد رفع خطاهایی هستی که در زندگی نخست مرتکب شده‌ای. و انگار بار اول اشتباه زندگی کرده‌ای.
فرشته
«کسی که چرایی زندگی را یافته با هر چگونگی‌اش خواهد ساخت.»
فرشته
برخلاف زیگموند فروید که معتقد بود میل جنسی اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین گرایش انسان است و آلفرد آدلر که میل به کسب قدرت را انگیزهٔ اصلی می‌دانست فرانکل معتقد بود که نیاز به لوگوس ــ لغتی یونانی به معنای معنا ــ بر سایر امیال و انگیزه‌های انسان برتری دارد.
فرشته
هر تجربه‌ای ــ معمولی یا غیرمعمولی ــ می‌تواند عالی و والا باشد اگر کاملاً بر آن ادراک داشته باشیم، اگر کاملاً آن را زندگی کنیم. پس ما این فرصت فوق‌العاده را داریم در حالای ابدی مشارکت کنیم. به این معنا، زمان یک توهم است. گذر زمان که انسان‌ها آن را اندازه می‌گیرند، غیر از بی‌زمانی ابدیت است که در این‌جا پدیدار می‌شود. زمان مانند وجود و آگاهی، یا هست یا نیست. هنگامی که آگاهی هست وجود و زمان نیز وجود دارند. اما در هنگام مرگ یعنی در عدم‌آگاهی نه زمان مطرح است و نه وجود. پایان زمان را نمی‌توان تجربه کرد همان‌طور که پایان وجود را نمی‌شود تجربه کرد، زیرا در این صورت کسی وجود نخواهد داشت که آن را تجربه کند.
فرشته
ولی شخصاً ترجیح می‌دهم در تفکراتم دربارهٔ عالم ماورا و جهان روح بیشتر از اندیشه‌های متفکران منطقی الهام بگیرم تا تعالیم خاخام‌ها و کشیش‌ها و سایر علمای مذهبی.
فرشته
مرگ رویدادی در زندگی نیست. ما زندگی نمی‌کنیم تا مرگ را تجربه کنیم. اگر ابدیت را بی‌زمانی معنا کنیم نه مدت‌زمانی نامحدود، آن‌گاه زندگی ابدی متعلق به کسانی است که در حال زندگی می‌کنند. زندگی ما پایانی ندارد همان‌طور که میدان دید ما مرزی ندارد. لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف اتریشی ـ بریتانیایی (۱۹۵۱ ـ ۱۸۸۹)
فرشته

حجم

۱۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

حجم

۱۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

قیمت:
۴۸,۵۰۰
تومان