بریدههایی از کتاب فقر احمق می کند
نویسنده:سندهیل مولاینیتن، الدار شفیر
مترجم:سید امیرحسین میرابوطالبی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۷۴ رأی
۳٫۶
(۲۷۴)
آزمایشی شبیه گل و قلب انتخاب کردیم که آزمایهٔ استروپ نام دارد. در این آزمایه، شرکتکنندگان رشتهای از حروف یا اعداد، مانند FFFF، را میبینند و باید بهسرعت بگویند که در این رشته چند حرف یا عدد وجود داشته است. (در این مورد پاسخ چهار است.) زمانیکه ۲ ۲ ۲ ۲ را میبینید، گفتنِ سریعِ چهار دشوار است. این کار به همان دلیل دشوار است که فشاردادن دکمهٔ مخالف جهتِ گل دشوار است. (۲۴)
با استفاده از این آزمایهها دریافتیم که عملکرد کشاورزان قبل از برداشت بسیار بدتر از عملکردشان بعد از برداشت است. یک کشاورزِ مشخص در زمان فقر (پیش از برداشت)، هم از نظر هوش سیّال و هم کنترل اجرایی، عملکرد بدتری نسبت به زمان بهرهمندی (پس از برداشت) داشت. در اینجا نیز، درست مانند افراد حاضر در بازار، زمانیکه فرد فقیر است کمتر هوشمندانه و بیشتر هیجانی عمل میکند
Payambar
اگرچه که این آزمون کنترل اجرایی را اندازه میگیرد، که تفاوت زیادی با هوش سیّال دارد، نتایج بهدستآمده مانند قبل بود. در شرایطی که مسئلهٔ مالیِ آسان مطرح شده بود، فقرا و ثروتمندان عملکرد مشابهی داشتند. آنها به یک اندازه میتوانستند انگیزههای ناگهانیشان را کنترل کنند و تعداد خطاهایشان هم تقریباً برابر بود. اما مطرحشدن مسئلهٔ مالی دشوار وضعیت را بهکلی برای فقرا تغییر میداد. افرادِ بهرهمند در اینجا نیز درست همان عملکرد سناریوی ساده را به نمایش میگذاشتند. میزان کنترل اجراییشان تغییری نمیکرد. از آن سو شرکتکنندگان فقیرتر عملکرد بهمراتب بدتری داشتند. آنها هیجانیتر بودند و بیشتر کلید همان سمتی را فشار میدادند که گل قرار داشت. درحالیکه در سناریوی ساده ۸۳ درصد انتخابهایشان درست بود، در چارچوب سناریوی دشوار که از نظر مالی چالشآفرینتر بود، این مقدار به ۶۳ درصد کاهش یافت. یک قلقلک کوچک کمیابی کافی بود که آنها ناگهان هیجانیتر از قبل عمل کنند. بهنظر میرسد که کمیابی علاوه بر هوش سیّال کنترل اجرایی را نیز کاهش میدهد.
Payambar
اگر قلب در سمت راست ظاهر میشد باید کلید سمت راست را فشار میدادند. و اگر گل در سمت راست ظاهر میشد باید کلید سمت چپ را میفشردند.
تصویر گل انگیزهای ناگهانی ایجاد میکند که باید جلویش را گرفت: فشاردادن کلید همجهت با قلب ساده است؛ کارِ دشوار فشردن کلید مخالف جهت گل است. لازمهٔ موفقیت در این آزمایش نادیدهگرفتن این انگیزهٔ ناگهانی است که شما را به فشاردادنِ سریعِ کلید همجهت سوق میدهد. هر چه فرد کنترل اجرایی بیشتری داشته باشد، عملکردش بهتر خواهد بود. این آزمون مشخص میکند که فرد چقدر در جلوگیری از هیجان اولیه برای انجام واکنشی دیگر تواناست. چه این جلوگیری مقاومت در برابر کیک باشد، چه جلوی زبان را گرفتن و چه، در این مورد خاص، گولِ گل را نخوردن.
Payambar
ازآنجاکه کمیابی پهنای باند را در تنگنا قرار میدهد، میتوان به این نتیجه رسید که کمیابی نهتنها باعث کاهش هوش سیّال که باعث افول خودمهاری نیز میشود. بهاینترتیب است که دانشآموز استرالیایی با آزمایشگر چینی بدرفتاری میکند، مدیر اجرایی که درگیر ارائهٔ قریبالوقوعش است با دخترش بدرفتاری میکند، و کارمندی که به قبضهای پرداختنشدهاش فکر میکند با مشتری بیمبالات بدرفتاری میکند.
Payambar
شرکتکنندگان یک تکلیف حافظهمحور میداد. (۲۱) از بعضی از آنها خواسته میشد که عددی دورقمی را حفظ کنند و به بعضی دیگر عددی هفترقمی داده میشد. سپس شرکتکنندگان به سالنی میرفتند و برای ادامهٔ کار منتظر میماندند. در سالن انتظار تکههای کیک و میوه پیش رویشان قرار داشت. آزمون واقعی کاری بود که در حال انتظار و تلاش برای از خاطر نبردن عددشان انجام میدادند. آنهایی که عدد دورقمی داشتند و ذهنشان بهشدت درگیر نبود اغلب میوه را انتخاب میکردند. کسانی که ذهنشان درگیر از یاد نبردن عدد هفترقمی بود ۵۰ درصد بیشتر اقدام به انتخاب کیک میکردند. کیک انتخاب هیجانی است. پیشگیری از این انتخاب خودکار نیازمند کنشی آگاهانه است. زمانیکه پهنای باند ذهنی ما درگیر چیز دیگری مثل از یاد نبردن ارقام است، ظرفیت کمتری برای پیشگیری از خوردن کیک داریم.
Payambar
بهزعم میشل «زمانیکه بدانید اراده تنها به یادگیریِ شیوهٔ کنترل توجه و تفکرتان مربوط است، میتوانید اقدام به افزایشش کنید». (۲۰)
این نمایانگر پیوندی مهم میان کنترل اجرایی و خودمهاری است. ازآنجاکه کنترل اجرایی به هدایت توجه و کنترل انگیزههای ناگهانی کمک میکند، کاهش کارکرد اجرایی خودمهاری را با مشکل مواجه خواهد کرد
Payambar
ضربالأجل، درست مانند واژهٔ دونات برای کسی که رژیم است، مدام حواس شما را پرت میکند.
Payambar
روانشناسان آن را تداخل پیشگستر مینامند. دونات با مطرحشدنش به صدر ذهن تکیه میزند. آنهایی که رژیم نیستند خیلی ساده بهدنبال واژه میگردند، آن را مییابند و سپس پیش میروند. در مقابل، کسانی که رژیماند نمیتوانند بهسادگی از کنار آن بگذرند. حتی زمانیکه در حال جستجو برای یافتن ابر هستند، تصویر دونات همچنان حاضر و آماده آنجاست و مانند قطاری در حال عبور توجه را بهسوی خود معطوف میکند. و خب طبیعتاً وقتی ذهن فرد جای دیگری سِیر کند، بعید است واژهٔ ابر را پیدا کند.
Payambar
یک مطالعهٔ قدیمی این ایده را با سپردن کاری ساده به شرکتکنندگان آزموده است: هر وقت نقطهٔ قرمز را روی صفحه دیدید، دکمه را فشار دهید. (۵) گاهی اوقات قبل از ظاهرشدن نقطه، عکسی دیگر روی صفحه میآمد و بهسرعت محو میشد. این عکس در عملکرد کسانی که رژیم نبودند تأثیری نداشت. اما در مقابل در مورد افرادی که رژیم بودند اتفاق جالبی افتاد. اگر عکسی که دیده بودند عکس غذا بود، به احتمال کمتری متوجه نقطهٔ قرمز میشدند. برای مثال یک لحظه دیدنِ تصویر کیک باعث شده بود کسانی که رژیماند کمتر بتوانند نقطهٔ قرمزِ پسازآن را ببینند: انگار که کیک کورشان کرده باشد. این موضوع فقط به تصاویر غذا منحصر بود؛ تصاویر دیگر هیچ تأثیری نداشتند. البته که آنهایی که رژیم بودند از نظر فیزیکی کور نمیشدند؛ آنها از نظر ذهنی منحرف میشدند. روانشناسان این وضعیت را پلکزدنِ توجهی مینامند. تصویر غذا باعث شد که ذهن آنها پلک بزند. زمانیکه نقطهٔ قرمز روی صفحه ظاهر شد، ذهنشان جای دیگری سیر میکرد و همچنان در فکر آن غذا بود.
Payambar
مطالعات رفتاری و عصبنگاری نشان دادهاند که وقتی بار زیادی روی دوش مغز باشد، حواسپرتی و فعالیتهای مرتبط با عوامل حواسپرتی افزایش مییابد. (۴) توجه بالا به پایین نمیتواند مانع مزاحمت پایین به بالا شود. زمانیکه در مهمانی کسی نام شما را از آن طرف صدا میزند، هر قدر هم که برای تمرکز روی چیزی دیگر تلاش کنید، توجهتان به آن سو معطوف میشود.
