بریده‌هایی از کتاب جهان هستی هوایت را دارد

همه‌چیز با شما شروع می‌شود. شما نقش بزرگی در شفا دادن جهان دارید.

حمله درخواست کمک است

هر گفت‌وگویی یا ادامهٔ عشق است یا درخواست عشق." وقتی از طریق قضاوت حمله می‌کنید، در واقع به دنبال عشق می‌گردید. هدف اصلی پشت این حمله جست‌وجوی عشق است

هرگاه متوجه شدید آرامش ندارید و زندگی‌تان به روال همیشگی نیست، آن را نشانه‌ای از همسو شدن با قضاوت بدانید. قضاوت به شیوه‌های مختلف ظاهر می‌شود. مثلاً، هر بار که احساس می‌کنید فردی منبع شادی یا درد شماست، در حال قضاوت کردن هستید. قضاوت اغلب به شکل حسادت، مقایسه و غبطه نمایان می‌شود. قضاوت بسیار موذی است

کتاب دورهٔ آموزشی معجزات می‌گوید: "نفس بدون قضاوت کردن زنده نمی‌ماند. در واقع نفس به دنبال تقسیم و جدایی است و روح به دنبال اتحاد و شفا."

اگر می‌دانستید جهان هستی هوای شما را دارد، چه کاری را به شیوه‌ای متفاوت انجام می‌دادید؟ آیا مدرک معنوی‌ای دارید که جهان هستی شما را هدایت می‌کند؟

درسی از جهان هستی: تا زمانی که در حالت تسلیم و پایبندی به بالاترین خیر هستید، هرچیزی که لازم داشته باشید به شما نشان داده می‌شود.

فصل سوم: همیشه هدایت می‌شوی، حتی وقتی این‌طور به نظر نمی‌رسد همین‌طور که همراه با درس‌های این کتاب سفر می‌کنید به یاد داشته باشید که جهان کلاس درس شماست و مردم تکالیفتان هستند. هر تجربه‌ای که روی پردهٔ سینمای زندگی‌تان می‌بینید به یکی از این دو گزینه می‌انجامد: یادگیری از طریق ادراک عشق یا یادگیری از طریق ادراک ترس. هر مثال یک مواجههٔ مقدس است و یک تکلیف معنوی عالی ارائه می‌کند. شما می‌توانید انتخاب کنید که شفا پیدا کنید یا در چنگال گذشته‌تان باقی بمانید. اگر تصمیم بگیرید با اشتیاق به شفا در تکالیف جهان هستی شرکت کنید، معجزه‌های زیادی سر راهتان قرار خواهند گرفت. اما اگر تمایلی به شرکت در این تکالیف ندارید، در داستان‌ها و تجربه‌هایی که برایتان نفعی ندارند گیر خواهید کرد.

فصل سوم: همیشه هدایت می‌شوی، حتی وقتی این‌طور به نظر نمی‌رسد همین‌طور که همراه با درس‌های این کتاب سفر می‌کنید به یاد داشته باشید که جهان کلاس درس شماست و مردم تکالیفتان هستند. هر تجربه‌ای که روی پردهٔ سینمای زندگی‌تان می‌بینید به یکی از این دو گزینه می‌انجامد: یادگیری از طریق ادراک عشق یا یادگیری از طریق ادراک ترس. هر مثال یک مواجههٔ مقدس است و یک تکلیف معنوی عالی ارائه می‌کند. شما می‌توانید انتخاب کنید که شفا پیدا کنید یا در چنگال گذشته‌تان باقی بمانید. اگر تصمیم بگیرید با اشتیاق به شفا در تکالیف جهان هستی شرکت کنید، معجزه‌های زیادی سر راهتان قرار خواهند گرفت. اما اگر تمایلی به شرکت در این تکالیف ندارید، در داستان‌ها و تجربه‌هایی که برایتان نفعی ندارند گیر خواهید کرد.

در هر وضعیتی دو گزینه دارید: از راه ترس خواهید آموخت یا از راه عشق؟

درسی از جهان هستی: زمانی که اراده‌مان را در برابر قدرت جهان هستی از دست می‌دهیم و تسلیم می‌شویم، از معجزه‌ها برخوردار می‌گردیم.

خداوندا، مرا واسطهٔ آرامشت قرار ده. تا در آنجا که نفرت وجود دارد عشق به ارمغان ببرم. تا در آنجا که اشتباهی وجود دارد روح بخشایش به ارمغان ببرم. تا در آنجا که تضاد و نفاق وجود دارد هماهنگی به ارمغان ببرم. تا در آنجا که تردید وجود دارد حقیقت به ارمغان ببرم. تا در آنجا که ناامیدی وجود دارد امید به ارمغان ببرم. تا در آنجا که سایه‌ها وجود دارند نور به ارمغان ببرم. تا در آنجا که غم‌واندوه وجود دارد شادی و مسرت به ارمغان ببرم. خداوندا، به من فرصت بده آرامش ببخشم، نه آنکه آرامش بگیرم. که بفهمم و فهمیده شوم. که دوست بدارم و دوست داشته شوم. زیرا انسان با فراموش‌کردنِ خود همه‌چیز را درمی‌یابد. زیرا با بخشیدن است که بخشوده می‌شود. زیرا با مُردن است که انسان چشم به زندگی ابدی بازمی‌گشاید.

زیگموند فروید، زمانی که بسیاری از بیمارانش بهبود نمی‌یافتند، به پدیدهٔ مقاومت پی برد. شبی در رؤیا به ذهنش خطور کرد که دلیل بهترنشدن یکی از بیمارانش این است که خودش تمایلی به بهبودی ندارد. این رؤیا باعث شد تا بیش‌ترین زمان طبابتش را وقف تحلیل این مقاومت کند. این موضوع در نهایت به پایه و اساس درمانش تبدیل شد.

درسی از جهان هستی: زمانی که اراده‌مان را در برابر قدرت جهان هستی از دست می‌دهیم و تسلیم می‌شویم، از معجزه‌ها برخوردار می‌گردیم.

داستان کارلا به ما یادآوری می‌کند هنگامی که در برابر قدرت جهان هستی تسلیم می‌شویم، به سوی نیازمان هدایت شده‌ایم. لحظه‌ای که او دعای سنت فرانسیس را خواند، همان لحظه‌ای بود که دست از اتکا بر قدرت خودش برداشت و ناخودآگاه از جهان هستی درخواست کمک کرد.

لحظه‌ای که تصمیم می‌گیرید از حضور مهرآمیز جهان هستی جدا شوید چشمتان را بر امنیت، آسایش خاطر و هدایت آشکار پیش رویتان می‌بندید و لحظه‌ای که دوباره با عشق متحد می‌شوید و از تکیه بر قدرت خودتان دست می‌کشید، راهنمایی آشکار ظاهر می‌شود. حضور عشق همیشه ترس را دور می‌کند.

او مرا روی تشکچهٔ مراقبه نشاند، و گفت: "راه رهایی این است."

اظهارنامهٔ من این است: می‌دانم که جهان هستی میدان انرژی همیشه‌حاضر عشق است. می‌دانم که از طریق افکار، رفتار و باورهایم به انرژی عشق متصلم و حمایت و راهنمایی بی‌پایان دریافت می‌کنم. می‌دانم که می‌توانم واقعیتم را به کمک حضور مهرآمیزم بسازم، با شادی زندگی کنم و نور بگسترانم

هماهنگی، راهنمایی، شفا و فراوانی همواره و در هر زمانی در دسترس ما هستند. تنها کاری که باید انجام دهیم، هم‌بسامدشدن با انرژی جهان هستی است تا بتوانیم همراه با انرژی حمایتگر و محبت‌آمیز تداوم پیدا کنیم. اگر با این انرژی متحد باشیم، زندگی به رؤیایی شاد تبدیل می‌شود.

ما نباید در جست‌وجوی معنای عشق باشیم، بلکه باید تمام موانعی را که بر سر راه عشق وجود دارند از میان برداریم