- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب ۱۹۸۴
- بریدهها
بریدههایی از کتاب ۱۹۸۴
۳٫۹
(۱۹۰)
آدم رویدادهای سترگی را به یاد میآورد که به احتمال زیاد اتفاق نیفتاده بودند، آدم جزئیات وقایعی را به یاد میآورد که از بازآفریدن حالوهوایشان عاجز بود و دورههای خالی بسیاری بودند که آدم نمیتوانست تکلیفشان را روشن کند. آن وقتها همهچیز فرق میکرد.
آسیه
آخرسر، حزب اعلام میکرد دو بهعلاوهٔ دو میشود پنج و آدم هم باورش میشد. اجتنابناپذیر بود: دیر یا زود چنین ادعایی میکردند، منطقِ موقعیتشان اینطور ایجاب میکرد.
کاربر ۶۴۹۴۳۵
پدرش که ناپدید شد، مادرش هیچ یکه نخورد و چندان هم بیتابی نشان نداد، در عوض، یکباره دستخوش دگرگونی شد. ظاهراً، دیگر جان به تنش نمانده بود. برای وینستون هم آشکار بود او منتظر چیزی است که میداند باید اتفاق بیفتد.
Erfan_Dowom
در تمامی ادوارِ ثبتشدهٔ تاریخ، و چهبسا از پایانِ «عصرِ نوسنگی»، در جهان سه نوع انسان بوده، «والا»، «میانه» و «پست».
امیرماکان جعفری
«آن که بر گذشته مسلط بود بر آینده مسلط میشد. آن که بر حال مسلط بود بر گذشته مسلط میشد.»
امیرماکان جعفری
جنگ صلح است
آزادی بردگی است
نادانی توانایی است
hadise
«در مقابل درد کسی قهرمان نیست، کسی قهرمان نیست.»
الناز باقرزادگان
پای درد که وسط میآمد، آدم چیزی نمیخواست جز آنکه تمام شود.
الناز باقرزادگان
در جامعهٔ ما، کسانی که از آنچه رخ میدهد بهترین شناخت را دارند، همانهایی هستند که کمتر از بقیه قادرند جهان را آنگونه که هست ببینند
کاربر ۷۵۷۲۹۰۵
جنگ صلح است
آزادی بردگی است
نادانی توانایی است
فاطمه
حتی امروز، در دورهٔ زوال، رفاه مادی ابنای بشر از چند سدهٔ پیش بیشتر است. اما نه افزایش ثروت، نه ملایم شدن رفتارها، نه هیچ انقلاب و اصلاحات هرگز یک سر سوزن انسان را به برابری نزدیکتر نکرده است. از دیدگاه افراد پست، دگرگونی تاریخی هرگز هیچ مفهومی نداشته جز آنکه اربابان نامشان عوض شده.
olia esmailpoor
ه رسمیت بشناسند. وانمود میکردند، چهبسا خودشون هم باورشون میشد که قدرت رو ناخواسته و برای مدت محدود قبضه کردهند و سر نبش بهشتی هست که اونجا ابنای بشر آزاد و برابر خواهند بود. ما میدونیم هیشکی هرگز قدرت رو با این نیت که ازش دست بکشه، به چنگ نیاورده. قدرت وسیله نیست، هدف به حساب میآد. آدم دیکتاتوری راه نمیندازه که از انقلاب پشتیبانی کنه؛ انقلاب میکنه تا دیکتاتوری راه بندازه. هدف از سرکوب جز سرکوب نیست. هدف از شکنجه جز شکنجه نیست. هدف از قدرت جز قدرت نیست.
کاربر ۴۴۶۱۲۱۹
جنگ صلح است
آزادی بردگی است
نادانی توانایی است
szh0011
میشود انسانهای مُرده خلق کرد اما آفرینش آدمهای زنده محال است. رفیق اُگیلوی، که هرگز در زمان حال وجود نداشت، اکنون در گذشته موجودیت پیدا کرده بو
مبین
«ایندفعه به سلامتی چی بنوشیم؟ سردرگمی “پلیس پندار”؟ مرگ برادرِ بزرگ؟ بشریت؟ آینده؟»
وینستون گفت «به سلامتی گذشته.»
اُبراین با لحنی جدی موافقت کرد «گذشته مهمتره.»
saeedmir
خوابهایی بود که اگرچه از صحنهآرایی خاص رؤیا برخوردارند فیالواقع ادامهٔ زندگانی ذهنی آدماند و، به برکتشان، آدم از رویدادها و افکاری آگاه میشود که بعد از بیداری هم نو و ارزشمند به نظر میرسند
کاربر ۶۹۳۱۷۰۴
در اکثریت قاطع موارد محاکمهای در کار نبود، بازداشت گزارش نمیشد. مردم یکهو غیبشان میزد، همیشه طی شب. اسم آدم از فهرستها و دفاتر حذف میشد، هر پروندهٔ مربوط به هر کاری که توی عمرش کرده بود محو میشد، وجودش هم انکار میشد و بعد فراموش میشد. آدم از بین میرفت، نابود میشد: اصطلاح رایجش بخار شدن بود.
مهری
نابرابری بهای تمدن به شمار میآمد.
کاربر ۲۳۲۲۰۳۱
اگر درکپذیر بود، پس تغییرپذیر هم بود.
کاربر ۲۳۲۲۰۳۱
دردِ آزاردهندهٔ معده نمیگذاشت پیوسته و منسجم بیندیشد. و پی برد در تمام موقعیتهای ظاهراً اندوهبار و قهرمانانه اوضاع بر همین منوال است. در میدان کارزار، در اتاق شکنجه، توی کشتی در حال غرق شدن، هدفی که آدم برایش مبارزه میکند همواره به فراموشی سپرده میشود، زیرا جسم به قدری متورم میشود که تمام عالم را پُر میکند، و حتی زمانی که آدم از شدت هراس فلج نشده یا از درد نعره نمیکشد، زندگی جز نبردی لحظهبهلحظه علیه گرسنگی یا سرما یا بیخوابی نیست، علیه دلپیچه یا دنداندرد.
کاربر ۲۳۲۲۰۳۱
حجم
۴۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
حجم
۴۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان