بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب لهوف | طاقچه
کتاب لهوف اثر علی‌بن‌موسی ابن طاووس

بریده‌هایی از کتاب لهوف

امتیاز:
۴.۴از ۱۴۵ رأی
۴٫۴
(۱۴۵)
ای دیده هر چه در توان داری گریه کن،
F313
بعد از شهادت امام حسین‌ علیه السلام همه چیز بر او گریست، حتّی وحوش بیابان و ماهیان دریا، و پرندگان آسمان، آفتاب و ماهتاب و ستارگان و آسمان و زمین و مؤمنانِ انس و جنّ و همه فرشتگانِ آسمان و زمین و رضوان و مالک و حاملانِ عرش.
Basil
«حتی اگر پیامبر دستور ستم به ما را می‌داد با این‌همه ستم بر ما نمی‌رفت»
F313
بعد خون صغیر را با دو کف دست بگرفت تا پُر شدند و آن خون را بسوی آسمان پاشید و فرمود: «چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد می‌آید!».
هانیه سادات
مبادا بر آنچه از دست دادید متأسف، و بدانچه بدان دست یافتید شادمان باشید
مستاجر
چون ابن سعد با اسیران به کوفه نزدیک شدند مردم برای تماشای آنان آمدند. راوی گوید: زنی از کوفیان بر اسیرانِ اشراف یافته و گفت: شما از اسیران کجایید؟ گفتند: ما اسیران از آلِ محمّدیم صلی الله علیه وآله. آن زن از بام فرود آمده و ملاحف و شلوارها و مقنعه‌هایی فراهم آورده به اسراء داد تا خود را بپوشانند. راوی گوید: همراه زنان، علی بن الحسین ‌علیهما السلام نیز بود که بیماری لاغرش کرده بود، و حسن بن حسن المثنّی که در صحنه نبرد عاشورا با عمو و امامش در صبر بر سختی‌ها و تیرها شکیب ورزیده بود و جراحت شدید داشت همراه بود. و زید بن حسن و عمرو بن الحسن‌ علیه السلام نیز همراه بودند. کوفیان نوحه سروده می‌گریستن
Hemmat
حسین‌ علیه السلام فرمود: (إیتونی بثوبٍ لایرغب فیه أجعله تحت ثیابی، لئلّا أُجرّد منه)؛ «پیراهن کهنه‌ای به من دهید تا زیر لباسم پوشیده مرا از آن برهنه نکنند». پیراهن تنگی آورده شد، فرمود: «این نه زیرا این لباس اهل ذلّت است». بعد پیراهن کهنه‌ای را بگرفت و پاره‌اش کرد و زیر لباسش پوشید و بعد از شهادت وی را از آن هم برهنه کردند و بردند.
دیدی
«آنان را به سکوت فراخوانید قسم به جانم چه گریه‌ها که در پی دارند
LiLy !
چون بر ابن زیادش درآوردند، مسلم بر وی سلام نکرد، پاسبانی گفت: بر امیر سلام کن. مسلم فرمود: خاموش باش، وای بر تو، به خدا که او امیرِ من نیست. ابن زیاد گفت: چه سلام کنی یا نکنی باید کشته شوی. مسلم بدو فرمود: اگر مرا بکشی (عجیب نیست) چه بدتر از تو بوده که بهتر از مرا کشته است، و اگر مرا به بدترین وضع و قبیح‌ترین نحوه مُثله کنی حکایت از خباثت درون و فرومایگی تو دارد، چه این‌گونه جنایات در خورِ تُوست
sadeghi
اللَّهم اشْهد، فقد برز إلیهم غلامٌ أشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و مَنطقاً برسولک صلی الله علیه وآله، وکنّا إذا اشتقنا إلی نبیک نظرنا إلیه
ali

حجم

۱۶۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۶۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۷صفحه بعد