- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب ۱۹۸۴
- بریدهها
بریدههایی از کتاب ۱۹۸۴
۳٫۹
(۱۹۰)
حزب میگفت اقیانوسیه هرگز با اوراسیا متحد نبوده. او، وینستون اسمیت، میدانست تا همین چهار سال پیش با هم متحد بودند. اما این آگاهی کجا وجود داشت؟
فقط در ضمیرِ خودش که به هر صورت دیر یا زود باید نابود میشد. و اگر بقیه، همگی، دروغی را که حزب تحمیل میکرد میپذیرفتند ــ اگر تمامی اسناد همین روایت را تأیید میکردند ــ پس دروغ در تاریخ جای میگرفت و بدل به حقیقت میشد.
Naarvanam
گرچه کمی مست بود، اندوهی عمیق و طاقتفرسا نیز جانش را عذاب میداد.
Naarvanam
آنچه آن لحظه او را به هیجان آورد و ستایشش را برانگیخت حرکت دختره بود موقعی که رختهایش را پرت میکرد. به نظر میرسید با موزونی و بیقیدیاش تمامیت یک فرهنگ را نیستونابود میکند، کل یک نظام فکری را، انگار بشود برادرِ بزرگ و حزب و «پلیس پندار» را فقط با یک حرکتِ شکوهمندِ بازو به عدم فرستاد.
Naarvanam
نزدیکِ پرچینهای قناسِ آن سرِ چراگاه، شاخههای درختان نارون خیلی ملایم با وزش نسیم تکان میخوردند و انبوه برگهایشان مثل گیسوان زنان میجنبیدند.
Naarvanam
مال زمانی که هنوز حریم خصوصی و محبت و دوستی وجود داشت و اعضای خانواده از یکدیگر حمایت میکردند بیآنکه علتش را بدانند.
Naarvanam
حال که خود را مُرده فرض کرده بود واجب شد تا جایی که امکان دارد زنده بماند.
Naarvanam
چنین استنباط میکرد که تازه گام قطعی را برداشته، از هنگامی که توانسته افکارش را بیان کند. پیامدهای هر عمل در خود آن عمل گنجانده شدهاند.
Naarvanam
به آینده، به گذشته، به زمانی که اندیشه آزاد باشه، زمانی که انسانها با همدیگه فرق داشته باشند و تنها زندگی نکنند ــ به زمانی که حقیقت وجود داشته باشه و نشه چیزی رو که اتفاق افتاده باطل کرد:
از دوران همشکلی، از دوران انزوا، از دوران برادرِ بزرگ، از دوران پندار دوگانه ــ سلام میرسونم!
Naarvanam
برای آنکه آدم میراث بشری را پاس بدارد لازم نیست سخنش شنیده شود، بلکه باید عقل سلیمش محفوظ بماند.
Naarvanam
در دل گفت «با همچین بچههایی حتماً زندگی زن بینوا دائم توی هولوهراس میگذره. یکی دو سال دیگه، شب و روز زیرنظر میگیرندش تا مبادا کاری خلافِ اصول ازش سر بزنه. بچههای این دورهوزمونه همهشون شدهند بلای جون.»
Naarvanam
در دل گفت «با همچین بچههایی حتماً زندگی زن بینوا دائم توی هولوهراس میگذره. یکی دو سال دیگه، شب و روز زیرنظر میگیرندش تا مبادا کاری خلافِ اصول ازش سر بزنه. بچههای این دورهوزمونه همهشون شدهند بلای جون.»
Naarvanam
پسرِ نُهسالهای خوشقیافه و با ظاهری سرسخت غافلگیرانه از پشت میز بیرون پریده بود و با هفتتیری اسباببازی تهدیدش میکرد، در همان حال که خواهرش، حدوداً دو سال کوچکتر از او، با تقلید از برادر تکهای چوب را به طرفش نشانه گرفته بود. جفتشان یونیفُرم «خبرچینها» را به تن داشتند که عبارت بود از شلوارِ کوتاه آبی، پیراهن خاکستری و دستمالگردن قرمز. وینستون بازوهایش را تا کمی بیشتر از ارتفاع سرش بالا برد اما معذب شد، زیرا از طرز رفتار پسرک شرارتی میبارید که آدم شک میکرد تمام اینها بازی باشد.
Naarvanam
یکی از آن خرحمالهای سرسپرده و کاملاً گوشبهفرمان که ثبات حزب، حتی بیش از «پلیس پندار»، بر آنها متکی بود.
Naarvanam
مردم یکهو غیبشان میزد، همیشه طی شب. اسم آدم از فهرستها و دفاتر حذف میشد، هر پروندهٔ مربوط به هر کاری که توی عمرش کرده بود محو میشد، وجودش هم انکار میشد و بعد فراموش میشد. آدم از بین میرفت، نابود میشد: اصطلاح رایجش بخار شدن بود.
Naarvanam
همیشه شب میآمدند ــ بازداشتها بدون استثنا شب اتفاق میافتاد. ناغافل آدم را از خواب میپراندند، دستی خشن شانهاش را تکان میداد، نورها به صورتش میتابیدند، میدید چهرههایی بیرحم دور بسترش حلقه زدهاند. در اکثریت قاطع موارد محاکمهای در کار نبود، بازداشت گزارش نمیشد. مردم یکهو غیبشان میزد، همیشه طی شب
Naarvanam
بهاش میگفتند «پندارِ مجرمانه». «پندارِ مجرمانه» چیزی نبود که بشود تا ابد قایمش کرد. ممکن بود آدم مدتی دُم به تله ندهد، حتی سالها، اما دیر یا زود بالاخره مچش را میگرفتند.
Naarvanam
اینگونه رویدادها هرگز دنباله پیدا نمیکردند. تأثیری نداشتند جز اینکه این امید، یا باور، را در وجودش زنده نگه دارند که غیر از خودش کسان دیگری هم با حزب دشمناند.
Naarvanam
یگانه نگهبانِ حقیقت و سلامتِ عقل در دنیای دروغها.
Naarvanam
به برادرِ بزرگ دشنام میداد، دیکتاتوری حزب را افشا میکرد، خواستار انعقاد فوری معاهدهٔ صلح با اوراسیا بود، در حمایت از آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی تجمعات، آزادی اندیشه سخن میگفت.
Naarvanam
به هر صورت، ظاهرش به کسی میخورد که میشود باهاش صحبت کرد
Naarvanam
حجم
۴۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
حجم
۴۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان