بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب من آنچه شرط بلاغ است٫٫٫ | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب من آنچه شرط بلاغ است...

بریده‌هایی از کتاب من آنچه شرط بلاغ است...

نویسنده:حسن نراقی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۷ رأی
۳٫۹
(۱۷)
از بزرگ‌ترین مصیبت‌های ما بوده و متأسفانه هنوز هم هست که به جای آدم متفکر در این یک‌صد و پنجاه سال اخیر فقط مبارز یا مطیع تولید کرده‌ایم
احسان رضاپور
نابرابری‌ها و بی‌اعتنایی در حال گسترش به عدالت در جامعه در این چند سالهٔ اخیر متأسفانه دیگر مجال زیادی برای عاقبت‌اندیشی و دنبال نام نیک گشتن برای جماعت کثیری از مردم باقی نگذاشته. همه بی‌محابا همه چیز را می‌خواهند و به قول زنده‌یاد «بازرگان»، زود و خوبش را هم می‌خواهند. پس طبیعی است که در مسیر خواستی چنین غیرطبیعی، حسادت و چشم‌و هم‌چشمی نیز به اوج خود برسد و وضع را به‌سختی درهم بریزد. حسادتی که باور کرده‌ام یکی از موانع و بازدارنده‌های اصلی «پیشرفت درخور، سزاوار و ایده‌آل» کشورمان شده.
احسان رضاپور
دموکراسی بدون مقدمه، بدون آمادگی سیاسی و فرهنگی، بدون پایه‌ریزی مستحکم و پایدار، مطمئن باشید قطعاً سرابی بیش نیست و به بار نخواهد نشست.
احسان رضاپور
چرا مرتب تکرار می‌کنیم که «حرف مرد یکی است»؟ چه کسی و چه نوع خردگرایی توصیه کرده که اگر انسانی بنا به هر دلیلی حرفی زد، اما بعداً بر خود گوینده معلوم شد که حرفش پایه و اساسی نداشته، همچنان بر جایگاه غیرقابل اطمینان خودبایستد؟
سیستماتیک
برتراند راسل، فیلسوف معروف انگلیسی، نکتهٔ قابل توجهی را مطرح می‌کند و می‌گوید: اگر عقیده‌ای خلاف عقیده‌ی‌تان، شما را عصبانی می‌کند مطمئن باشید که برای آن دلایل کافی ندارید والّا در بدیهیات، اگر کودکی به شما بگوید که مثلاً قطب شمال در استوا قرار دارد شما بیش از آن‌که عصبی شوید برایش فقط دل می‌سوزانید، مگر این‌که اطلاعات جغرافیایی شما هم مشکلاتی داشته باشد!
سیستماتیک
آیا شما هرگز فکر کرده‌اید که چرا هموطن من در ارزیابی مسائل حتی بسیار پیش‌پاافتاده و معمولی به‌خصوص اگر به سیاست بزند، این چنین پیچیده وتوأم با نوعی از رازآلودگی و ابهام موضع می‌گیرد؟ و با لبخندی تحقیرآمیز سعی می‌کند القا کند مسائلی پشت پرده هست که به هر رو فعلاً فقط در اختیار ایشان است و شما نمی‌دانید!! و این یعنی همان کسب احترام تقلبی! خب، حالا با این نیاز شدید به احترام-خواهی چه باید بکنیم؟
سیستماتیک
امیدوار که روزی فرا رسد که فلان وزیر یا معاونش به مرتبه‌ای از عشق به خدمت و واقع‌گرایی برسند که دست آن کارآفرینی را که برای این کشور و در حیطهٔ وزارت آنان ولو برای تعداد محدودی اشتغال ایجاد می‌کنند ببوسند و تکریمش کنند. نه این‌که ساعت‌ها او را پشت در اتاق‌شان به انتظار بنشانند.
سیستماتیک
با الگوبرداری از کشورهای دنیای مدرن، اول مسئلهٔ مالیات را حل کنند و اجازه ندهند که کسی بدون زحمت بتواند از افزایش قیمتی حیرت‌آور برای کالایی که کوچک‌ترین افزایش کیفی در آن رخ نداده بهره‌مند شود؛ به همین سادگی. سودش نوش‌جانش، اما مالیاتش را بدهد.
سیستماتیک
دموکراسی برای مردمی که بستر و آمادگی‌اش را نداشته باشند سم است، سم. می‌دانم و واقفم که حرفم خوشایندخیلی‌ها نیست، اما تنها راه اعتلا و رشد و حتی به‌زعم خودشان دموکراسی، افزایش آگاهی واقعی جامعه به همراه ترمیم نسبی وضع موجود است
احسان رضاپور
بله، من‌هم با تمام وجود و باورم می‌دانم که استقلال، دموکراسی، آزادی احزاب و... همه از آرمان‌های تقدیس‌شده‌اند اما اگر مقدمات و بسترش در جامعه آماده نباشد باید بپذیریم که حتماً جواب نمی‌دهد و ختم به خیر نخواهد شد.
احسان رضاپور
آقا نمی‌توانید، پیاده بشوید و به قول خودتان اقلاً سنگر خدمت‌تان را عوض کنید. بروید سر پستی که بتوانید برای این کشور، برای این مردم! یا اقلاً برای همین انقلابی که شماها را تا بدین‌جا رسانده مفید باشید. حتماً که نباید وزیر باشید!
سیستماتیک
عناصری از جهان اسلام برای حفظ خود این جهان در این روزها با اعتقادی راسخ و غیرقابل تردید، بیشتر از همه با خود همین «جهان اسلام» می‌جنگند. بزرگ‌ترین تعداد قربانیان مدعیان حفظ اسلام را هم همین مسلمان‌ها تشکیل می‌دهند. داعش و طالبان و القاعده و الشباب و این تحفهٔ آخری «بوکو حرام» به‌مراتب بیش از آن‌که آسیبی به دیگران بزنند، مسلمان‌ها را کشته‌اند. ببینید برادران افغان و عراقی چه به روز هموطنان خودشان می‌آورند! تقریباً همه‌روزه با اعتقادی جدی و خلل‌ناپذیر تعدادی زن و بچهٔ بی‌گناه را در بازارها و خیابان‌ها منفجر می‌کنند تا به اسلام ساخت خودشان خدمتی کنند.
احسان رضاپور
کم‌عقلی تنها مرضی است که به جای بیمار، اطرافیان و جامعهٔ متعلق به بیمار را هدف می‌گیرد و خود بیمار را لااقل به‌صورت مستقیم رنج نمی‌دهد. درد اصلی هم درست در همین نکته نهفته است چراکه انسان کمبودی درباره‌اش احساس نمی‌کند تا به دنبال تأمین آن باشد. تأمینی که جزء اولین نیازهای روشنگری است. وخود روشنگری بدون شک مقدمه‌ای لازم برای ارتقا
احسان رضاپور
بعد از جنگ جهانی دوم از آلمان نازی چیزی جز ویرانه‌ای باقی نمانده بود و هکذا ژاپن! حالاببینید امروز این دو کشور کجایند؟ و مهم‌تر از همه مگر بازسازی‌شان چقدر طول کشید؟ ما هنوز بعد از سی سال بازسازی خوزستان‌مان تمام نشده.
مازیار
جناب رییس‌جمهور! واقعاً از کجا می‌خواهید شروع کنید؟ از حرف من هم خیلی تعجب نکنید زیرا که اگر دیروز همین سؤال به صورتی جدی از بسیاری دولتمردان امروزی پرسیده می‌شد و آنها را کمی وادار به تفکر و مطالعه دربارهٔ امروزشان می‌کردند شاید امروزه وضع‌مان کمی بهتراز این بود که هست.
مازیار
اگر فردا صبح از آنها بخواهند که مشکلات کشور را ــ البته در موضعی اجرایی و مسئولانه و نه رویایی ــ حل کنند از کجا شروع خواهند کرد؟ اقتصاد؟ قانون قضا؟ فرهنگ؟ هنر؟ باورهای عقیدتی؟ معیشت؟ روبناها؟ زیربناها؟ واقعاً اگر شما بودید از کجا شروع می‌کردید؟ فرض محال که محال نیست. آمدیم و فردا صبح سرنوشت کشور را دست شما دادند.
مازیار
جامعه از کسی که نابرده رنج، پولی به دست بیاورد قهرمانانه تمجید می‌کند. یارو عجب مخیه؛ بارها شنیده‌اید. و متأسفانه، به کسی که بیشتر از میانگین کار کند محترمانه می‌گوییم «خرکار».
احسان رضاپور
امانوئل کانت، فیلسوف معتبر آلمانی، می‌گفت روشنگری درواقع شروع به‌کارگیری فهم خویش است. به همین سادگی؛ اما خدای ناخواسته وقتی از بن و پایهٔ قضیه اصلاً احساس نیازی برای همین روشنگری در کار نباشد، سرنوشتش شبیه سرنوشت میلیاردها آدمی می‌شود که در این کرهٔ خاکی زندگی‌شان و سرنوشت‌شان تعریفی ندارد اما خودشان از میزان تعقل‌شان اصلاً گله‌ای ندارند. فقط کمی احساس بدشانسی! می‌کنند و دیگران را عامل و مقصر وضع بد خودشان می‌دانند! نمی‌دانم این جمله از کیست؛ شاید خیلی‌ها هم تکرار کرده‌اند که: دردسر اصلی از آن‌جا شروع می‌شود که متفکران جهان دنیایی دارند مملو از شک و تردید، در مقابلِ بی‌خردانی که اشباع از یقین و اعتمادبه‌نفس هستند و به‌شدت مشغول خراب‌کاری.
Dr.KiNgYaS
امانوئل کانت، فیلسوف معتبر آلمانی، می‌گفت روشنگری درواقع شروع به‌کارگیری فهم خویش است. به همین سادگی؛ اما خدای ناخواسته وقتی از بن و پایهٔ قضیه اصلاً احساس نیازی برای همین روشنگری در کار نباشد، سرنوشتش شبیه سرنوشت میلیاردها آدمی می‌شود که در این کرهٔ خاکی زندگی‌شان و سرنوشت‌شان تعریفی ندارد اما خودشان از میزان تعقل‌شان اصلاً گله‌ای ندارند. فقط کمی احساس بدشانسی! می‌کنند و دیگران را عامل و مقصر وضع بد خودشان می‌دانند! نمی‌دانم این جمله از کیست؛ شاید خیلی‌ها هم تکرار کرده‌اند که: دردسر اصلی از آن‌جا شروع می‌شود که متفکران جهان دنیایی دارند مملو از شک و تردید، در مقابلِ بی‌خردانی که اشباع از یقین و اعتمادبه‌نفس هستند و به‌شدت مشغول خراب‌کاری.
Dr.KiNgYaS
ما عادت کرده‌ایم که درصد بالایی از انرژی و توان‌مان را برای جلب قضاوت مثبت دیگران صرف کنیم و من واقعاً ضرورتی برای این کار نمی‌بینم. در واقع اگر در بچه‌های ما، این طرز فکر جایش را به بی‌نیازی از «قضاوت دیگران» بدهد، امکان شکوفایی بسیاری از استعدادهای کودک فراهم خواهد
احسان رضاپور

حجم

۱۳۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۳۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان