بریده‌هایی از کتاب عزت نفس به زبان ساده

متوجه واکنش‌هایتان به موقعیت‌ها و افراد خاص باشید. واکنش نوعی‌تان را به افرادی معین و اینکه چه می‌گویید یا انجام می‌دهید، زیر نظر بگیرید. توجه خاصی به این داشته باشیدکه هر فرد یا موقعیت چه احساسی به شما می‌دهد و چطور به آن موقعیت رسیدگی می‌کنید. همچنین توجه کنید که چه کسی و چه چیزی باعث تحریک احساسی به‌خصوص در شما می‌شود و آن را یادداشت کنید. اگر فردی خاص واکنش ناخوشایندی در شما ایجاد می‌کند، این واکنش اطلاعات ارزشمندی در خود دارد. به این معنا که ممکن است از آن آگاه نباشید؛ اما اعتمادتان به این فرد یا کسی که شما را به یاد او می‌اندازد، از بین رفته است. باید حواستان به رابطه‌های عمیق‌تر و ناشناخته باشد.

تصمیم بگیرید که می‌خواهید در مورد کدام احساس یا موقعیت کار کنید. ممکن است وسوسه شوید که هم‌زمان در مورد بیش از یک موضوع کار کنید. پیشنهاد می‌کنیم که فقط یک کار را انتخاب کنید. وقتی به مشاهده و ردیابی رفتارهایتان عادت کنید، به شکل طبیعی متوجه می‌شوید چه وقت از مسیری که می‌خواهید به آن برسید، خارج شده‌اید.

ممکن است به نظر برسد که ردیابی رفتارتان به خاطر دیگران است ـ خانواده، دوستان یا همکاران ـ اما شما بیشترین منفعت را از آن کسب می‌کنید. به این‌صورت یاد می‌گیرید درعین‌حال که واقعیت وجودی خود را به‌خوبی درک می‌کنید، خودتان را بهتر بشناسید و دوست بدارید.

ردیابی رفتارتان در رابطه‌ها آشنا شدن با خودتان و رفتارهایتان برای توسعه رابطه‌های بین فردی سالم‌تر، با خودتان و دیگران، بی‌نهایت مفید است.

اگر عادت‌تان را ادامه دهید، هیچ‌چیز تغییر نمی‌کند و زندگی‌تان راکد باقی می‌ماند. با تمرین کردن یک واکنش متفاوت و ارادی به دردتان، این نقطه درد قدرتش را روی شما از دست می‌دهد و باعث بهبود رابطه شما با خودتان و دیگران می‌شود.

به مجرد اینکه متوجه شوید چه عاملی راه شما را سد می‌کند، از نقطه دردتان آگاه می‌شوید. اگر نخواهید احساسات و آگاهی‌تان را نادیده بگیرید، متوجه خواهید شد هربار که درد شما خود را نشان می‌دهد یک پیام روشن دریافت می‌کنید. در آن مرحله یا تصمیم می‌گیرید همان مسیر را ادامه دهید و از خودتان دفاع کنید یا خودتان را برای رفتاری جدید آماده می‌کنید.

راهبردهایی را که یاد می‌گیرید تمرین کنید. اگر می‌خواهید عزت‌نفس سالمی داشته باشید و از زندگی‌تان لذت ببرید، باید برای آن تلاش کنید. مراحل فرایند رشد شخصی این‌گونه است: یاد بگیرید، تمرین کنید، پیشرفت کنید و آن‌ها را تکرار کنید.

بفهمید که چرا در حال مسدودسازی هستید. وقتی روابط از تعادل خارج شود، یکی از طرفین یا هر دو طرف در حال ایجاد مانع و مسدودسازی است. مسدودسازی عبارت است از دفاع کردن، حفاظت کردن یا مقاومت کردن. از خودتان بپرسید: «چرا در حال مقاومت هستم؟ در برابر چه چیزی مقاومت می‌کنم؟» ستون فرعی بعدی به نام «مسدودسازی به معنای تحمل بار است» را نمونه‌ای از تأثیرات مسدودسازی در زندگی شخصی و حرفه‌ای‌تان ببینید.

پیام‌هایی را بشناسید که ناخواسته به دیگران مخابره می‌کنید. ممکن است همیشه در حال صحبت نباشید، اما همیشه در حال مخابره پیام‌هایی غیرکلامی هستید. شما به‌طورمداوم به مردم پیام می‌دهید که کیستید و چطور باید با شما رفتار کنند. در هر چالشی که با آن مواجه می‌شوید، از خودتان بپرسید: «در حال ارسال چه پیامی هستم؟»

به مرکز وجودتان برسید. همیشه سطح دیگری از خودشناسی وجود دارد. اگر نتایج مطلوبتان را به دست نمی‌آورید، نشانه این است که وقت آن رسیده توقف کنید، نگاهی بیندازید و به خودتان گوش بدهید. از خودتان بپرسید: «چه چیزی می‌خواهم که به آن نمی‌رسم؟»

گوش دادن به بدنتان شاید از خودتان پرسیده باشید: «از کجا بفهمم چه چیزی احساسات من را فعال می‌کند؟» می‌توانید با دقت کردن به بدنتان از آن‌ها آگاه شوید. هربار که تجربه‌ای ناخوشایند را ببینید، احساس کنید یا بشنوید، بدن شما به آن واکنش نشان می‌دهد؛ غریزه‌های حیوانی شما فوراً وارد عمل می‌شوند و به حال‌وهوای بقا فرو می‌روید. این باعث می‌شود روش ارتباطی شما تغییر کند و به گیرنده چنین پیامی را مخابره کنید: «آنچه را همین حالا گفتی یا انجام دادی، دوست ندارم.»

اگر اجازه دهید درد و نارحتی‌تان موانع درونی شما را خلق کند، زندگی‌تان را تحت کنترل می‌گیرد و احساس انفصال از دوستان و خانواده را در شما ایجاد می‌کند. اغلب این احساسات رازگونه اثرات شدیدی بر رابطه‌های شما با دیگران دارند و مهم‌تر اینکه بر رابطه شما با خودتان هم اثر می‌گذارند.

پذیرفتن احساسات منفی بهترین روش برای نشان دادن وفاداری و احترام به فرد نیست. وقتی یاد بگیرید با قدرت خودتان زندگی کنید، اهمیت قبول احساسات‌تان و زیستن براساس حالت احساسی‌تان را درک می‌کنید.

این‌که بتوانید بگویید «تو می‌توانی از هر تجربه‌ای به سلامت عبور کنی» خیلی خوب است؛ اما به این معنا نیست که هیچ اثری از چنین تجاربی باقی نمی‌ماند. اگر زخمی عمیق باشد، ترمیم می‌شود اما اثر آن باقی می‌ماند. اثر زخم آسیبی ایجاد نمی‌کند. می‌توانید آن را لمس کنید و فشارش دهید. اثر زخم مثل هر بخش دیگری از بدنتان واکنش نشان می‌دهد. نماد درد نیست، بلکه علامتی از یک زخم قدیمی است. اثر زخم به شما می‌گوید که می‌توانید انجامش دهید. می‌توانید هر کاری را تا آخر جلو ببرید. قدرت شما فراتر از آن است که خیال می‌کنید شما قبلاً بارها و بارها این کار را انجام داده‌اید.

استفاده از ترس برای کمک به رشدتان فقط یک‌راه برای رشد و رها شدن از ترس وجود دارد. شما باید در آن راه قدم بگذارید. تلاش برای اجتناب از ترس مثل این است که در زیر باران قدم بزنید بدون اینکه خیس شوید. این غیرممکن است. آیا اولین‌باری را که خیلی ترسیدید به خاطر می‌آورید؟ آیا آن روز اولین روز مدرسه‌تان بود؟ یا اولین‌باری بود که بنا بود سخنرانی کنید؟ آیا در اولین قرار ملاقات عاشقانه‌تان بود که این ترس زیر پوست شما خزید؟ ترس یک فکر هراس‌آور است که شما از طریق کنشی آگاهانه در مورد آنچه شما را می‌ترساند، از خودتان بروز می‌دهید. قبل از ترس همیشه با هیجاناتی شدید مواجه می‌شوید که ثابت شده است این احساسات هیجانی فاقد قدرت هستند؛ اما ترس می‌تواند باعث شود برای اقدام به دستیابی به آنچه می‌خواهید تردید کنید، چون باعث می‌شود اطمینان به خودتان را از دست بدهید. همچنین ترس ممکن است از پیام یا احساسی غریزی شکل بگیرد که به شما القا می‌کند نباید کاری را انجام دهید.

آگاه باشید. با عبور موفقیت‌آمیز از تغییر خواهید دید قوی‌تر از آن هستید که تاکنون تصور می‌کردید.

ایمان داشته باشید. زندگی چرخه‌ای از خوب، بد و زشت است. شما هرگز در هیچ مرحله‌ای تا ابد باقی نمی‌مانید.

تغییر را بپذیرید. هروقت در برابر کسی مقاومت کنید، اصطکاک ایجاد می‌کنید. آنچه را نمی‌توانید تغییر دهید، از سر رضایت و موقرانه بپذیرید تا به شما کمک کند که از آن مانع عبور کنید.

شروع هر روز نمی‌دانید با چه مسائلی مواجه خواهید شد. هر روز به‌جای اینکه پیوستاری از روزهای قبل باشد، پر از شگفتی‌های جدید و نامنتظر است. زندگی نوسان دارد، خودش را اصلاح و زندگی شرکت‌کننده‌هایش را متحول می‌کند. با زندگی مواجه شوید: زندگی گاهی آشفته و در مواقعی دیگر مطلقاً سخت می‌شود. اجازه ندهید ابهام‌ها شما را از بیدار شدن، بیرون آمدن از بستر و انجام بهترین تلاشتان در همه روزها بازدارد. شجاعانه به پذیرفتن این سفر ادامه بدهید.

شما به کمک نیاز دارید. نمی‌توانید کل کار را به‌تنهایی انجام دهید. آدم‌ها را بپذیرید و آن‌ها هم شما را خواهند پذیرفت.