بریده‌هایی از کتاب مجموعه کامل ۷ اثر از جیم ران

همان گونه که جسم خود را تغذیه می‌کنید، به روح خود نیز غذا بدهید. آن را با اندیشه‌های خوب، از هرکس و هر جا که باشد، تغذیه کنید. همیشه مترصد اندیشه‌های خوب باشید؛ اعم از اندیشه‌های نو در تجارت، تولید، خدمات، و رشد شخصی.

اگر از اوضاع ناراضی هستید، تغییرش دهید! درخت که نیستید!

یک میلیون دلار در بیاور، نه به خاطر یک میلیون دلار، بلکه به خاطر شخصیتی که مجبوری به دستش آوری تا بتوانی یک میلیون را در بیاوری.

«نکته اینجاست که اکثر مردم برای موفقیت در فروش یا زندگی، به اندازۀ کافی پافشاری ندارند.»

اگر می‌خواهی در این زندگی موفق بشوی، تحصیلات رسمی به معنی پایان کار نیست، کلید موفقیت در خودآموزی است.

«همۀ ما باید از یکی از دو درد رنج ببریم؛ درد انضباط یا درد تأسف. تفاوتش این است که انضباط یک گرم وزن دارد و تأسف یک تُن. مایکل، این گفته خیلی مهم است.»

«نه دقیقاً. ببین، تو شغلی توی شرکت پیدا می‌کنی، حقوقی هم می‌دهند که مستحق آن هستی، چون مهارتت در همین سطح است. حالا تو می‌توانی هرچقدر بخواهی سخت کار کنی، ساعت‌های زیاد و هر چیز دیگر، ولی تا زمانی که در همان سطح مهارت بمانی، ترفیع و حقوقت از همان سطح بالاتر نخواهد رفت.»

«موفقیت زمانی از راه می‌رسد که خود را فراتر از آن‌چه هستی، رشد دهی. پس باید بیشتر از آنکه سخت روی شغلت کار کنی، روی خودت کار کنی؛ خودت را رشد دهی.»

اگر ما در تمنای یک زندگی بهتر صادق باشیم، باید از خودمان بپرسیم که در آینده‌مان چه چیزی را می‌ببینیم که به شوق و اعتماد و انگیزه‌ی ما دامن می‌زند. چقدر از آن آینده را واقعاً و عمیقاً از ته دل و جان می‌بینیم و باور داریم که به آنها می‌رسیم؟ آیا به قدر کافی در ذهن و قلب ما روشن و شفاف هست که ما را هر روز صبح از تخت‌خواب جدا کند و هر شب تا دیر وقت بیدار نگه دارد؟ آیا آیا آنقدر بر هدف‌مان تمرکز کرده‌ایم و آن را سخت چسبیده‌ایم که بتوانیم هرگونه مانع و یأسی را کنار بزنیم؟ آیا ما در تمایل‌مان به ایجاد تغییر در خویش و شرایط فعلی‌مان چنان مهیا هستیم که در مواجهه با چالش‌هایی که در مسیر زندگی به آن بر می‌خوریم، تأمل کنیم، مسؤولیت‌پذیر باشیم، دقت کنیم و تا سرانجام کار مجدانه بکوشیم؟

وقتی ما رژیم غذایی‌مان را تغییر می‌دهیم، ظرف چند هفته در سلامتی ما بهبود قابل ملاحظه‌ای ایجاد می‌شود. وقتی ما ورزش کردن را شروع می‌کنیم، خیلی زود احساس شور و نشاط به ما دست می‌دهد. وقتی ما شروع به خواندن کتاب می‌کنیم، رشد آگاهی و سطح جدیدی از اعتماد به نفس را تجربه می‌کنیم. راه و روش جدید هر چه که باشد، وقتی شروع به تمرین روزانه‌ی آن کنیم نتایج جالبی ایجاد خواهد کرد که باعث می‌شود حتی در ایجاد راه و روش جدیدمان هم موفق‌تر باشیم.

بهترین هدیه‌ای که می‌توانید از این دوست بگیرید، حقیقت است. روزی به یکی از عزیزترین دوستانم گفتم، «تو که دوست من هستی، بیا و بهترین کاری که می‌توانی در حق من بکنی، انجام بده. بیا و حقیقت را به من بگو. در این صورت است که من می‌توانم رشد کنم و تصمیم‌های عاقلانه بگیرم.»

موفقیت نه جادویی است، و نه مرموز. موفقیت تسلسل طبیعیِ به کار بستن مدام اصول اساسی است. کارهایی است که هر روز باید انجام‌شان دهید. خوردن هفت سیب در آخر هفته کار خوردن روزی یک سیب را نمی‌کند.

۶. خانواده و حلقۀ مخفی. روی خانواده‌تان سرمایه‌گذاری کنید تا آنها نیز روی شما سرمایه‌گذاری کنند. به آنها روحیه بدهید تا آنها به شما روحیه بدهند. با حلقۀ مخفی خود با سختی‌ها دست و پنجه نرم کنید.

آقای دیویس همیشه می‌گوید که ما باید از بدن‌مان خوب مراقبت کنیم چون این تنها جایی است که باید در آن زندگی کنیم.»

سرشت شما نتیجۀ صدها و صدها انتخاب‌هایی است که رفته‌رفته نهادتان را، درهر لحظه، به سمت نهادی جدید، سوق می‌دهد.

هیچ رؤیایی غیرممکن نیست، به شرط آنکه در وهله‌ی نخست، به آن باور داشته باشیم.

ما به واسطه‌ی انسانی که می‌شویم، داشته‌هامان را به خود جذب می‌کنیم.

«بهتر است ماه را نشانه بگیریم و نیزه را به سوی عقاب پرتاب کنیم و نه اینکه عقاب را هدف قرار دهیم و نیزه را به صخره بزنیم».

وقتی صدای آزارندۀ درون ذهن با نجوا از پیامدهای دردآور شکست احتمالی می‌گوید، انضباط است که ما را به تلاش وا می‌دارد.

تفاوت چندانی بین فردی که نمی‌تواند بخواند و فردی که تصمیم ندارد بخواند وجود ندارد. نتیجه‌ی هر دو، جهل است.