خودِ کمیابی نیز توجه را با بهرهگیری از فرایندی پایین به بالا تسخیر میکند. وقتی میگوییم این فرایند غیرارادی است، منظورمان همین است، یعنی ورای کنترل آگاهانهٔ ما رخ میدهد. بهاینترتیب کمیابی نیز (مانند قطار یا صدایی غیرمنتظره) میتواند ذهن ما را منحرف کند، حتی وقتی تلاش میکنیم تمرکزمان را به سمتی دیگر معطوف کنیم.
Payambar
اگر خاطرتان باشد مثالش را در مقدمه داشتیم، جاییکه واژههای مرتبط با غذا توجه افراد گرسنه را به خود جلب میکرد. شما بهخوبی با این احساس آشنایید و آن را هر باری که حرکت یا صدایی ناگهانی حواستان را از کاری که میکردید پرت کرده تجربه کردهاید. یکی از اَشکال قابلتوجه حواسپرتی که به هیچ عامل بیرونیای نیاز ندارد، پرسهزنی ذهنی است. بدون اینکه متوجه شویم، حالت استراحت مغز (شرایط پیشفرض) بهدنبال آن است که ما را از کاری که میکنیم دور کند. این اتفاق بدون آگاهی ما و در پرسهزنیهای ذهنی میافتد. ما معمولاً میتوانیم فعالیت مغزمان را هدایت کنیم، اما بعضیاوقات فرمانش از دستمان خارج میشود
Payambar
مفهوم «اختلال درونی» مفهومی مرسوم در علوم شناختی و علوم اعصاب است. مطالعات متعددی که در این زمینه انجام شده حاکی از تأثیر اساسی افکار داخلی (حتی موردی ناچیز مثل بازگوکردن دنبالهای از اعداد) بر عملکرد شناختی عمومی است. همینطور سالها مطالعات آزمایشگاهی در کنار شواهد fMRI نحوهٔ تمرکز مغز و همینطور نحوهٔ ایجاد اختلال در آن را آشکار کرده است. یکی از تمایزات اصلی بین پردازش «بالا به پایین» و پردازش «پایین به بالا» است. در پردازش بالا به پایین ذهن را تصمیم آگاهانهٔ ما برای تمرکز هدایت میکند، اما در پردازش پایین به بالا یک محرک توجهمان را تسخیر میکند و ما نیز قدرت چندانی برای کنترلش نداریم
Payambar
آن اتاق دیگر آرام نیست. نادیدهگرفتن این قطارهای پرسروصدای ذهنی به اندازهٔ قطارهای واقعی دشوار است. تعداد این قطارها بسیار بیشتر است و هر لحظه امکان دارد یکی از آنها به ایستگاه ذهن برسد. البته تفاوت اصلی این قطارها این است که شما را سوارِ خود میکنند. این سؤال که آیا باید ماشین دوممان را بفروشیم شما را به این فکر میاندازد که این کار مقداری پول دستمان میدهد، اما درست زمانیکه باید بیش از همیشه کار کنم، حملونقل از همیشه دشوارتر خواهد بود. نباید شغل ثابتی را که داریم به خطر بیندازیم. احتمالاً مدتی را به سواری در این قطار ادامه میدهید تا دوباره از آن پیاده شده و روی کارتان متمرکز شوید. اگرچه که ظاهر این اتاق آرام است، اما پر است از اختلال، اختلالهایی که از درون میجوشد.
Payambar
زمانیکه از فقرا پرسیده میشود که چرا بیمه ندارند، معمولاً پاسخ میدهند که از پسِ هزینهاش برنمیآیند. این پاسخ از آن جهت عجیب است که میتوان عکس این موضوع را متصور بود: اتفاقاً آنها از پسِ هزینهٔ بیمه نشدن برنمیآیند. در اینجا بیمه قربانی تونلزنی میشود. به نظر کشاورزی که درگیر یافتن پول کافی برای تأمین غذا و دیگر نیازهای اولیهٔ این هفته است، تهدید بارش باران کم یا هزینههای پزشکیِ سه ماه دیگر به نظر انتزاعی میآید و کاملاً خارج از تونل قرار میگیرد. بیمه به هیچ کدام از نیازهایی که الان ذهن او را تحت فشار قرار داده (مثل غذا، اجاره و هزینهٔ مدرسه) ربطی ندارد.
Payambar
تو یه دورهٔ تندخوانی شرکت کردم و کتاب جنگ و صلح رو در بیست دقیقه خوندم. به نظرم دربارهٔ روسیه بود. (۲۶)
وودی آلن
Payambar
درواقع آنها مرتکب تمرکز بیشازحد میشدند. اگر میتوانستند آگاهانه برای انتقال تمرکزشان به بازی با حدس کمتر اقدام کنند، نتایج اینقدر یکطرفه نبود. آنچه مشخص است این است که آنها هزینهها و فواید تونلزنی را ارزیابی نکرده بودند. آنها فقط تونل زده بودند و این تونلزنی در این شرایط به ضررشان تمام شده بود.
ما این پیامدهای منفی را تنگنای تونلزنی مینامیم. اینکه این تنگنا بر پاداش تمرکز غالب شود یا خیر به شرایط و پیامدها بستگی دارد. اگر همین بازی را کمی تغییر دهید، پاداش تمرکز غالب میشود. هدف از این مطالعه نشاندادن این نبود که هزینهٔ تونلزنی همیشه بیش از منافع تمرکز است. در مقابل، آنچه این مطالعه نشان میدهد این است که ملاحظات هزینه-فایده نیست که مشخص میکند ما تونلزنی میکنیم یا نه. کمیابی ذهن ما را بهشکل خودکار تسخیر میکند. و زمانیکه این اتفاق میافتد، ما با سبکسنگین کردن دقیقِ هزینهها و منافع تصمیم نمیگیریم، ما برای مدیریت کمیابی تونل میزنیم، چه به سودمان باشد چه به ضررمان.
Payambar
چیزهای خارج از تونل باز داشته میشوند. زمانیکه یک ضربالأجل پیش رویمان است، نرفتن به باشگاه ممکن است منطقی یا غیرمنطقی باشد. اما زمانیکه تصمیم میگیریم بهخاطر ضربالأجل از خیر باشگاه بگذریم، اصلاً به این صورت به آن فکر نمیکنیم (یا به اندازهٔ کافی فکر نمیکنیم). ذهن ما متوجه مسئلهٔ ظریف منافع و هزینهها نیست؛ ذهن ما روی ضربالأجل متمرکز است. ملاحظات داخل تونل بهدقت وارسی میشوند. ملاحظات خارج از تونل، چه خوب چه بد، مورد غفلت واقع میشوند. یک مسئول کنترل ترافیک خطوط هوایی را در نظر بگیرید که چندین هواپیما را در آسمان کنترل میکند. زمانیکه یک هواپیمای مسافربری غولپیکر از مشکلات موتوری گزارش میدهد، آن مسئول روی آن هواپیما متمرکز میشود. در طول این مدت، او نهتنها برنامهٔ نهارش را نادیده میگیرد بلکه از دیگر هواپیماهای تحت کنترلش نیز غافل میشود، ازجمله هواپیماهایی که شاید ناگهان دچار سانحه شوند.
Payambar
بازداریِ هدف سازوکار اساسی تونلزنی است.
Payambar
ذهن تنها بازدارندهٔ واژهها یا خاطرات نیست. در یک مطالعه از شرکتکنندگان خواسته شده بود که هدفی شخصی را روی کاغذ بنویسند. (۲۲) آنها باید صفتی را مینوشتند که بیانگر خصلتی مشخص (مثل «محبوب» یا «موفق») باشد، صفتی که آنها بهدنبال بهدستآوردنش هستند. از نیمی از آنها خواسته شده بود که یک هدف شخصی مهم را فهرست کنند. دیگران میتوانستند هر هدفی را فهرست کنند. بعد از آن، مانند آزمایش شیر در بالا، از هر دو گروه خواسته شده بود که هر تعداد هدفی که میتوانند را (مهم یا بیاهمیت) فهرست کنند. آنهایی که در مرحلهٔ اول یک هدف مهم را مشخص کرده بودند، ۳۰ درصد اهداف کمتری نسبت به گروه دیگر نام برده بودند. همانطور که «شیر» باعث میشود دیگر اشیاء سفید به ذهن نیایند، فعالشدن یک هدف مهم سبب میشود اهداف دیگر به ذهن خطور نکنند. تمرکز روی چیزی که برایتان مهم است باعث میشود کمتر بتوانید به چیزهای دیگری که به آنها اهمیت میدهید فکر کنید. روانشناسان این فرایند را بازداری هدف مینامند.
Payambar
زمانیکه از یک نفر عصبانی هستید فرایند بازداری رخ میدهد، و سخت میتوانید به ویژگیهای خوب او فکر کنید: تمرکز روی خصلتهای آزاردهنده بازدارندهٔ خاطرات خوبی است که با او دارید.
Payambar
حجم
۴۷۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۴۷۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰۵۰%
تومان