- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب در
- بریدهها
بریدههایی از کتاب در
۴٫۱
(۱۰۴)
کشیشها همه دروغ گویند؛ دکترها جاهل و پول پرست؛ وکلا اهمیت نمیدهند وکالتِ چه کسی را به عهده بگیرند، قربانی یا جنایتکار؛ مهندسها پیش پیش حساب میکنند ببینند چطور میتوانند کپهای از مصالح برای خانه خودشان بردارند؛ و نیروگاهها و کارخانهها و نهادهای آموزشی عظیم همه پُر است از کلاه بردار.
hamtaf
نوشتن از آن کارهایی نیست که با آدم سر شوخی داشته باشد. جملههایی که ناتمام رها شوند دیگر هیچ وقت به آن خوبی که شروع شده بودند تمام نمیشوند
hamtaf
الان میدانمـــــ چیزی که آن موقع نمیدانستمـــــ که نمیشود محبت همیشه به شیوه آرام و مؤدبانه و روشن بیان شود؛ واینکه نباید آدم شکل محبت ورزیدن را برای دیگری تعیین کند.
hamtaf
من فقط روی کاغذ میدانم چه بگویم. توی زندگی واقعی برای پیدا کردن جمله مناسب مشکل دارم.
hamtaf
به منظور حفظ شأن انسان لازم است که احترام و عزت در ظواهر آدم نمود داشته باشد.
hamtaf
زنها از او نفرت داشتند؛ او بیش از حد افادهای بود و ضمناً او هم مثل امرنس در مراسم نیایش دیده نشده بود.این حقیقت داشت، چون وقتی آنها داشتند عبادت میکردند، هم یکشنبهها هم تک تک روزهای دیگر، پالت داشت کار اتوی آنها را انجام میداد. اتویش زغالی بود، چون در آن زمان جریان برق تمام وقت برقرار نبودـــــ فقط در بازههای خاص زمانی برق وصل میشدـــــ و به خاطر دود اتو تقریباً همیشه کله اش را بالا میگرفت. بدون شک وقتی درباره وضعیت روحی اش از اصطلاح «افادهای» استفاده کرده بودند منظورشان همین بود.
مریم
بزرگترین هدیهای که میشود به کسی داداین است که از درد و رنج نجاتش بدهی.
mahii
«من یکشنبه ات را خراب کردم، نه؟ ولیاین طور کارها را توی چنین روزهایی انجام میدهند، در یکشنبهها یا تعطیلیهای رسمی. در چنین روزهایی است که به بقیه میگویی تصمیمت برای بعد از مرگ چیست.»
mahii
وقتی مهلت کسی دارد تمام میشود، جلویش را نگیر. نمیتوانی چیزی بهش بدهی که جای زندگی را برایش بگیرد. فکر میکنی من پالت را دوست نداشتم؟ که وقتی به تنگ آمده بود و میخواست خلاص شود برای من اهمیتی نداشت؟ مسئلهاین است که، به جز عشق ورزیدن، باید کُشتن را هم بلد باشی. ضرری ندارداین را یادت باشد
mahii
او تنها بود. کی تنها نیست؟ میخواهم بدانم. واین شامل حال آنهایی هم میشود که کسی را دارند اما متوجه تنهایی شان نیستند
mahii
بهجز عشقورزیدن، باید کُشتن را هم بلد باشی. ضرری ندارد این را یادت باشد.
seyed_hassan_ seyedian
او تنها بود. کی تنها نیست؟ میخواهم بدانم. و این شامل حال آنهایی هم میشود که کسی را دارند اما متوجه تنهاییشان نیستند.»
seyed_hassan_ seyedian
او تنها بود. کی تنها نیست؟ میخواهم بدانم. و این شامل حال آنهایی هم میشود که کسی را دارند اما متوجه تنهاییشان نیستند.»
nastaran
وقتی آدمها میخواهند بروند، بگذار بروند. چرا باید بمانند؟
nastaran
من فقط روی کاغذ میدانم چه بگویم. در زندگی واقعی برای پیداکردن جملهٔ مناسب مشکل دارم.
nastaran
من هیچکسی را نمیخواهم، مگر اینکه تماموکمال مال من باشد. ولی تو میخواهی همه را توی جعبهای بگذاری و هروقت لازمشان داشتی بیرونشان بکشی
nastaran
تو برای هزاران چیزی که بلدی آموزش دیدهای، ولی نمیدانی آن چیزی که واقعاً اهمیت دارد چیست. نمیبینی که سعیات برای مسحورکردنم فایدهای ندارد؟ من هیچکسی را نمیخواهم، مگر اینکه تماموکمال مال من باشد. ولی تو میخواهی همه را توی جعبهای بگذاری و هروقت لازمشان داشتی بیرونشان بکشی: این دوستدخترم است، این پسرعموم و این مادرخواندهٔ پیرم. این عشقم است، این دکترم است و این گل خشکیدهٔ لای کتاب از جزایر رُدس (۴۹) آمده. خواهش میکنم کاری به من نداشته باش. فقط وقتی دیگر توی این دنیا نیستم، گهگاهی به قبرم سر بزن، همین کافی است. من نخواستم با آن آقا دوست باشم چون میخواستم شوهرم باشد؛ ولی تو دیگر وانمود نکن بچهٔ منی، درحالیکه هیچوقت بچهای نداشتهام. من به تو چیزی پیشکش کردم، تو هم قبولش کردی
faezehaa
اگر کسی را نداری که وقتی خانه میآیی خوشحالی کند، بهتر است اصلاً زندگی نکنی.
AmirHossein
دانشجو که بودم از شوپنهاور نفرت داشتم. بعدها بود که بهتدریج به صحتِ این اندیشهاش پی بردم که هر رابطهای که پای عواطف فردی را به میان بکشد آدم را در معرض خطر قرار میدهد و هرچه اجازه دهم آدمهای بیشتری نزدیکم شوند، بر تعداد راههایی که میشود به من آسیب رساند افزوده میشود.
AmirHossein
مسئله این است که، بهجز عشقورزیدن، باید کُشتن را هم بلد باشی.
AmirHossein
حجم
۳۷۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
حجم
۳۷۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
قیمت:
۱۹۸,۰۰۰
۱۳۸,۶۰۰۳۰%
تومان