هر انسانی که برای آینده مبارزه کند، امروز در آینده زندگی میکند.
Travis
هوگو حس ورود به یک کلیسای جامع را به من میدهد. داستایفسکی حس ورود به تالار وحشت را به من میدهد، البته با راهنمایی پرقدرت. اسپیلین حس شنیدن موسیقی گروه موسیقی نظامی در یک پارک عمومی را به من میدهد. تولستوی حس حیات خلوتی آلوده را که دوست ندارم به آنجا وارد شوم، به من میدهد.
yalda
از آنجا که هنر ترکیبی فلسفی است، گفتن این که: «این اثر شاهکاری هنری است، اما من دوستش ندارم»، تناقضآمیز نیست. برای توضیح معن
yalda
توماس آکویناس نمونهای برجسته است: او پلی میان ارسطو و رنسانس بود که از اینسو تا آنسوی انحراف ننگین عصر سیاه و قرون وسطی امتداد داشت.
Travis
از منظر معرفتشناسی-روانشناختی، الزامهای حس لامسهاند که شالودهٔ پیکرهٔ انسان را به مؤلفهای حیاتی در مجسمهسازی و به نشانهٔ مجسمهسازان برجسته تبدیل میکنند. به شیوهای بنگرید که به واسطهٔ آن نرمی، لطافت و انعطافپذیری حالت ارجاعی پوست به واسطهٔ سنگ مرمر محکم، در مجسمههایی مانند ونوس میلو یا ترحم میکلانژ، منتقل شده است.
yalda
مضمون اثر هنری پیوندی است که سوژه و سبک آن اثر را وحدت میبخشد. «سبک» اسلوب ویژه، مشخص یا خاص اجراست. سبک یک هنرمند محصول معرفتشناسی روانشناختی خود اوست و، بهطور تلویحی، نمایش دیدگاه او نسبت به هوشیاری انسان، به اثر یا اهمیت آن، به روش مناسب و سطح عملکرد آن، است.
yalda