بریدههایی از کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی
۴٫۰
(۱۰۷)
میگویند که در انتهای هر تونل تاریکی، روزنهای از نور هست؛ اما نه وقتی چشمتان به تاریکی عادت کرد
یزدان
وقت آن رسیده است که با خودتان روبهرو شوید و خام و واقعی باشید. این تاکتیکی برای دوستداشتن خودتان نیست. نباید تصویر شاد به آن بدهید. غرور خود را نپرورانید. هدف ازمیانبردن غرور و برداشتن اولین قدم بهسوی تبدیلشدن به خود واقعی شماست.
یزدان
وقت آن رسیده با خودتان بجنگید.
کاربر479065
هراکلیتوس، فیلسوفی که در قرن پنجمِ قبلاز میلاد در امپراتوریِ ایران به دنیا آمده بود، در نوشتههایش درمورد انسان در میدان جنگ، به نکتهٔ خوبی اشاره کرده است. او مینویسد: «از هر صد سرباز، ده نفر حتی نباید در میدان جنگ حضور داشته باشند. هشتاد نفر چیزی بیشتر از یک هدف نیستند. نُه نفر مبارز واقعیاند که باید از داشتنشان خدا را شکر کنیم؛ چراکه آنها هستند که نبرد را میسازند. ولی فقط یک نفر جنگجوست... .»
کاربر479065
ذهنتان را آزاد کنید. ذهنیتِ قربانیبودن را برای همیشه دور بیندازید. همهٔ جوانب زندگیتان را کاملاً در دست بگیرید. شاکلهای محکم برای خود بسازید.
کاربر479065
برای صدای بی امان قلبم که هرگز اجازه نمی دهد آرام بگیرم.
terme toranj
ذهنم طوری برنامهریزی نشده بود تا قدردان باشد؛ برنامهریزی شده بود تا کار کند، افق را برانداز کند، بپرسد که مرحلهٔ بعدی چیست، و آنرا انجام دهد.
کیارش
دو ماه تمام ذرهذرهٔ وجودم را صَرف رسیدن به این لحظه کرده بودم؛ برای همین داشتم از این لحظه نهایت لذت را میبردم!
Samin
روی همهٔ ما چشمهایی خیره هستند. خانواده و دوستانمان درحال تماشا هستند و حتی اگر با افراد مثبتی احاطه شده باشید، آنها هم درمورد اینکه چه کسی هستید، در چه کاری خوبید و چطور میتوانید انرژیِ خود را متمرکز کنید نظراتی خواهند داشت. این طبیعت انسان است و اگر سعی کنید از زندانش آزاد شوید، نصیحتهایی ناخواسته دریافت میکنید که اگر بهشان اجازه دهید، همیشه راهی برای خفهکردن آرزوهایتان دارند.
کیارش
بعداز فهرستکردن تمام نکات مثبت، نوبت به این رسید که ذهنیتم را بهدقت ارزیابی کنم. اگر میخواهید مسئولیتهای بعداز زمین خوردنتان را بهخوبی بهجا بیاورید، شما هم باید آن ارزیابی را انجام دهید.
کیارش
خیلیها فکر میکنند وقتی به جایگاه، احترام، یا موفقیت خاصی میرسند دیگر در زندگی کاری ندارند. من اینجا هستم تا بگویم همیشه باید در جستوجوی چیزهای بیشتری باشید. بزرگی چیزی نیست که اگر یک بار به آن رسیدید تا ابد با شما بماند. بزرگی مانند روغن در تابهای داغ سریع ناپدید و بخار میشود.
کیارش
اما بهقول تائوئیستها، کسانی که میدانند چیزی نمیگویند و کسانی که حرف میزنند هیچ نمیدانند.
Mohsen Ebrahimi
یک بار دیگر این عدموقفه را فرصتی میدیدم تا خود را خاص نشان دهم. هیچکس توجه نمیکرد؛ ولی وقتی پای طرزفکر در میان باشد اهمیتی ندارد که بقیه توجه میکنند یا نه. من استانداردهای خاص خود را داشتم و میخواستم به آنها متعهد باشم.
کیارش
رهبر واقعی خسته میماند، از غرور متنفر است، و هیچگاه به ضعیفان به چشم حقارت نگاه نمیکند. او برای مردانش میجنگد و الگوی دیگران است.
کیارش
تمام هدف برنامهریزیِ ۲۴ ساعته آمادگیِ حفظ سرعت قهرمانی در تمام زندگی است، نه در یک فصل یا یک سال! این هدف نیاز به استراحتِ باکیفیت دارد؛ زیرا هیچ خط پایانی وجود ندارد. اگر میخواهید مثل یوزپلنگ پاهای قویای داشته باشید، همیشه چیزهای جدید برای یادگیری و همیشه ضعفهایی برای برطرفکردن در وجودتان هست؛ پاهایی آنقدر قوی که بتوانید کیلومترهای زیادی را بدوید و با قدرت از خط پایان بگذرید!
کیارش
بر این تمرکز نکنید که لیاقت چهچیزی را دارید. هدفتان چیزی باشد که حاضرید برای کسب آن بکوشید!
ابری
در ارتش همیشه میگوییم ما به سطح توقعات خود صعود نمیکنیم، بلکه به سطح تمرینات خود نزول میکنیم.
کیارش
زمانیکه متوجه حقیقت این مسئله شوید تنها کافی است تحمل درد خود را بالا ببرید، از هویت خود دست بکشید، و تمام داستانهایی را که تنها باعث محدودشدنتان میشدند کنار بگذارید تا بتوانید به آن ۶۰ درصد برسید و بعد به ۸۰ درصد و فراتر از آن، بدون اینکه تسلیم شوید. من اسم این حرکت را «قانون ۴۰ درصد» گذاشتهام. دلیل قدرت این قانون این است که اگر از آن پیروی کنید، قفل ذهن خود را باز میکنید، به سطوح عملکردی و تعالی جدیدی در ورزش و در زندگی دست مییابید و پاداش شما بسیار بیشتر از صرفاً موفقیتهای مادی خواهد شد.
کیارش
متأسفانه بیشترِ ما پساز صَرف تنها ۴۰ درصد از حداکثر تلاش خود، تسلیم میشویم. حتی زمانیکه حس میکنیم به نهایت توان خود رسیدهایم هنوز ۶۰ درصد دیگر برای ارائهدادن داریم!
کیارش
برای کسب تجربهای بیستساله به بیست سال زمان نیاز داریم و تنها راه گذر از این ۴۰ درصد این است که هر روز ذهنتان را چغرتر کنید. این یعنی مجبورید درد را دنبال کنید، گویی دنبالکردن درد شغلِ لعنتیِ شماست!
امیربهـراد
حجم
۹۱۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه
حجم
۹۱۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۷۰%
تومان