بریده‌هایی از کتاب راز شاد زیستن

برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم

آبِ رفته به جوی باز نمی‌گردد. سرزنش کردن اوضاع جوی چه کمکی به ما می‌کند؟ سرزنش کردن دیگران هم همین‌طور است.

می‌گویند: «خودبینی، بیماری عجیبی است که همه را بیمار می‌کند، جز فرد مبتلا را.»

وقتی کسی در زندگی به ما ضربه می‌زند، مایوس‌مان می‌کند و بی‌توجه ما را زمین می‌زند، ممکن است پیام هشداردهنده این باشد: «در زندگی، بدون توقع عشق بورز. آن‌ها را همان‌گونه که هستند، بپذیر. آن‌چه را به تو می‌دهند، بدون قضاوت از آن‌ها بگیر.» پیام دیگر ممکن است از این قرار باشد: «اجازه نده دیگران با اعمالشان، اعتمادبه‌نفس تو را بگیرند.»

تواضع نادرست شاید شما هم کسانی را بشناسید که با استفاده از روانشناسی معکوس، تعریف و تمجیدهای کلامی را از دیگران بیرون می‌کشند. سیر مکالمات این افراد این‌گونه است: می‌گویند: «من از نواختن پیانو دلسرد شده‌ام.» می‌گویید: «اما به‌نظر من شما خیلی خوب پیانو می‌زنید.» می‌گویند: «نه آن‌قدرها؛ اشتباهات زیادی دارم.» می‌گویید: «به عقیدهٔ من که عالیه.» می‌گویند: «این فقط لطف شما را می‌رساند.» می‌گویید: «این فقط نظر من است؛ کار شما فوق‌العاده است.» می‌گویند: «متشکرم... اما کار من افتضاح است.» آیا این مکالمه اعصاب را خرد نمی‌کند؟ با پایان دادن به این مکالمهٔ احمقانه و شروع صحبت معقولانه‌تر در اسرع وقت، لطف بزرگی در حق خود کرده‌اید. افراد رشدیافته از حقه‌های تواضع نادرست استفاده نمی‌کنند. آن‌ها به ماهیگیری نمی‌روند که به خودارزنده‌سازی بپردازند؛ به‌علاوه، آن‌ها هر تعریف و تمجیدی را با روی گشاده می‌پذیرند.

«شما سزاوار عشق و احترام هستید، تنها به این خاطر که شما، شما هستید.»

رفتارتان را از خود متمایز کنید. توجه داشته باشید که رفتار شما با ارزش خودِ شما ارتباطی ندارد. اگر رفتار اشتباهی از شما سر بزند؛ برای مثال به ماشین دیگری بکوبید، دلیل نمی‌شود که آدم بدی باشید و فقط مرتکب اشتباه شده‌اید. (گناهکار را دوست بدار. از گناه بیزار باش.)

«یک درخت هر چقدر هم بزرگ باشد، با یک دانه آغاز می‌شود؛ طولانی‌ترین سفرها با اولین قدم.»

هرگاه به توانایی خود برای موفقیت شک کردید، به موانعی فکر کنید که دیگران به آن‌ها چیره شده‌اند. به‌عنوان مثال دموستنس، ناطق برجستهٔ یونانی از چنان لکنت زبانی رنج می‌برد که به‌سختی می‌توانست حرف بزند. او با دهان پر از ریگ تمرین حرف زدن می‌کرد و خود را در حالی مجسم می‌کرد که با مهارت دربرابر جمع در حال سخنرانی است. او یکی از بزرگترین سخنرانان تمامی اعصار شد.

«اگر هرگز رویایی نداشته‌اید، پس هیچ‌وقت هم رویایی که به حقیقت پیوسته باشد، نخواهید داشت.»

هدف‌های خود را چنان در ضمیر ناهوشیار خود بنشانید که گویی هم‌اینک به آن‌ها رسیده‌اید.

درد، انسان را به تأمل و به تغییر جهت وا می‌دارد. درد سبب می‌شود که نگاهی متفاوت به اتفاقات و پدیده‌ها داشته باشیم

«اجازه نده دیگران با اعمالشان، اعتمادبه‌نفس تو را بگیرند.»

هر تغییری، به‌ویژه در آغاز به مبازره طلبیده می‌شود.

امیدوار هستم عقایدی را که این‌جا برای وسعت بخشیدن به نظام باورهای شما ارایه شده است، با ذهن باز دنبال کنید و برای پذیرفتن این احتمال آماده باشید که چه‌بسا مسائلی در ارتباط با جهان بوده است که شما تاکنون به تمامی مدنظر قرار نداده‌اید.

شکتی گاوین، نویسندهٔ کتاب «تصور خلاق» در این زمینه می‌گوید: «افکار و احساسات، انرژی‌های مغناطیسی خاص خود را دارند که جاذب نوعی انرژی یا ماهیت مشابه هستند. این اصل می‌گوید: هر چه از شما به دنیای خارج تراوش کند، انعکاس آن، بار دیگر به شما باز می‌گردد. از دیدگاه عملی، این اصل به این معناست که انسان همیشه آن‌چه را که بیشترین زمان را به فکر کردن دربارهٔ آن اختصاص می‌دهد؛ یا قوی‌ترین اعتقاد را نسبت‌به آن دارد یا در عمیق‌ترین سطوح، انتظار آن را می‌کشد؛ یا در واضح‌ترین حالت، آن را تصور می‌کند، به‌طرف زندگی خود جذب می‌کند.»

جیمز آلن می‌نویسد: «بشر، دیر یا زود این واقعیت را کشف خواهد کرد که فرمانروا و ناخدای روح و کارگردان زندگی خویش است. قوانین حاکم بر اندیشه به‌زودی بر او آشکار شده و با دقتی فزاینده درک خواهد کرد که چگونه نیروهای فکر و عوامل ذهنی در شکل‌گیری شخصیت، موقعیت‌ها و سرنوشت او مؤثر واقع می‌شوند.»

اگر کسی پیوسته بر آن‌چه ندارد، تاکید کند، بسیار کمتر به خواسته‌های خود می‌رسد.

هنوز سطل‌زبالهٔ ۳۰ ساله پیش را با خود، این‌طرف و آن‌طرف می‌کشد.

«تعهد» «هر کاری را که می‌توانی انجام دهی، یا رؤیای توانستن آن را داری... آغاز کن. در جسارت، نبوغ و قدرت و سحر نهفته است» «گوته»