بریده‌هایی از کتاب اسرار ذهن ثروتمند

«شما از انتهای نادرست تلسکوپ دارید به قضیه نگاه می‌کنید.» به‌جای گفتن اینکه وقتی من پول زیادی داشته باشم آن را اداره خواهم کرد، واقعیت این است که باید گفته شود «وقتی من پول را اداره کنم، مقدار زیادی از آن را به دست خواهم آورد.»

اصلی برای ثروتمند شدن میزان صحیح برای ثروت، ارزش دارایی است نه درآمد شغلی.

مردم ثروتمند سخت کار می‌کنند و معتقدند به‌طورکامل پاداش تلاشی را که می‌کنند و ارزشی را که برای دیگران فراهم می‌کنند، دریافت خواهند کرد. آدم‌های فقیر سخت کار می‌کنند، ولی به خاطر احساس بی‌ارزش بودنی که دارند معتقدند به اندازه تلاشی که می‌کنند و ارزشی را که برای دیگران فراهم می‌کنند، پاداش نمی‌گیرند. این اعتقاد از آن‌ها قربانیان واقعی ساخته است

ما روی منبرهای وعظ مردم را بر علیه حرص اندرز می‌دهیم و اصطلاح "پول کثیف" را تا به آن حد به کار می‌بریم که مسیحیان فکر می‌کنند داشتن پول برای هر انسانی عملی شیطانی است. پول قدرت می‌آورد و شما باید آن را به دست آورید! باید، چون با داشتن آن کارهای خوب بیشتری را می‌توانید انجام دهید. پول است که کتاب‌های مقدس شما را چاپ می‌کند، پول است که کلیساهای شما را می‌سازد، پول است که مبلغین شما را به این‌طرف و آن‌طرف می‌فرستد و پول است که به مبلغین شما پرداخت می‌شود. پس من هم می‌گویم که شما باید پول داشته باشید و اگر توانایی آن را دارید که شرافتمندانه پول را به دست آورید، وظیفه الهی شماست که این کار را بکنید. اشتباه ناپسندی که این آدم‌های به‌ظاهر مؤمن می‌کنند، این است که شما باید به‌طور زننده‌ای فقیر باشید تا مؤمن واقعی بشوید!»

*آدم‌های ثروتمند متعهد به ثروتمندشدن هستند.

اصلی برای ثروتمند شدن اگر هدف شما این است که فقط راحت باشید، هرگز فرصت پول‌دار شدن را نخواهید یافت؛ ولی اگر هدف شما پول‌دارشدن است، فرصت‌های یک زندگی راحت داشتن نیز برای شما به وجود خواهد آمد.

اصلی برای ثروتمند شدن پول در زمینه‌هایی که کاربرد دارد بی‌نهایت مهم است و در زمینه‌هایی که کاربرد ندارد نیز بی‌اهمیت است.

اصلی برای ثروتمند شدن تنها راه برای تغییر دادن همیشگی دمای اتاق، تنظیم کردن ترموستات روی دمای دلخواه است. به همین صورت، تنها راه برای تغییر دادن همیشگی میزان درآمد مالی، تنظیم کردن ترموستات آن است؛ در غیراین‌صورت همان طرح اولیه‌ای که در ذهن خود برای پول دارید، عمل می‌کند.

اگر انگیزه شما برای کسب پول یا موفقیت ریشه‌ای تضعیف‌کننده مثل ترس، عصبانیت یا خودنمایی داشته باشد هرگز پول برای شما خوشبختی نمی‌آورد.

به کریدور وارد شوید، هرگز نمی‌دانید چه درهایی به روی شما گشوده خواهد شد.

اگر می‌خواهید یک پله در زندگی خود بالاتر بروید، باید اراده رفتن و ترک افکار قدیمی را پیدا کنید و افکاری جدید را بپذیرید.

ترس. ترس، شک و اضطراب بزرگ‌ترین موانع بر سر راه موفقیت و شادی و نشاط هستند

شما می‌توانید تمام دانش‌ها و مهارت‌های دنیا را داشته باشید؛ اما اگر طرح اولیه‌ای را که در ذهن خود دارید برای نیل به موفقیت تنظیم نشده باشد، از نظر مالی محکوم به شکست خواهید بود.

این تربیت شدن ناخودآگاه است که فکرتان را تعیین می‌کند. فکر است که تصمیم‌های شما را تعیین می‌کند و آن تصمیم‌ها منجر به اعمالی می‌شوند که درنهایت میزان درآمد شما را تعیین می‌کنند.

وقتی ذهن ناهوشیار باید بین احساسات عمیق و منطق یکی را انتخاب کند، تقریباً همیشه احساسات برنده می‌شود.

برنامه‌ریزی شما منجر به افکار، افکار منجر به احساسات، احساسات منجر به اعمال و اعمال شما هم منجر به نتایج می‌شوند

اصلی برای ثروتمند شدن افکار، احساسات را می‌سازند. احساسات، اعمال را می‌سازند. اعمال، نتایج را می‌سازند.

دنیای درونی من، دنیای بیرونی مرا می‌سازد.

اصلی برای ثروتمند شدن افکار، احساسات را می‌سازند. احساسات، اعمال را می‌سازند. اعمال، نتایج را می‌سازند.

«تا انسان خود را به چیزی متعهد نداند همیشه تردید، دودلی، نقطه‌ضعف و ناتوانی برایش وجود دارد. با هر کاری که شروع یا برای اولین‌بار برایش ایجاد می‌شود، یک حقیقت اساسی وجود دارد که غفلت کردن از آن ایده‌ها و برنامه‌های بی‌شماری را برای او از بین می‌برد و آن این است: لحظه‌ای که کسی خودش را کاملاً متعهد می‌نماید عنایت خداوندی نیز به جریان می‌افتد. زمانی که تصمیمی صادر شود، جریان کاملی از رویدادهای مختلف و هر نوع وقایع غیرمنتظره، دیدارها و کمک‌های مهم که فرد حتی به خواب هم نخواهد دید، در راه او به وجود می‌آیند.»