بریدههایی از کتاب گرترود
۳٫۸
(۱۹)
انسان قادر است بسته به نوع برخورد با مسائل، آنچه که پیش میآید را پذیرا بشود.
سیلوئِت
دست سرنوشت همیشه با لطف و انصاف عمل نمیکند. هوسباز است و هراسانگیز. طبیعت به دنبال استدلال نیست، اما در انسانها استدلال و منطق وجود دارد.
yazdaan
در بین صحبتها، گاهی نگاهی به من میانداخت که از جذابیتی که خاص این اوقات بود، برخوردار بود. نگاه خمار و خسته آدمهایی که از رؤیا درآیند را داشت.
yazdaan
به نظر میآمد میخواهد به هر ترتیبی شده خستگی مفرط و اشتیاق خود را نسبت به خواب به فراموشی سپارد.
yazdaan
تا جایی که به من مربوط میشد خیال نداشتم سایه وجودم را در آفتاب ببینم. فقط تا جایی که مجاز بودم با کمک آفتاب درونم باید خود را دلگرم و زنده نگاه میداشتم.
yazdaan
احتمالا انسان، ثروت، شهرت و تشخّص را به دست میآورد اما واقعآ قادر به خلق خوشبختی یا بدبختی چه برای خود، چه دیگران نیست.
yazdaan
از اینکه میدیدم این مرد بدبخت و هرزه، توجه جذابترین زن را به خود جلب کرده و تمام عشق و گرایشات خوب من بیهوده است، احساس حماقت و بلاهت میکردم.
yazdaan
جوانان علاقهمند هستند درباره مرگ حرف بزنند، اما واقعآ درباره آن فکر نمیکنند.
yazdaan
جوانها غمها و شادیهای زیادی دارند چون فقط به خودشان فکر میکنند؛ از این رو همه آمال و آرزوهایشان مهم مینماید و غم و شادی را به طور عمیقش حس میکنند. بسیاری از آنها هنگامی که احساس میکنند نمیتوانند به آرزویشان برسند به زندگی خود پایان میدهند.
yazdaan
برای باز کردن راه به تخیلات بیمارگونهای که ارضایم هم نمیکرد، دست از شغل و زندگی روزمره هم کشیده بودم. دوستانم در واقع مرا درک نمیکردند.
yazdaan
به نظر میآید مردم بیشتر چیزی را دوست دارند که کمتر به آن دسترسی دارند. قبول نداری؟
yazdaan
رؤیاهایمان افسرده و بیپایان
yazdaan
اتاقم را شعاعهای ضعیفی از نور پر میکرد.
yazdaan
فقط باید پلی بین خود و مردم میزدم. باید یاد میگرفتم بدون احساس کمبود با آنها و مسائلشان کنار بیایم.
yazdaan
نمیتوانستم عشق را بیآنکه خود را درگیرآن ببینم در نزدیکی خود احساس کنم، اما دلم سخت میخواست احساسی مشابه داشتم.
yazdaan
همواره گرایشی شدید به انسانهای مذهبی که از طریق اعتقاد و ایمان واقعی به صلح و آرامش رسیدهاند داشتهام.
yazdaan
بیشک بدترین کارها هم میشود به اجرا درآید
yazdaan
عواطف و احساسات انسانها در هم پیچیده و به سختی قابل تفکیک و به ندرت قابل تشخیصند.
yazdaan
در واقع آنان خدایان یا مقدسین ساکن ارتفاعات المپیا نبودند، انسانهای فانی بودند با تمام حقارتها، ذلتها و خودآزاریها.
yazdaan
لحظاتی میخواهد تمام جهان را یکسره ببلعد و به کام خود کشد. و لحظاتی بعد همه چیز برایش به حد اشباع میرسد.
yazdaan
حجم
۱۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
حجم
۱۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
۲۱,۵۰۰۵۰%
تومان