بریده‌هایی از کتاب عزت نفس به زبان ساده

هیچ‌چیز بیش از اینکه انتظارات‌تان را براساس ارزش‌های زندگی‌تان تعیین کنید، باعث نمی‌شود که خانواده‌تان به شما احترام بگذارد. با انجام این کار اجازه می‌دهید آن‌ها بدانند شما چه چیزی را دوست دارید و چه چیزی را دوست ندارید و تا کجا می‌توانند با شما پیش بروند. اکثریت اعضای خانواده از سرمشقی که تعیین کرده‌اید پیروی می‌کنند.

جهان به‌سرعت در حال تغییر است. این تغییر با مقاومت از سوی کسانی مواجه می‌شود که می‌خواهند ارزش‌های سنتی را حفظ کنند؛ اما مواجهه با میزان بی‌سابقه‌ای از اطلاعات باعث ایجاد آزادی‌هایی جدید شده است که در حال شکل دادن به نگرش افراد به خودشان، نقش‌هایشان و فرصت‌هایشان برای مشارکت در جامعه جهانی است. از نظر تعداد زیادی از افراد، این تغییر باعث می‌شود انتخاب‌های متنوعی در مورد نحوه زندگی، عشق ورزیدن و لذت تجربه در دسترس قرار بگیرد. بخش بزرگی از این تغییر، به تغییر در باورهای خانوادگی و معنای خانواده برمی‌گردد.

بهبود روابطتان با خانواده اگر می‌خواهید محرک‌های رابطه خانوادگی را با موفقیت پشت‌سر بگذارید، لازم است مهارت‌های رابطه بین فردی‌تان را تقویت کنید. ممکن است اعضای خانواده را کسانی ببینید که به‌صورت نامشروط یکدیگر را دوست خواهند داشت؛ اما وقتی از جانب عضوی از خانواده آسیب ببینید یا به عضوی از خانواده آسیب بزنید، با زخمی عمیق مواجه می‌شوید. شناخت و التیام درد غیرعمدی تحمیل‌شده بر شما یا کسی که دوستش دارید، به یک عمر زمان نیاز دارد.

شما باید این را بدانید که مادر، پدر، مادربزرگ و دیگر افراد حاضر در زندگی‌تان بیشترین تلاشی را که می‌توانستند، کرده‌اند. متأسفانه به این دلیل که آن‌ها نمی‌دانستند با تجارب منفی‌شان چه‌کار کنند، این تجارب را به شما منتقل کرده‌اند. شما به این دلیل که جوان و آسیب‌پذیر بوده‌اید، نمی‌توانسته‌اید درک کنید چه اتفاقی می‌افتد و مشکلات آن‌ها را به‌عنوان مشکلات خودتان پذیرفته‌اید. حال بزرگ‌تر و عاقل‌تر شده‌اید و پی برده‌اید که دیگران مشکلاتشان را به شما داده‌اند و باید مشکلاتی را شناسایی کنید که حمل می‌کنید و به شما تعلق ندارند. وقتی مشکلات‌تان را از مشکلات دیگران تفکیک کنید، متوجه می‌شوید که در بسیاری از موارد براساس درد دیگران دست به عمل می‌زنید.

هرکسی که بخشی از زندگی شماست یا بوده است، مشکلاتی دارد. این مشکلات خودشان را به شکل‌های متفاوتی نشان می‌دهند ـ مثلاً، کلمات تند و خشنی که باعث می‌شود شما از درون فرو بپاشید، سوءاستفاده جسمانی که زخم‌های عاطفی و مشهودی را در شما باقی می‌گذارد یا ناتوانی در مسئول بودن که به ترک شدن منجر می‌شود. این فهرست همچنان ادامه دارد.

اگر احساسی بدی در مورد کسی دارید، الزاماً خودتان را در موقعیتی قرار ندهید که مجبور به تعامل با او شوید، مگر این احساس را کنار گذاشته باشید.

وانمود کردن به اینکه اوضاع خوب است تا مؤدب به نظر برسید به‌جای اینکه بایستید و حقایق را بپذیرید و بگویید: «نمی‌توانم الان پیش تو باشم»، بسیار خطرناک است.

عمیقاً به خودتان نزدیک شوید و رابطه‌ای صمیمانه با خودتان برقرار کنید. این موضوع باعث می‌شود میزان مراقبت و احترام مناسبی ارائه کنید و به‌سمت کسی جذب شوید که همین‌ها را به شما ارائه می‌کند. وقتی در یک محل تقاطع به هم برخورد کنید، واقعاً به دونفری تبدیل شوید که انگار یک نفر هستند.

هرکسی را که به رابطه ما لطمه بزند، از زندگی‌ام کنار می‌گذارم.

توصیه می‌کنیم نیازهای اصلی‌تان را بشناسید و ببینید می‌خواهید کدام تمایلات‌تان ارضا شود و معلوم کنید که از یک رابطه و از همسر چه انتظاری دارید. به‌علاوه، توصیه می‌کنیم دنبال وجوه اشتراک بگردید ـ کسی که به او احترام بگذارید و شما را از نظر فکری به هیجان بیاورد. کسی را مدنظر قرار دهید که بتوانید به او باور داشته باشید، شاید یک دوست نزدیک. بهترین توصیه ما این است کسی را انتخاب کنید که شما را دوست داشته باشد و شما هم تا حدی عمیق دوستش داشته باشید که نخواهید لطمه خوردنش را ببینید.

