بریده‌هایی از کتاب تعالیم آبراهام

در یک قدمی آنچه به‌سوی‌تان می‌آید خوش‌بینانه و مشتاقانه بایستد ـ با حس تردید، بی‌قراری یا عدم‌شایستگی سر راه دریافت آن مانع‌تراشی نکنیدـ این دقیق‌ترین شیوه برای خلاقیت آگاهانه است.

سعادت همیشه شما را به‌سوی خود می‌خواند. اغلب اوقات شما آمادگی دارید آن را بپذیرید ولی گاهی اوقات نه

علت این‌که تابه‌حال به خواسته‌تان نرسیده‌اید این است که ارتعاشات شما با ارتعاشات آرزوهای‌تان هماهنگ نیست؛ این تنها دلیل است؛ فقط همین!

چگونه می‌توانم خود را به‌لحاظ ارتعاشی همسو با آرزوهایم که ناشی از تجربیاتم هست قرار دهم؟ پاسخ بسیار ساده است: به آنچه احساس می‌کنید توجه نمایید و آگاهانه ـ در همه مواردـ به چیزهایی بیندیشید که فکر کردن به آن‌ها حس خوبی را در شما برمی‌انگیزد.

گاهی اوقات شما بین این مسیر و آن مسیر، جهت خوشنود کردن دیگران مرتب جلو و عقب کشیده می‌شوید. صرف‌نظر از تلاشی که به خرج می‌دهید، شما نمی‌توانید به شکل مداوم در جهت راضی نگهداشتن دیگران گام بردارید. به همین جهت نه تنها باعث خوشنودی آن‌ها نمی‌شوید، بلکه خود نیز از کاری که می‌کنید لذت نمی‌برید و به دلیل آن‌که به جهات مختلف کشانده می‌شوید مسیری را که می‌خواهید طی کنید در این فرآیند گم می‌کنید.

وقتی به اهمیت این نکته پی‌ببرید که در هر شرایطی از وضع خود احساس رضایت کنید ـ صرف‌نظر از هر مسئله دیگری‌ـ کلید دستیابی به زندگی مطلوب، تندرستی، رفاه یا هرآنچه که آرزو دارید را به‌دست خواهید آورد.

شما، تنها چیزی را می‌شنوید که آمادگی شنیدنش را دارید ما با شما در سطوح مختلف آگاهی‌تان حرف می‌زنیم اما شما تنها آنچه که آمادگی شنیدنش را دارید دریافت می‌دارید.

شما، تنها چیزی را می‌شنوید که آمادگی شنیدنش را دارید ما با شما در سطوح مختلف آگاهی‌تان حرف می‌زنیم اما شما تنها آنچه که آمادگی شنیدنش را دارید دریافت می‌دارید

با توجه مکرر روی هر موضوعی، قانون جاذبه، شرایط، موقعیت، تجربیات، افراد مختلف و امکانات گوناگون را سر راه‌تان قرار می‌دهد که هماهنگ و مطابق با ارتعاشات عادات یا تمایلات ریشه‌دار شما هستند، بنابراین کوچک‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین افکار می‌توانند به باوری قدرتمند در شما بدل شوند و باورهای قدرتمند شما همواره در تجربیات‌تان نقشی برعهده دارند.

بااین‌همه تغییر ارتعاشی معمولاً فرآیندی تدریجی است.

رزش شناخت احساسات و هم‌چنین کار آگاهانه روی افکارتان ـ برای آن‌که با تعمق بیش‌تری روی احساسات خود کار کنیدـ در واقع همان خلاقیت آگاهانه است و البته مفهوم آن همان چیزی است که آن را هنر پذیرفتن می‌نامیم.

ارتباط (خودخواهانه) شما با منبع سعادت، تنها سعادت برای‌تان به ارمغان می‌آورد.

پاسخ بسیار ساده است: به آنچه احساس می‌کنید توجه نمایید و آگاهانه ـ در همه مواردـ به چیزهایی بیندیشید که فکر کردن به آن‌ها حس خوبی را در شما برمی‌انگیزد.

سرچشمهٔ عشق‌تان حفظ کنید که آگاهانه به‌دنبال افکاری بروید که به شما اجازه این ارتباط را می‌دهند، صرف‌نظر از این‌که نتیجه آن به کجا منجر شود. وقتی شما بتوانید نقطهٔ جاذبهٔ خود را با انتخاب آگاهانهٔ افکاری که به شما حس‌وحال بهتری می‌دهند مهار کنید، شرایط دوروبر شما باید تغییر کنند. قانون جاذبه می‌گوید آن‌ها باید چنین کنند.

وقتی ارتعاش آرزوها و باورهای‌تان با هم هماهنگ‌اند دو چیز همانند، یکدیگر را جذب می‌کنند.

شما دانسته یا نادانسته خالق تجربیات خود هستید. تجربیات زندگی شما پاسخ دقیقی به ارتعاشاتی هستند که در نتیجهٔ افکارتان از خود می‌تابانید، دانسته یا نادانسته.

است؟ جهان ارتعاشی شما براساس قانون جاذبه بنا شده است. این بدین معنی است که دنیای شما پذیرنده است و چیزی را رد نمی‌کند؛ وقتی توجه خود را معطوف چیزی بدارید و به آن بله بگویید آن را ضمیمهٔ ارتعاشات خود می‌کنید. درعین‌حال اگر به چیزی که نمی‌خواهید، نه بگویید؛ باز هم آن را ضمیمهٔ ارتعاشات خود می‌نمایید، ولی اگر به چیزی توجه نکنید شامل این قاعده نخواهد شد. شما نمی‌توانید چیزی را که به آن توجه کرده‌اید از این قاعده مستثنی کنید، زیرا هر بار توجه شما، آن را ضمیمهٔ ارتعاشات‌تان خواهد کرد. بی‌هیچ استثنایی.

کدام بهتر است: این‌که بگویید به کم ساخته‌اید یا این‌که بگویید جزو چیزهایی است که در آینده تجربه خواهید کرد؟

آنچه بدان می‌اندیشید و یا به دست می‌آورید بر مبنای هماهنگی کامل ارتعاشی است. بنابراین بسیار مفید خواهد بود که بین آنچه می‌خواهید و آنچه در زندگی‌تان روی می‌دهد نوعی ارتباط آگاهانه ایجاد کنید. از آن مفیدتر این‌که بتوانید پیش از رسیدن به جایی، تشخیص دهید که مقصدتان کجاست. وقتی احساسات خود را بشناسید و پیام‌های مهمی را که به شما می‌دهند درک کنید، ناچار نیستید صبر کنید تجربه‌ای در زندگی‌تان پیش بیاید تا جهت ارتعاشات خود را شناسایی کنید. شما از طریق حسی که دارید می‌توانید بگویید دقیقاً به کدام سو می‌روید.

ممکن نیست شما به‌طور مداوم دربارهٔ چیزی احساس خوب داشته باشید و نتیجهٔ آن بد از کار در بیاید، درست همان‌طور که ممکن نیست راجع به چیزی احساس بد داشته باشید و نتیجه خوب از کار درآید.