بریده‌های کتاب چگونه از طریق دردهای‌تان رشد کنید؟ (خلاصه کتاب)
کتاب چگونه از طریق دردهای‌تان رشد کنید؟ (خلاصه کتاب) اثر مارک منسون

کتاب چگونه از طریق دردهای‌تان رشد کنید؟ (خلاصه کتاب)

«آن چیزی که تو را نکشد، قوی‌ترت می‌کند»، به‌نوعی شما را به این تفکر غلط می‌کشاند که تنها با تحمل بعضی سختی‌ها می‌توان خود را در برابر دشواری‌های آینده مقاوم کرد. این آن‌قدرها هم درست نیست. چیزی که اهمیت دارد،‌ نتایجی است که در پی ضربهٔ روحی می‌آید. تحمل ضربهٔ روحی نیست که قوی‌ترتان می‌کند؛ بلکه تلاشی که به‌دنبال ضربهٔ روحی به کار می‌بندید، شما را قوی‌تر می‌کند.
کتاب_باز
ضربهٔ روحی، زندگی‌مان رو به دو بخش تقسیم می‌کند: نقطهٔ قبل و بعد از ماجرا. در واقع لحظاتی خلق می‌کند که هرگز فراموش‌شان نمی‌کنیم. میزان رشد شخصی ما پس از ضربهٔ روحی، تا حد زیادی به حکایتی بستگی دارد که درمورد این نقطهٔ قبل و بعد می‌سازیم.
کتاب_باز
ازآن‌جاکه ضربهٔ روحی یادآور احتمال فناپذیری خود ماست و همچنین احتمال این‌که همهٔ آن حقایقی که درمورد جهان باور داشتیم، واقعیت نداشته باشند،‌ یکی از آثار جانبی جالب آن این است که ما را با مسائلی روبه‌رو می‌کند که در بیش‌تر طول زندگی‌مان قدرشان را نمی‌دانستیم. این درد شدید به‌طرز اسرارآمیزی می‌تواند مسائل مهم زندگی‌مان را مشخص کند. همچنین می‌تواند هرگونه امتناع یا شک در مورد این‌که «می‌توان از آن بهره برد یا نه» را از بین ببرد.
کتاب_باز
مهم‌ترین قدم برای تعبیر معنای دردمان، درک این نکته است که درد ربطی به استحقاق ندارد. این درد برای ماست؛ اما برای بقیه هم پیش می‌آید. ربطی به استحقاق ندارد. دردْ بازی با مجموع صفر نیست. اگر فردی به ما آسیبی برساند،‌ آسیب‌رساندنِ متقابل دردی را دوا نمی‌کند. در حقیقت،‌ درد، عکس این است. درد مسری است. مثل ویروس است. هرچه بیش‌تر آسیب ببینیم، تمایل بیش‌تری برای آسیب بیش‌تر به خودمان و آسیب بیش‌تر به دیگران پیدا می‌کنیم. از کوتاهی‌هایی که خودمان متوجه‌شان می‌شویم، برای توجیه رفتارهای مخربِ بیش‌تری در قبال خود و اطرافیان‌مان استفاده می‌کنیم. بسیار مهم است که این روند مخرب را شناسایی و متوقف کنیم، قبل از این‌که فراتر برود. هیچ کاری نکرده‌ایم که مستحق ضربهٔ روحی باشیم. هیچ‌کس مستحق آن نیست؛ اما مسئله استحقاق نیست، فقط کاری است که شده.
کتاب_باز
او می‌گفت وقتی می‌خواسته بنویسد، از زخم‌هایش می‌نوشته است؛ زخم‌هایی که تنها خودش قادر به لمس و حس آن‌ها بود.
.
در نقطه‌ای از زندگی پذیرفت که «به‌رغم» ضربهٔ روحی اولیه، به این مقام نرسیده،‌ بلکه «به‌خاطر» آن به این مقام رسیده است.
.
«آن چیزی که تو را نکشد، قوی‌ترت می‌کند»
nim
چیزی که اهمیت دارد،‌ نتایجی است که در پی ضربهٔ روحی می‌آید. تحمل ضربهٔ روحی نیست که قوی‌ترتان می‌کند؛ بلکه تلاشی که به‌دنبال ضربهٔ روحی به کار می‌بندید، شما را قوی‌تر می‌کند.
Amir hosin Abolfathi
ضربهٔ روحی، زندگی‌مان رو به دو بخش تقسیم می‌کند: نقطهٔ قبل و بعد از ماجرا. در واقع لحظاتی خلق می‌کند که هرگز فراموش‌شان نمی‌کنیم. میزان رشد شخصی ما پس از ضربهٔ روحی، تا حد زیادی به حکایتی بستگی دارد که درمورد این نقطهٔ قبل و بعد می‌سازیم.
احسان رضاپور
عمیق‌ترین حکمت‌های زندگی از ضربه‌های روحی حاصل می‌شود؛ اما اگر آن را به هر نحوی با دیگران در میان نگذارید، آن حکمت را هیچ‌وقت درک نخواهید کرد. در فرهنگ ما، درمیان‌گذاشتن درد، خود نوعی ننگ به حساب می‌آید. متأسفانه،‌ افشای این حقیقت که داریم آسیب می‌بینیم، با بسیاری از آموزه‌های پیشین ما منافات دارد: این‌که باید مثبت و خوش‌مشرب باشیم، که مشکلات ما فقط به خودمان مربوط‌اند و این‌که اعتمادبه‌نفس افراد یعنی این‌که چیزی را که مستحقش هستیم، به دست می‌آوریم. اما سرکوب ضربهٔ روحی فقط آن را بدتر می‌کند. درون‌مان می‌گندد و مسموم‌مان می‌کند. این شاید بزرگ‌ترین درسی است که می‌توان از مایا آنجلو گرفت. توانایی او در خاموش‌کردن درد خود و تبدیل آن به پیام امید و توانمندسازی همان چیزی است که به او شفا بخشید، نه برعکس.
کتاب_باز

حجم

۱۲٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۶ صفحه

حجم

۱۲٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۶ صفحه

قیمت:
۱,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد