بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خطاب به عشق | صفحه ۱۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خطاب به عشق

بریده‌هایی از کتاب خطاب به عشق

نویسنده:کاترین کامو
انتشارات:نشر نو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۸۷ رأی
۳٫۶
(۸۷)
چیز دلم می‌خواست می‌توانستم تمام روحم را در چشمانم بگذارم و تا ابد، تا هنگام مرگم، به تو نگاه کنم.
مهسا نوری
بیشتر از هر چیز دلم می‌خواست می‌توانستم تمام روحم را در چشمانم بگذارم و تا ابد، تا هنگام مرگم، به تو نگاه کنم.
مهسا نوری
فارغ از هر چه که ناراحتم می‌کند، از بابت تو خوشحالم.
مهسا نوری
زمان، زمان ماست که عاشق شویم و عشق را آن‌چنان نیرومند و مستدام بخواهیم تا از فراز همه چیز عبور کنیم.
مهسا نوری
جای من اینجا نیست، فقط همین را می‌دانم. جای من کنار اوست که دوستش دارم.
nargess
بیشتر از هر چیز دلم می‌خواست می‌توانستم تمام روحم را در چشمانم بگذارم و تا ابد، تا هنگام مرگم، به تو نگاه کنم.
nargess
الآن دارم به فرداروز فکر می‌کنم، برهوتی خالی از تو. شهامتم را از دست می‌دهم. چرا این نامه را برایت می‌نویسم؟ چه چیز درست خواهد شد؟ البته که هیچ. در واقع، زندگی‌ات مرا از خود رانده و دور ریخته و به‌تمامی انکارم می‌کند. من که در اوج ‌مشغله‌هایم جایگاه تو را در زندگی‌ام حفظ کرده‌ام امروز دیگر جایی در زندگی‌ات ندارم.
nargess
بزرگ‌ترین خوشی، توانایی ستایش کسی‌ست که دوستش داریم.
zohreh planet
من که تمام زندگی‌ام را صرف مهار سایه‌هایم کرده‌ام، امروز خودم طعمۀ سایه‌ها شده‌ام و باید با آن‌ها بجنگم.
میدیا
یک حرکت کافی‌ست تا همه چیز خراب شود
میدیا
اگر تو اینجا بودی همه چیز آسان‌تر می‌شد.
میدیا
تو هرگز زیباتر از آن شبی نبودی که گفتی خوشحالی
میدیا
میلی به سوزاندن و بلعیدن همه چیز
میدیا
نامه‌هایشان باعث می‌شود جهان جایی بزرگ‌تر و نورانی‌تر شود و هوا سبک‌تر باشد فقط به‌خاطرِ بودن آن‌ها.
میدیا
فقط یک روشن‌بینی وجود دارد: پی خوشبختی‌ رفتن. می‌دانم که هر چقدر هم گذرا باشد هر چقدر هم مخاطره‌آمیز یا شکننده، خوشبختی برای ما دوتا مهیاست اگر دستمان را سمتش دراز کنیم. حتماً اما باید دستمان را دراز کنیم.
.....
من مزارع پرت‌افتاده را دوست دارم؛ اتاق‌های خالی، خلوت درون، کار واقعی. اگر چنین زندگی کنم بهترین خواهم بود، اما نمی‌توانم این‌چنین زندگی کنم مگر کسی یاری‌ام کند.
"هلاله"
تا هر وقت بخواهی و هرچه هم بین ما اتفاق بیفتد تو تنها نخواهی بود.
"هلاله"
می‌خواستم که مرا کامل بشناسی، در روشنی و اعتماد، و نیز بدانی تا چه حد می‌توانی به من تکیه کنی و چقدر می‌توانی روی من و آنچه هستم حساب کنی.
"هلاله"
ترس غمگین ‌کردن یا آزردنت هنوز از بین نرفته و فقط خود تو می‌توانی از آن رهایم کنی.
"هلاله"
آن شب فهمیدم که جلو تو می‌توانم همه چیز را بگویم و از این پس هم خودم را آزادتر احساس می‌کنم.
"هلاله"

حجم

۶۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۶۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰
۳۰%
تومان