ما به‌طورقطع می‌دانیم که اگر در اعماق ذهنتان در فکر مواردی باشید که دوست دارید در طرف مقابلتان تغییر کند، پس فردی اشتباهی را انتخاب کرده‌اید.

کارهای فرد را با آنچه از شریک زندگی آینده‌تان انتظار دارید، مقایسه کنید. اگر آن کارها حداقل معیارهای شما را برآورده نمی‌کند، تردید نکنید. - معیارهایتان را پایین نیاورید تا با یک نامزد تأییدنشده تطبیق پیدا کند.

به‌دقت به بهانه‌ها یا توضیحاتی که او برای رفتار نامناسبش می‌دهد، گوش دهید. به‌طرف مقابلتان نگویید که چگونه باید رفتار کند. شما باید تصمیم بگیرید که آیا رفتار تهاجمی تحت آن شرایط قابل‌قبول است یا خیر. اگر این رفتار برای‌تان قابل‌قبول نیست رابطه را به امید تغییر رفتار ادامه ندهید.

حفاظت از خودتان همان‌طورکه قبل از پی‌ریزی نمی‌توانید سقف خانه را بنا کنید، نمی‌توانید عشق را قبل از اعتماد ایجاد کنید. بیش از حد از خودتان اشتیاق نشان ندهید. درحالی‌که علایق، شرایط دوران کودکی و تجارب گذشته مشابه را بررسی می‌کنید و گپ می‌زنید، از قلب خودتان هم حفاظت کنید. قلب شما پناهگاهی برای همه احساسات‌تان است. این مکان مقدس رفاه و سعادت شماست. قبل از اینکه کسی را به این بهشت امن دعوت کنید، باید به شما ثابت شده باشد که آن فرد شریف، منصف و معتبر است و نیتی پاک و خالص دارد.

وقتی شما و علاقه عاشقانه جدیدتان پایه‌ای برای رابطه‌تان ایجاد کنید، اعتماد، امنیت و صداقت راه ورود به رشد صمیمیت و عشق را فراهم می‌کنند. اگر ندانید چگونه به شریکتان گوش دهید، تأییدش کنید و وجودش را گرامی بدارید، این موضوع می‌تواند باعث بروز احساس عدم اطمینان شود و طرف مقابل احساس کند قدرش را نمی‌دانید.

احترام به تفاوت‌ها جهان اغلب به‌صورت مطلق ـ سیاه یا سفید، درست یا غلط، خوب یا بد، چپ یا راست ـ دیده می‌شود. اما وقتی چشمتان را به روی امکانات باز کنید، متوجه می‌شوید که پاسخ همیشه در یک سمت یا سمت دیگر نیست. بعضی اوقات باید دست به کاوش در میانه این دو بزنید. با انجام این کار افکارتان را گسترش می‌دهید و دیگران را دعوت می‌کنید که همین کار را انجام دهند. جهان به‌طرز بی‌سابقه‌ای متنوع شده است. آموزش دورشدن از قضاوت و حرکت به‌سمت گرامیداشت منحصربه‌فرد بودن همه افراد و زندگی‌شان، به‌خوبی به شما در درون و بیرون رابطه‌تان خدمت می‌کند.

رابطه‌های سالم به مشارکت کامل شما نیاز دارند. لازم است وقتی عقیده‌ای دارید، آن را بیان کنید. دیگران نمی‌توانند ذهن شما را بخوانند و نباید انتظار داشته باشند که شما هم ذهن آن‌ها را بخوانید. به خودتان از همان ابتدا فرصت بیان نظرتان را بدهید. در این صورت بیان عقیده‌تان در مراحل بعدی رابطه سخت نخواهد بود.

آزاد کردن خودتان از نیاز به خشنود کردن دیگران وقتی دو نفر کنار هم قرار می‌گیرند و رابطه‌ای اصیل را احساس می‌کنند، هر شخص در حال تلاش برای درک و پذیرفتن این موضوع است که بین آن‌ها چه چیزی خلق‌شده یا چه چیزی می‌تواند خلق شود. در شروع رابطه به‌جای اینکه علایق منحصربه‌فرد خودتان را نشان دهید و تمایلات‌تان را برای طرف مقابل بیان کنید، به‌سادگی ممکن است به دام تلاش برای ارضای نیازهای طرف مقابل بیفتید. این رویکرد هیچ دوامی نخواهد داشت.

قبل از اینکه سریع وارد رابطه شوید، اجازه دهید رابطه مدت زمانی را که نیاز دارد تا رشد کند، در اختیار داشته باشد. رابطه‌ای بادوام به انتظارات روشن، برآورده کردن نیازها و ثبات نیاز دارد. این کیفیت‌ها باعث ایجاد احساس امنیت و اعتماد بین شما و شریکتان می‌شود و برای طولانی‌شدن رابطه لازم است.

ایجاد رابطه‌ای بادوام رابطه‌ها براساس اعتماد ساخته می‌شوند و با دروغ تخریب می‌شوند؛ دروغ‌هایی که به خودتان و دیگران می‌گویید و البته دروغ‌هایی که دیگران به شما می‌گویند. بهترین کار این است که واقعیت‌های خودتان را بشناسید و با آن زندگی کنید. وقتی واقعیت شما تغییر می‌کند، باید شجاعانه و با کمال میل واقعیت جدید را بپذیرید.