بریدههایی از کتاب اخلاق جنسی در اسلام و غرب
۴٫۳
(۷۲)
هم او میگوید:
«امروز لباسهای سنگین فشارآور که مانند موانعی بودند از میان رفتهاند و دختر امروز خود را با جسارت تمام از دست لباسهای محترمانهای که مانع حمل بود رهانیده است. دامنهای کوتاه بر همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است و تنها عیبشان این است که قدرت تخیل مردان را ضعیفتر میکند، و شاید اگر مردان قوه تخیل نداشته باشند زنان نیز زیبا نباشند!»
دلتنگِ ماه
برتراند راسل در کتاب زناشویی و اخلاق در فصلی که به عنوان «عشق رمانتیک» باز کرده است میگوید:
«اصل اساسی عشق رمانتیک آن است که معشوقِ خود را بسیار گرانبها و به دست آوردنش را بسیار دشوار بدانیم... بهای زیادی که برای زن قائل میشدند نتیجه روانشناسی اشکال تصرف وی بود.»
و نیز میگوید:
«از لحاظ هنرها مایه تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیرممکن گردد... در جایی که اخلاقیات کاملاً آزاد باشد انسانی که بالقوه ممکن است عشق شاعرانه داشته باشد عملاً بر اثر موفقیتهای متوالی به واسطه جاذبه شخصی خود، ندرتا نیازی به توسل به عالیترین تخیلات خود خواهد داشت.»
دلتنگِ ماه
مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بدون آنکه بداند حس میکند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقّت عالی خبر میدهد. حیا (و درنتیجه عزیز بودن زن و معشوق واقعشدن او برای مرد) پاداشهای خود را پسانداز میکند و درنتیجه نیرو و شجاعت مرد را بالا میبرد و او را به اقدامات مهم وامیدارد و قوایی را که در زیر سطح آرام حیات ما ذخیره شده است بیرون میریزد.»
دلتنگِ ماه
«به عقیده ویلیام جیمز حیا امر غریزی نیست، بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دل بازی مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند...
دلتنگِ ماه
زیبایی یک شئ چنانکه خواهیم دید بستگی به قدرت میل به آن شئ دارد، میلی که با ارضاء و اقناع ضعیف میشود و با منع و جلوگیری قوی میگردد.»
دلتنگِ ماه
مطلب عمده در اینجا رابطه عشق و عفت است. باید ببینیم این استعداد عالی و طبیعی در چه زمینه و شرایطی بهتر شکوفان میگردد؟ آیا آنجا که یک سلسله مقررات اخلاقی به نام عفت و تقوا بر روح مرد و زن حکومت میکند و زن به عنوان چیزی گرانبها دور از دسترس مرد است این استعداد بهتر به فعلیت میرسد یا آنجا که احساس منعی به نام عفت و تقوا در روح آنها حکومت نمیکند و اساسا چنین مقرراتی وجود ندارد و زن در نهایت ابتذال دراختیار مرد است؟
دلتنگِ ماه
این مطلب که نفس انسان در مقامات و مراحل و شرایط خاصی بشر را واقعا به شرارت فرمان میدهد و حالت خطرناکی پیدا میکند مطلبی است که اگر در قدیم اندکی ابهام داشت امروز در اثر پیشرفتهای علمی در زمینههای روانی کاملاً مسلّم شده است. از همه شگفتتر این است که قرآن کریم در توصیف نفس نمیگوید: «داعیةٌ بالسّوء» (دعوتکننده به سوی بدی و شر) ، میگوید «امّارةٌ بالسّوء» (فرماندهنده به بدی و شر) . قرآن کریم در این تعبیر خود این مطلب را میخواهد بفهماند که احساسات نفسانی بشر آنگاه که سر به طغیان برمیآورد بشر را تنها به سوی جنایت و اعمال انحرافی دعوت نمیکند، بلکه مانند یک قدرت جابر مسلط دیکتاتور فرمان میدهد. قرآن با این تعبیر، تسلط و استیلای جابرانه قوای نفسانی را در حال طغیان بر همه استعدادهای عالی انسانی میفهماند، و این رازی است که[ تا ]دورانهای اخیر روانشناسی کشف نشده بود.
zeinab niazmand
عقل نیرویی است که به قانون فرمان میدهد و عشق به اصطلاح تمایل به آنارشی دارد و پابند هیچ رسم و قانونی نیست.
kordelia
همچنانکه از مقررات و اخلاق محدودکننده در روابط اجتماعی و امور اقتصادی و از عفت و تقوای سیاسی و اجتماعی گریزی نیست، از مقررات و اخلاق محدودکننده جنسی و از عفت و تقوای جنسی نیز گریزی نمیباشد.
kordelia
اشتباه کسانی که برای جلوگیری از سرکوبی غرایز و به منظور رشد استعدادها رژیم اخلاق آزاد را به اصطلاح پیشنهاد کردند ناشی از این است که این تفاوت شگرف انسان و حیوان را نادیده گرفتند و به این جهت توجه نکردند که میل به بینهایت در سرشت انسان نهفته است. انسان چه در زمینه پول و اقتصادیات، چه در زمینه سیاست و حکومت و تسلط بر دیگران و چه در زمینه امور جنسی اگر زمینه مساعدی برای پیشروی ببیند در هیچ حدی توقف نمیکند.
kordelia
غریزه طبیعی را میتوان اشباع کرد، اما تمنای کاذب خصوصا اگر شکل عطش روحی به خود بگیرد اشباعپذیر نیست.
kordelia
غرایز سرکوبشده و ارضاء نشده، پنهان از شعور ظاهر، جریاناتی را طی میکنند که چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی فوقالعاده برای بشر گران تمام میشود، و برای اینکه تمایلات و غرایز طبیعی بهتر تحت حکومت عقل واقع شوند و آثار تخریبی به بار نیاورند باید تا حد امکان از سرکوبشدن و زخمخوردگی و ارضاءنشدن آنها جلوگیری کرد.
kordelia
در تعبیرات دینی، ما هرگز کلمهای که به معنی «نفس کشتن» باشد پیدا نمیکنیم؛ تعبیراتی که هست ـ که البته از دو سه مورد تجاوز نمیکند ـ به صورت «میراندن نفس» است.
kordelia
انسان آن اندازه که از ناحیه شخص خود در اثر آلودگیها و اختلالات روحی آزار میبیند از ناحیه طبیعت یا انسانهای دیگر آزار نمیبیند
kordelia
حجم
۱۱۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
حجم
۱۱۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
قیمت:
۹,۰۰۰
۳,۶۰۰۶۰%
تومان