با گمشدن در او، بهدستش میآورم.
MH
عشقِ ته ته دل بهاندازهٔ کافی خوب نیست.
MH
تلاش برای نجاتدادنِ خود، ارزشش را نخواهد داشت، اگر آن خودِ نجاتیافته را را لایق نجات ندانی.
MH
بخشی از روند بزرگشدن این است که یاد بگیرید و مطمئن شوید که دریافت شما از واقعیت صرفاً مبتنی بر ذهنیات خودتان نباشد؛
MH
شیطان کسی را وادار به کاری نمیکند. مردم کارهایشان را میکنند و آنرا گردن شیطان میاندازند.
MH
از تکیهکردن به کلمات خستهام. پرمعنیاند، بله؛ ولی خالی از احساساتاند.
MH
همیشه سؤالات بیشتری خواهد داشت. هر جوابی، سؤال دیگری بههمراه خودش دارد.
تنها راه نجات این است که پی بعضی از آنها را نگیری.
MH
من ایمان را در استقامت انسانهایی میبینم که جهان هستی پشت سر هم سختی جلوی پایشان میگذارد.
shirin
من واقعاً میبینمت. حتی اگر هیچکس دیگری هم نبیند، من میبینم. همیشه.
shirin
تلاش برای نجاتدادنِ خود، ارزشش را نخواهد داشت، اگر آن خودِ نجاتیافته را را لایق نجات ندانی.
fateme
هر روز آدم جدیدی هستم. خودم هستم، مطمئنم که خودم هستم؛ درعینحال شخص دیگری هم هستم.
fatima.vj
هر روز آدم جدیدی هستم. خودم هستم، مطمئنم که خودم هستم؛ درعینحال شخص دیگری هم هستم.
fatima.vj
آنقدر در غم پنهان خودش غرق است که نمیداند چقدر آشکار است.
nasrindorrani
وقتی چیزی نمیخواستم، همهچیز راحتتر بود.
نرسیدن به خواستهها باعث میشود بیرحم شوی.
whale
نرسیدن به خواستهها باعث میشود بیرحم شوی
میم الف
انگار وقتی کسی را دوست داری، او تبدیل به دلیل تو میشود، و شاید من برعکس فهمیده باشم. شاید چون من نیاز به دلیل داشتهام، عاشق او شدهام
میم الف
اگر به مرکز دنیا خیره شوید، شاهد سرما خواهید بود، جایی خالی. در نهایت، دنیا هیچ اهمیتی به ما نمیدهد. زمان هم به ما اهمیت نمیدهد.
برای همین باید به هم اهمیت بدهیم.
n re
معمولاً وقتی عشق اول تمام میشود، آدمها میدانند که عشقهای دیگری هم خواهد بود. کارشان با عشق تمام نشده است. کار عشق با آنها تمام نشده است. هرگز مثل بار اول نخواهد بود؛ ولی از بعضی جهات بهتر میشود.
n re
فقط باهم باشیم، که لذت ببریم.»
«من نمیدونم چی»
حرفش را قطع میکنم: «بدون گذشته، بدون آینده، فقط حال. امتحانش کن.»
n re
مهربانی آدمها باهم میتواند اتاق و هوا را هم لطیف کند و حتی لطافت زمان را هم بیشتر کند.
n re