بریدههایی از کتاب شغل مورد علاقه
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
انتشارات:انتشارات کتابسرای نیک
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۱۰ رأی
۳٫۹
(۲۱۰)
لذتبخش این است که آشکار میکند که هیچگاه فقط یک عرصهٔ خاص از کسبوکار و صنعت نیست که کلید یافتنِ شغل موردعلاقهٔ ماست.
mahi
یکی از علائمِ سرسپردگیِ ما به غریزه این است که برای ایجاد یک رابطه یا یافتن یک شغل، خود را چندان نیازمند تمرین و آموزش نمیدانیم
محمد مهدی رهبری
جهان مدرن بر اساس چشماندازهایی امیدوارانه بنا شده است. مبنی بر اینکه اموری که تا پیش از آن جدا بهنظر میرسیدند (درآمد همراه با رضایت از خلاقیت؛ عشق همراه با ازدواج) میتوانند یکی شوند. این چشماندازها ایدههایی بلندنظرانه بودند با حالوهوایی دراماتیک و سرشار از خوشبینی به آنچه میتوانیم در زندگی به آن دست یابیم و بهدرستی، نابردبار نسبت به صوَرِ کهنِ رنج.
محمد مهدی رهبری
اطراف درختانِ حیات هتلی
Somaye Sadeghpour
دوست دارید مجموعه مدادهای رنگی را بهشکل یک طیف رنگی مرتب کنید، گرچه همیشه ترتیبهایتان بینقص از آب درنمیآید؛ آیا رنگِ بعد از زرد، باید سفید باشد یا سبز روشن (یا چیزی بین سبز و زرد؟)
pinkviolet
باید مراقب باشیم بهتنهایی یا حتی همراه دیگران در مورد خودِ مشاغل فکر نکنیم، بلکه در عوض در مورد ویژگیهای مشاغل بیندیشیم. نباید شتابزده به نتایجی مثل «طراح گرافیست» یا «معلم» بپریم، بلکه تا جایی که ممکن است لذاتی را تحلیل کنیم که مشاغل مختلف در بر دارند و در کلماتی مثل نظم، رهبری، معنا، آرامش، روحیهٔ کار جمعی و غیره متبلور شدهاند.
pinkviolet
موانع امروزی، دیگر فقدان آموزش یا عدم امکانِ اطلاع یافتن از فرصتها نیست: بلکه مانع اصلی این است که نمیتوانیم به تحلیل دقیقی از قابلیتهایمان دست یابیم و برای پرورش این قابلیتها نیز بهدرستی راهنمایی نمیشویم.
elnaz dashti
شاید در این گوشهٔ خاموش
آرمیده است
دلی، که روزی آبستنِ بارقهای الوهی بوده است؛
دستانی، که برای به اهتزاز درآوردن پرچم امپراتوری خلق گشته بوده است،
یا برانگیخته شده بوده تا بربط خوشالحان را بهوجد آورد.
Arefehmh
ما نباید بهخاطر سردرگمیهایمان خود را سرزنش کنیم. فرهنگ ما برایمان معضل بسیار بدی بهبار آورده است: به ما وعده داده که مشاغلی رضایتبخش وجود دارند، اما بدبختانه به ما این آمادگی را نداده که چگونه استعدادها و سلایق خود را کشف کنیم.
Reyhane Falahati
سرمایهداری بسیاری چیزهای خوب برای زندگیمان به ارمغان آورده است. از جمله اتومبیلهای زیبا و جذاب؛ ساندویچهای خوشمزه؛ هتلهای شیک در جزیرههای دوردست؛ کودکستانهای چشمنواز و پرمحبت. و آزارندهتر از همه اینکه شهروندانی بسیار مضطرب نیز پرورش داده است.
نغمه میلانی
«زندگیِ فارغ از حسرت» فقط در ترانهها و شعرها وجود دارد. راهِ از میان برداشتنِ حسرت، کاستن از این احساس است که این اختیار را داشتهایم که بهدرستی انتخاب کنیم اما نتوانستهایم. نومیدی وجهی ناگزیر از وضع بشر است؛ که هیچیک از وجوه مدرنیته حاضر نیست به این حقیقت اذعان کند.
نغمه میلانی
از این کار لذت میبردم چون:
خلق یک جهان کوچک و منظم کاری رضایتبخش است.
Negin
در هر صورت دستیابی به موفقیت تا حد زیادی منوط به اعتمادبهنفس است: باور به این که هیچ دلیلی وجود ندارد که موفقیت از آنِ ما نباشد.
حسین محمدی
بسیار غرورشکن است که بدانیم بسیاری از دستاوردهای بزرگ حاصل استعداد یا مهارت فنی نبودهاند، بلکه صرفاً حاصل نوعی شادابیِ غریبِ روح اند که آن را اعتمادبهنفس میخوانیم.
حسین محمدی
جایگاههای بسیار معدودی در قلهٔ شرکتها وجود دارد؛ کارآفرینان بسیار موفق معدودی وجود دارند؛ بهندرت پیش میآید که یک هنرمند به موفقیت مالی نیز برسد؛ بهندرت کسی میتواند با صرف نوشتن رمان زندگیاش را تأمین کند. و همان معدود کسانی که به چنین سطحی از موفقیت میرسند معمولاً بهای درونیِ بسیار زیادی پرداختهاند: روابطشان قربانی شده است؛ دوستانشان را از دست دادهاند؛ اضطرابهای شدید و طویلمدت داشتهاند؛ دست به ریسکهای بزرگی زدهاند که تقریباً به هیچ جایی نرسیده است؛ ساعاتی شوم را سپری کردهاند؛ گاهی اوقات هم بر اساس نیروهای جنونآمیزِ ترس و درماندگی عمل کردهاند. چه بسا دستاوردهای شغلیشان را تحسین کنیم اما در واقع به زندگیشان اصلاً حسادت نخواهیم ورزید.
محمدجواد
ممکن است مهربانی کردن با خودمان را نوعی دعوت به تنآسایی و بعد وقوع فاجعه بدانیم، زیرا بسیاری از موفقیتهایمان را مدیونِ اضطراب و تازیانه زدن به خودمان میدانیم. اما از آنجا که خودکشی از وجوه مضر این رویکرد است، باید ارزش مراقبت از خویشتن را بپذیریم و گاهی اوقات حساب شده به خودمان مجال چنین احساسی را نیز بدهیم.
محمدجواد
این عادت شوم ذهنی همچنین در عرصهٔ روابط نیز گاهی سر باز میکند. شرایط سخت است و میدانیم که باید حرکتی بکنیم تا زندگیمان را بهتر کنیم. اما به جای اینکه سلسلهای از تغییرات خرد و کوچک را برنامهریزی کنیم که میتوانند رابطهٔ فعلیمان را قدری بهتر کنند، رویکرد انفجاری را در پیش میگیریم: با فرد دومی رابطه برقرار میکنیم، محل زندگی را ترک میکنیم و جای دیگری میرویم، یا طلاق میگیریم.
محمدجواد
اشرافیت مقولاتی اجتماعی باشند، به یک معنا مقولاتی ناظر به ذهن بودهاند. ذهن فئودال که میتواند در هر طبقهای وجود داشته باشد تصورش این است که دیگران بیاستثنا بهتر از همهچیز خبر دارند و وظیفهٔ ما فقط پیروی کردن است. ذهن اشرافی که برای داشتنش حتماً لازم نیست کنت یا لرد باشیم، محتمل میداند که علیرغم همهٔ کسانی که پیش از وی آمدهاند و رفتهاند، او کماکان میتواند کشف بزرگی انجام دهد.
محمدجواد
همهٔ ما بینشها و ایدههایی در ذهن داریم اما آنها را نادیده میگیریم، چون به فکر ما رسیدهاند و نه کسی دیگر. در اینجا با نوع خاصی از اعتمادبهنفس پایین روبهرو هستیم که این باور را در ما سست میکند که ما نیز میتوانیم سرمنشاء چیزی مهم باشیم.
محمدجواد
نخست اینکه موفقیت در اقتصادِ مدرن عموماً تنها نصیب کسانی میشود که بیاندازه خود را وقف کار میکنند و فکر زیادی صرف شغل خویش میکنند و این تنها زمانی ممکن است که فرد تا حد زیادی از کارش لذت ببرد (حالتی که کاملاً با خستگی و ترشروئیِ همیشگی تعارض دارد). تنها زمانی که سرشار از انگیزهٔ درونی باشیم، قادر هستیم آن سطوح بسیار بالای انرژی و توان مغزی را از خود بروز دهیم که برای درخشیدن در میدان رقابت لازم است. کاری که معلوم شود صرفاً از سر وظیفه و تکلیف بوده، در آخر همان اندازه لنگ و ناقص خواهد بود که عشق از سر وظیفه و تکلیف چنین است.
محمدجواد
حجم
۳۶۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۳۶۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان