بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیگانه | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیگانه

بریده‌هایی از کتاب بیگانه

۴٫۳
(۱۶۲)
آدمی كه حتی فقط يك روز زندگی كرده باشد می‌تواند صد سال را راحت در زندان بگذراند. آن‌قدر ياد و خاطره خواهد داشت كه حوصله‌اش سر نرود. از جهتی اين خودش يك مزيت بود.
کاربر ۲۲۷۹۳۳۸
می‌خواست دوباره از خدا با من حرف بزند. اما من رفتم طرفش و آخرين تلاشم را كردم كه برايش روشن كنم كه من ديگر فرصت كمی برايم مانده و نمی‌خواهم اين فرصتم را صرف خدا كنم.
رابرت
آدم هميشه تصورهای اغراق‌آميزی راجع به چيزهايی دارد كه چيزی درباره‌شان نمی‌داند.
کاربر ۵۴۵۰۰۳۸
شايد به نظر دست من خالی می‌آمد. اما من از خودم مطمئن بودم، مطمئن از همه‌چيز، خيلی مطمئن‌تر از او، مطمئن از زندگی‌ام و مطمئن از مرگم كه به‌زودی سراغم می‌آمد. بله، اين همه‌ی چيزی بود كه داشتم. اما دست‌كم درست همان‌قدر كه اين زندگی مرا در چنگش داشت من هم اين زندگی را در چنگ داشتم
کاربر ۳۷۵۸۱۸۶
تپش تند وحشتناك قلبم از اين فكر بود كه بيست سال ديگر فرصت دارم زندگی كنم. اما من بايد اين فكر را در خودم خفه می‌كردم، فقط با اين تصور كه بيست سال بعد هم، باز وقتی به اين موقعيت برسم، باز همين فكر را خواهم كرد. چون وقتی مسلم است كه می‌ميری، ديگر چه فرقی می‌كند دقيقآ چه‌طور يا كی.
paria_hpr
هيچ‌وقت دوست نداشتم غافلگير بشوم. وقتی قرار است اتفاقی برايم بيفتد دوست دارم حضور ذهن داشته باشم.
paria_hpr
حاضر نيست دروغ بگويد. دروغ گفتن فقط اين نيست كه حرفی بزنيم كه راست نيست. دروغ گفتن درضمن، و علی‌الخصوص، گفتن چيزی بيش از آن است كه راست است و حقيقت دارد، و در مورد قلب آدمی، به‌زبان‌آوردن چيزی بيش از آنی است كه واقعآ احساس می‌كند.
Zahra Najmj
پس پر بيراه نيست اگر بگوييم بيگانه داستان مردی است كه، بی‌هيچ تظاهر قهرمانانه، حاضر است برای حقيقت جان دهد. درضمن، يك بار هم گفته بودم، باز خيلی پارادوكسی، كه سعی كرده‌ام مورسو را طوری خلق كنم كه نمونه‌ی تنها مسيحی باشد كه ما شايستگی‌اش را داريم. پس از اين توضيحات بايد روشن شده باشد كه قصدم اصلا كفرگويی نبوده. بلكه صرفآ ابراز محبتی طعنه‌آميز بود كه هر هنرمندی حق دارد نسبت به شخصيت‌هايی كه خلق كرده است داشته باشد.
مهدی
اما همه می‌دانند كه زندگی ارزش زيستن ندارد. ته دلم كاملا می‌دانستم كه فرقی نمی‌كند در سی‌سالگی بميری يا در هفتادسالگی، چون در هر حال آدم‌های ديگر همچنان زنده خواهند بود و زندگی خواهند كرد، شايد هزاران هزار سال
sam b
مامان بی‌خدا نبود، اما در طول زندگی‌اش اعتنايی هم به دين و مذهب نداشت.
{ AmiR HoseiN }
اگر بگوييم بيگانه داستان مردی است كه، بی‌هيچ تظاهر قهرمانانه، حاضر است برای حقيقت جان دهد.
Nil Yamaani
گفت، «هيچ اميدی نداری؟ و جدآ با اين فكر زندگی می‌كنی كه وقتی مردی، می‌ميری و تمام می‌شود؟» گفتم، «بله.» آن‌وقت سرش را پايين انداخت و نشست. گفت برايم متأسف است. فكر می‌كرد اين فوق طاقت انسان است
نیکو👷‍♀️
علی‌رغم همه‌ی تلاشی كه می‌كردم به خودم بقبولانم، باز نمی‌توانستم اين حتميت وقيح را قبول كنم. چون بالاخره جدآ يك بی‌نسبتی مسخره بين حكمی كه پايه و اساس اين حتميت بود و جريان آرام و بی‌خدشه‌ی آن لحظه‌ی اعلام حكم وجود داشت.
Sima.zr
برای كامل‌شدن همه‌چيز، برای آن‌كه احساس تنهايی نكنم، فقط يك آرزو داشتم بكنم، كه در روز اعدام من تماشاچی‌ها زياد باشند و با فريادهای سراپا نفرت از من استقبال كنند.
___fareee___
امروز اگر نميری، فردا خواهی مرد، يا پس‌فردا.
shariaty
برای آن‌كه احساس تنهايی نكنم، فقط يك آرزو داشتم بكنم، كه در روز اعدام من تماشاچی‌ها زياد باشند و با فريادهای سراپا نفرت از من استقبال كنند.
hamid
گوش می‌دادم، و می‌شنيدم كه می‌گويند من باهوش هستم. اما درست نمی‌فهميدم چه‌طور صفاتی كه برای يك آدم عادی صفت خوب است می‌تواند برای يك مجرم تبديل به اتهامی وحشتناك بشود.
hamid
كشيش دوروبرش را نگاه كرد و با صدايی كه يك‌دفعه به نظرم خيلی خسته آمد جواب داد، «می‌دانم از هر سنگ اين‌جا رنج می‌بارد. هيچ‌وقت بی‌رنج و عذاب نگاهشان نكرده‌ام. اما در اعماق قلبم می‌دانم كه حتی بدبخت‌ترين افراد در ميان شما به اين سنگ‌ها نگاه كرده است و ديده است سيمايی الاهی از ميان تاريكی بيرون می‌آيد. اين همان سيمايی است كه از شما خواسته می‌شود ببينيد.»
رابرت
آدمی كه حتی فقط يك روز زندگی كرده باشد می‌تواند صد سال را راحت در زندان بگذراند. آن‌قدر ياد و خاطره خواهد داشت كه حوصله‌اش سر نرود.
Astronaut
درواقع، هيچ چيز روشن‌تر از اين نبود. چه حالا بود چه بيست سال بعد، باز اين من بودم كه می‌مردم. به اين‌جا كه می‌رسيدم، چيزی كه رشته‌ی افكارم را پاره می‌كرد تپش تند وحشتناك قلبم از اين فكر بود كه بيست سال ديگر فرصت دارم زندگی كنم. اما من بايد اين فكر را در خودم خفه می‌كردم، فقط با اين تصور كه بيست سال بعد هم، باز وقتی به اين موقعيت برسم، باز همين فكر را خواهم كرد.
عین خ

حجم

۹۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۶۵ صفحه

حجم

۹۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۶۵ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان