بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رستاخیز کلمات | طاقچه
کتاب رستاخیز کلمات اثر محمدرضا شفیعی کدکنی

بریده‌هایی از کتاب رستاخیز کلمات

انتشارات:انتشارات سخن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۷ رأی
۴٫۴
(۷)
شما می‌دانید که «نیلوفر» گُلی است که در میان برکه‌ها و در میانِ آب می‌روید. شب که می‌شود به زیرِ آب فرو می‌رود و با طلوعِ آفتاب سر از میانِ آب بیرون می‌آورد. حال ببینید این شاعر، هزار سال پیش ازین، چه‌گونه این تشبیهِ کهنه را نو و آشنایی‌زدایی کرده است: گر برگذری شبی به باغی کش نیلوفر میانِ آب است، نیلوفر از آب سر برآرَد پندارد رویت آفتاب است
Ahmad
برشت، در جایی، نوشته بود که «هرکه با یک 'نظریه` وارد شود باخته است.» راست است و حق است و صدق. هرکه یک نظریه داشته باشد، قطعآ، باخته است و هرکه یک نویسنده ایده‌آل یا یک شاعرِ ایده‌آل داشته باشد و به جای خواندنِ همگان، فقط همان نویسنده و همان شاعر را بخواند و بپسندد و بزرگ بداند باخته است و سرانجام صورتِ مکرّر همان نویسنده یا همان شاعر خواهد شد، یعنی هیچ و باطل. چه قدر سعدی مکرر، چه قدر صائب مکرر، چه قدر حافظ مکرر در تاریخ شعر فارسی می‌توان یافت که عمر همگان به هدر رفته است و بعد از پنجاه سال شاعری صورت مکرری از همان شاعرِ موردِ ستایش خویش شده‌اند.
Ahmad
نظم در نظر فردوسی جنبه عمودی و افقی بیشتری دارد تا در شعر حافظ. نظم در نگاهِ حافظ بیشتر جنبه افقی دارد و این خود به خصلت‌های طبیعی دو نوع (ژانر) شعری آنان، که حماسی و غنایی است، باز می‌گردد.
Ahmad
شناختِ فرم نه‌تنها برای هنرمندان ضرورت دارد و نخستین و تنها راهِ پیشرفت کارِ آنهاست که پژوهشگران را نیز بمانندِ عددنویسی در علم ریاضی است. آیا ریاضی‌دانی می‌شناسید که عددنویسی یاد نگرفته باشد؟ بسیاری از محققان دانشگاهی ما، که در مهم‌ترین دایرة المعارف‌های دولتی، با خرجِ ملّت ایران، مقالات «علمی» و «تحقیقی» می‌نویسند ریاضی‌دانانی هستند که هنوز عددنویسی نیاموخته‌اند.
Ahmad
همیشه به دانشجویانم سخنِ پله‌خانف را به عنوانِ کلید گنجینه ادبیات و هنر، آموخته‌ام و در همین کتاب نیز بدیشان یادآور شده‌ام که وقتی با اثری ادبی روبرو می‌شویم، نخست باید آن را به زبانِ جامعه‌شناسی ترجمه کنیم و سپس درباره آن به داوری بپردازیم.
Ahmad
یاکوبسون در ۱۹۲۱ نوشت که «اگر علم ادبیات بخواهد تبدیل به یک علم واقعی شود باید هنرسازه‌ها را به عنوان تنها قهرمانِ خود بشناسد.» اگر مکتبِ فرمالیسمِ روسی جز همین نکته دستاوردی نداشت، برای اثباتِ اهمیتِ آن، در تاریخ نظریه‌های ادبی جهان، کفایت می‌کرد. کسانی که عملا دست اندر کارِ تاریخ هنر یا تاریخ ادبیات یا تاریخ فرهنگ و مطالعات مربوط به ادیان و اسطوره‌ها باشند به‌خوبی می‌دانند که تاریخ ادبیات و هنر و دین و اسطوره چیزی جز تاریخِ تحول ساختارها و صورت‌ها نیست. ادبیات و هنر، فرم است و فرم است و فُرم است و دیگر هیچ. حتی همان چیزی را که شما در ادبیات و هنرها و ادیان و اسطوره‌ها «مضمون» و «معنی» یا «پیام» یا «محتوی» می‌خوانید، وقتی شناختِ عمیقی از آن به دست آوردید متوجه می‌شوید که چیزی جز صورت و ساختار و فرم نمی‌تواند باشد. اگر در بحثِ از «هنرِ» سعدی شما نتوانید به مسائل «فرمِ» شعرِ او بپردازید، راهی نخواهید داشت جز اینکه «شعر» های سعدی را تبدیل به «نثر» کنید و عبارات مبتذل و مکرّرِ خودتان را جانشینِ بلاغتِ شگفت‌آور او سازید.
Ahmad
کروچه‌نیخ گفته است: ما عقیده داریم که در شعر کلمه از معنایش پهناورتر است.
Ahmad
«غبارِ عادت» از اندیشه‌های ژرفِ مولاناست که می‌گوید بینِ انسان و درک حقایقِ جهان، غباری از «عادت» پاشیده شده است و آن غبار مانع از رؤیتِ حقایق می‌شود
Ahmad
هیچ کس نمی‌تواند در موردِ فهرستِ نام کسانی که زیر چترِ «صورتگرایان روس» قرار می‌گیرند به وحدتِ نظر یا آماری دقیق دست بیابد. در صفحات بعد ما چند چهره برجسته و ممتاز این مکتب را با خطوطِ اصلی پژوهش‌های صورتگرایانه‌شان معرّفی خواهیم کرد. ولی از قدیم گفته‌اند اثباتِ شیء نفی ما عَدا نمی‌کند. انتخاب این چند چهره به معنی این نیست که کوشندگانِ این راه منحصر در همین نام‌ها است. می‌توان در یک نگاه عام چنین گفت که در میان پیشاهنگان صورتگرایی و اعضای اصلی آن اشکلوسکی و توماچفسکی وپروپ، بیشتر در حوزه ساختارِ روایت فعّال بوده‌اند، ضمنِ این‌که به دیگر آثارِ ادبی نیز پرداخته‌اند. از سوی دیگر اَیخِن‌باوم و تن‌یانو ووینوگرادو و حتی باختین ــ که از دایره این عنوان به‌کلّی بیرون ایستاده است ــ در حوزه ساختارهای سبکی بیشتر کوشیده‌اند. درکنارِ این صورتگرایان، اوسیب بریک و بوریس توماچفسکی و ژیرمونسکی بیشتر به جوانبِ ایقاعی زبان توجّه کرده‌اند، هم از آن گونه که یاکوبسون. در حوزه مسائل مرتبط با تکامُلِ ادبی، اشکلوسکی و تن‌یانو و تروبتزکوی حرف‌های مهمی زده‌اند و در حوزه رابطه میان ادبیات و جامعه کارهای تن‌یانو و تروبتزکوی قابل ملاحظه است.
Ahmad
موکاروفسکی، با توجه به اصطلاحِ یاکوبسون و تن‌یانو درباره فرهنگ که آن را منظومه نظام‌ها یا نظامِ نظام‌ها خوانده‌اند، اصطلاحی دارد به نام ساختارِ ساختارها که برای تبیین مسأله مورد نظر ما می‌تواند مفید باشد: هر واژه به اعتبار صامت‌ها و مصوّت‌ها و آرایش واج‌هایش یک ساختار است در خدمت تمام بیت که یک ساختار گسترده‌تر است و تمام بیت یک ساختار است در خدمت ساختار بزرگ‌تری که واحدِ غزل یا قصیده یا منظومه را تشکیل می‌دهد و تمام آثارِ یک شاعر ساختاری است که سبک او را به وجود می‌آورد و سبک شخصی او در درونِ ساختارِ بزرگ‌تری که سبک دوره اوست، واحدی است که ساختارِ بزرگ‌ترِ سبک دوره را تشکیل می‌دهد و سبک‌های گوناگون ادوار مختلفِ شعرِ یک زبان، اجزای ساختِ بزرگ‌تری هستند که ...
Ahmad

حجم

۴۶۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۵۵۹ صفحه

حجم

۴۶۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۵۵۹ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۷صفحه بعد