کتاب کتاب شن؛ داستانهای تخیلی
نویسنده:خورخه لوئیس بورخس
مترجم:مانی صالحی علامه
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳٫۶
(۱۹)
خواندن نظراتمن موجودی ترسو و بزدلم؛ برای اجتناب از دلشورهٔ انتظارِ نامههایش، نشانیام را به او ندادم.
مهشید
برای یک مرد مجردِ میانسال، عشق اهدایی، بخششی است که هیچکس، دیگر فکرش را هم نمیکند؛ معجزه مجاز است شرایط خود را تحمیل کند. من روزگار خامی و جوانیام را در پوپایان بهیاد آوردم و دختری از اهالی تگزاس ـ به زیبایی و رعنایی اولریکــــ که عشقش را از من دریغ کرده بود.
من این اشتباه را نکردم که از او بپرسم آیا مرا دوست دارد. درک میکردم که من اولین مرد زندگیاش نیستم و آخری هم نخواهم بود. این ماجرا که شاید برای من آخرین ماجرای عشقی باشد، برای آن مرید درخشان و مصمم ایبسِن، فقط یکی از ماجراهای متعددش بود.
سجاد احمدی
اگر ما دنیا را حقیقتاً و بهدرستی میدیدیم، شاید آن را میفهمیدم.
Toobakiani
منظورش را توضیح داد: کتاب او سرودی برای برادری همهٔ نوع بشر خواهد بود. شاعر امروزی نمیتواند به عصر خود پشت کند.
مدتی به این موضوع فکر کردم و آنگاه پرسیدم که آیا واقعاً احساس میکند برادر همهٔ آدمهای زنده است ـ مثلاً، همهٔ مردهشورها و قبرکنها؟ همهٔ نامهرسانها؟ همهٔ غواصان زیر دریا؟ همهٔ کسانی که در طرف پلاکهای عدد فرد خیابان سکونت دارند؟ همهٔ کسانی که از ورم خرخره صدایشان را از دست دادهاند؟ (این فهرست میتوانست ادامه یابد.) او گفت که مخاطبان کتابش، خیل عظیم ستمدیدگان و بیخانمانان هستند.
من جواب دادم: «این خیل ستمدیدگان و بیخانمانان تو، چیزی نیست جز اندیشهای مجرد یا خیالی پریشان. فقط افراد وجود دارند ــــــ در واقع اگر کسی اصلاً وجود داشته باشد. همانطور که یونانیای گفته: انسان دیروز، انسان امروز نیست. ما دو نفر، اینجا بر روی نیمکتی در ژنو یا در کمبریج، شاید برهان این سخن باشیم.»
Toobakiani
ـــــ «و اما دربارهٔ تاریخ.... یک جنگ [جهانی] دیگر درگرفت، عملاً با همان بازیگران اصلی. فرانسه خیلی زود تسلیم شد. آمریکا و انگلیس با یک دیکتاتور آلمانی به نام هیتلر جنگیدند... و نبرد واترلو بازهم تکرار شد. بوئنوسآیرس در ۱۹۴۶، یک روزاس دیگر بهوجود آورد که خیلی شبیه اولی بود ـ همان خویشاوندان ما. (۱) در سال ۱۹۵۵، ایالات کوردوبا ما را نجات داد، همانطور که ایالت اِنترِهریوس قبلاً ما را نجات داده بود. فعلاً اوضاع خراب است. روسیه دارد کرهٔ زمین را تحت سلطهٔ خود میگیرد. آمریکا که گرفتار وهم و خیال پوچ دمکراسی شده، نمیتواند تصمیم خود را بگیرد که امپراتوری شود. کشور خودمان، هر روز که میگذرد، دهاتیتر میشود ــ دهاتیتر و خودبزرگبینتر، انگار که چشمهایش را بسته است
Toobakiani
به من گفت این کتاب، کتاب شن خوانده میشود. چون نه شن و نه این کتاب، اول و آخر ندارند.
مهشید
پرسیدم: «بر سر دولتها چه آمد؟»
جواب داد: «گفتهشده که آنها بهتدریج بیاستفاده ماندند. انتخابات ترتیب داده میشد، جنگها اعلام میشد، مالیاتها وضع میشد، ثروتها مصادره میشد، دستور بازداشت اشخاص صادر میشد و اقداماتی برای اعمال سانسور انجام میگرفت ـــــ اما هیچکس بر روی این سیاره، اعتنایی به آنها نمیکرد. روزنامهها و مجلات، انتشار نوشتههای کسانی را که «مقالهنویس» خوانده میشدند، متوقف کردند و همینطور هم انتشار آگهیهای ترحیم تعطیل شد. سیاستمداران مجبور شدند کاری درست و شرافتمندانه پیدا کنند؛ بعضیهایشان بازیگر نقشهای خندهدار شدند و بعضیها جادودرمانگر ـــــ بعضیها در این مشاغل پیشرفت خوبی داشتند. البته بدون شک، خود واقعیت خیلی پیچیدهتر از این شرح مختصر بود.»
مهشید
۱. «تاریخچهای از بیعدالتی و شرارت» در سال ۱۹۳۵ میلادی منتشر شد.
۲. «کتابخانهٔ بابل» تحت عنوان «باغ جادههای چند شاخه» در سال ۱۹۴۱ منتشر شد.
۳. «سه روایت از یهودا» تحت عنوان «ابداعات» در سال ۱۹۴۴ منتشر شد.
۴. «داستان جنگجو و دوشیزهٔ اسیر» تخت عنوان «الف» در سال ۱۹۴۹ منتشر شد.
۵. «کتاب سازنده» (بخش دوم «در ستایش تاریکی» در سال ۱۹۶۹ میلادی.
۶. «در ستایش تاریکی» در سال ۱۹۶۹ میلادی.
۷. «گزارش برودی» در سال ۱۹۷۰ میلادی.
۸. «کتاب شن» در سال ۱۹۷۵ میلادی.
۹. «حافظهٔ شکسپیر» (بخش سوم «در ستایش تاریکی») در سال ۱۹۸۳ میلادی.
مهشید
حجم
۱۴۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۴۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان