کتاب هفته چهل و چند
۴٫۳
(۲۰۲)
خواندن نظراتباید یاد میگرفت کسانی که لبخند میزنند لزوماً فرشته نیستند.
صلوات
آدمیزاد که روی تخت بیمارستان باشد، گمان میکند تمام آدمهای بیرون در حال خوشی و بگو و بخندند. انگار تمام آدمهای دنیا دارند خوشمزهترین خوراکیِ عالم را میخورند و تو جا ماندهای.
صلوات
گفتن مامانخانوم قانونی نانوشته در دنیای بچههای عصبانی است. بچه که باشی و از کوره در بروی، ممکن است یکهو به مامانت بگویی مامانخانوم.
کتاب ناب
بیشتر سرگرمی کودکی و نوجوانیام کتاب خواندن بود.
mahdi_yar
بچهها همه چیز را برای اولین بار میبینند و برای من که غبار تکرار و عادت روی نگاهم نشسته، این نگاهشان شگفتانگیز است.
آرام
لابهلای کتابها جایی برای خودش پیدا کرد و سرش را روی زانویم گذاشت. مشغول کار خودم شدم اما قصد خوابیدن نداشت. منتظر فرصتی بود که من را به حرف بگیرد. آخرش هم طاقت نیاورد. گفت "مامان، چشمات آینهاس. دو تا معین توش میبینم." شیطنتی که توی چشمهایش بود به خندهام انداخت. گفتم "چشمهای خودت هم همینجوریه. منم توشون دو تا مامان میبینم." از جایش بلند شد نشست، انگار برق از سرش پریده باشد. "مامان، چرا من تو رو دو تا نمیبینم؟" نمیدانستم دقیقاً چه چیزی توجهش را جلب کرده است. ازش پرسیدم چرا این سؤال را میپرسد. گفت "خب آخه من دو تا چشم دارم. با هر کدومشون هم میتونم تو رو ببینم."
آیه
کاری که حالم را خوش میکند، کتاب خواندن است و تلاش برای چشاندن طعم خوشش به دیگران.
صلوات
بچک کتابخانهای مخصوص خودش دارد. دو طبقه از کمد توی اتاقش را پر از کتاب کردهام. دویست تایی کتاب دارد. مراسم کتابخوانی را از دو سه هفتگیاش شروع کردم. کتابها را میآوردم میچیدم دورش. بچک کاری از دستش بر نمیآمد. دراز میکشید و من سرم را میگذاشتم کنار سرش و کتابها را برایش ورق میزدم و بلندبلند میخواندم.
آیه
وقتی تصمیم میگیرید بچهدار شوید، باید با آغوش باز به سوی فشارها و محرومیتهای اجتماعی قدم بردارید. آن هم در کشوری که تمام سیاستهای رسمیاش در راستای بچهدار شدن است و از در و دیوارش تشویق برای فرزندآوری میبارد.
صلوات
تصمیم گرفته بودم یوسف را تا چهار سالگی مهد نگذارم. هر چه بیشتر نظر مادران دیگر را دربارهٔ مهدها میخواندم بیشتر حیرت میکردم. اگر مهدها این همه مشکل داشتند که مجبور میشدی بین بد و بدتر انتخابشان کنی، چرا باید بچهٔ معصوم و بیدفاعم را به افرادی میسپردم که سادهترین استانداردها را رعایت نمیکردند و کسی بر کارشان نظارت نداشت؟
صلوات
حجم
۲۳۹٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
حجم
۲۳۹٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
۶۰,۰۰۰۲۰%
تومان