بریدههایی از کتاب انتظار (دفتر اول)
۴٫۴
(۸)
پس از این رفتن تو محرکهایت کنترل میشوند و حرکتهایت محاسبه میگردند و در نتیجه در هر لحظه بهترین حرکت را میآوری و از وحشتها و ترسها و چه میشودها، آزاد میشوی و همین به تو ظرفیت میدهد تا آنهمه بار را بر دوش بگیری
کاربر ۸۸۴۸۵۳
و خدا را مطرح کن. سپس آنها را رها کن در فرو رفتنشان. اینها بازی میکنند و همین بازیگری آنها را در هر چه که به آن دست بزنند فرو میبرد. چه در دنیا و چه در خودشان
کاربر ۸۸۴۸۵۳
شاید همین ظرفیت و وسعت وجودی باشد؛ چون آنها که از این ظرفیت برخودار نیستند، زود در هم میریزند.
کاربر ۸۸۴۸۵۳
هدفها چه مقدماتی میخواهند و سپس هر حرکت تو و هر عمل تو باید در این نقشه جایی داشته باشد. به این گونه عمل از طرح و طرح از هدف و هدف از این بینات و بینش تو از خودت و از رابطههایت با جهان و با جامعه به دست میآید و مشخص میگردد و تو دیگر ابهامی نداری که مدام محرکها و حرکتهایت را کنترل میکنی و بهترین حرکت را انتخاب مینمایی و خودسازی تو همین است
کاربر ۸۸۴۸۵۳
تا کسی قدر خود را نشناسد و ثمرههای وجود خود را نشناسد، نمیتواند با استثمار و ظلم... بجنگد و نمیتواند دشمن خویش را بشناسد.
رضا فاخری
انسان بیش از هر چیز از خودش آگاهی دارد. انبیاء با تکیه بر همین شناخت و با ذکر و یادآوری از همین شناخت کارشان را شروع میکردند. آنها به انسان نشان میدادند که چگونه میان خودش و آنچه که حاکم گرفته و آنچه که هدف دارد، مقایسه کند
کاربر ۵۰۲۸۳۰۲
به حجم عمل نگاه نکن، عمل را با وسعت و توانایی، نه با مکنت و دارایی و با زمان و جایگاه و با حدود و سنت باید سنجید تا استقلال الخیر و استکثار الشر، ما را از عقم و نازایی برهاند.
سعی و سرعت و اعتدال، سه خصلت عمل هستند که سنت را از بنبست میرهانند و از هرز رفتنها نجات میدهند.
mohdiu
محتاج تشویقها و سپاسها هستی. و اگر چشمی کارت را نبیند، بیکار میمانی. اگر زبانی از کارت نگوید کسل میشوی. که تو نه از شهادت و پیوند شب، تغذیه شدهای و، نه با شکرهایت به زیادتی رسیدهای. و طبیعی است که کم بیاوری و از پای بیفتی و همچون فانوس در خود بشکنی.
mohdiu
آن عملی به پوچی و یأس و یا بنبست و خستگی میرسید که بدون جریان فکری و ظرفیت روحی و طرح کلی دنبال میشد.
mohdiu
بچهها را باید نه با عملها و نه با حرفها که با علامتها و ظرفیتهاشان شناخت و در هنگام غضب و عشق امتحانشان کرد. و در سفر و حضر در وسعت و ضیق امتحانشان نمود. و آن گونه راهشان انداخت که خود بر پا بایستند و محتاج نمانند و وابسته بار نیایند.
mohdiu
اهمیت قراردادها و عهدها به این معنی نیست که هنگام تزاحم «چشم کور» راه بیفتیم و به بهانه این که قول دادهایم، هزار تکلیف دیگر را نادیده بگیریم. منی که برای حفظ یک وجود قرار گذاشتهام. آنجا که میبینم این قرار به مرگ یک هزار نفر دیگر میانجامد، نمیتوانم، قُدّی کنم و چشم برهم بگذارم. و بر سر قرار بایستم. که هنگام تزاحم قرارها و یا تکلیفهای دیگر با این قرار، نمیتوان بدون شناخت اهمیت و میزان گام برداشت.
mohdiu
بر اساس اهمیتها نظام میگیرند و مرتب میشوند نه بر اساس قراردادها
mohdiu
آنجا که اعتماد آدمها از یکدیگر بریده میشود و پیمانها بیاساس میشوند، هیچ تکیهگاه دیگری، کارسازی ندارد.
بیجهت نیست که مؤمن کم قرار میگذارد و قول میدهد و زیاد وفا میکند و میکوشد.
mohdiu
تکلیف تو کارهای گنده و دهان پر کن نیست، که کارهای مانده است و تأمین رابطه میان کارهای انجام شده است، که دستور است: «اِصْبِرُوا وَ صابِرُوا و رابِطُوا...».
mohdiu
آشنایی با زمان، آشنایی با کششها و تحملهایی است که در آدمها شکل میگیرد و در آنها میمیرد. که بر اساس آن کششها و تحملها هر سیاست باز و یا رهبری طرح میدهد و یا حرف میزند و یا اقدام میکند و یا برای منحرف کردن آن و خنثی ساختن زمینههایش، برنامه میریزند.
mohdiu
بدون فقه هر شروعی خطرناک است که انسان ناخواسته به انحراف میافتد. و همان پاکی نیتش و طینتش عامل انحراف زیادترش میشود؛ چون او هر چه در خود میکاود، میبیند که طالب حق است و میبیند، که از ابتذالها و اسارتها رهیده، ولی نمیداند که تنها نیت پاک کافی نیست، که: «لا عَمَلَ اِلّا بِالْنِّیةِ وَ لا نِیه اِلّا بِاِصابَةِ السُنَّة»؛ عمل بدون نیت ارزش ندارد. و نیت پاک، تا هماهنگ با سنت نشود، حقیقتی نخواهد داشت و ارزشی به دست نخواهد آورد.
mohdiu
فقیه بهترین کسی است که میتواند زمینه امامت معصوم را فراهم کند و مهرهها را بسازد و جمعآوری کند.
شاید به گرفتاریها و مشکلات اشاره کنی، ولی با توجه مختصری میتوانی بفهمی که این نظامی که امروز با تکیه بر خویش و با توجه به خدا این گونه دارد راه میپیماید، پس از به بنبست نشستن تمام نظامها و تمام زدوبندها با قدرتهای گوناگون، بر سر کار آمده است و دارد با تمام کارشکنیها، کارهایی را انجام میدهد. که آنها با تمام حمایتها از آن کارها افتاده بودند و به بنبست رسیده بودند. و چارهای جز فرار نداشتند.
mohdiu
با کتاب و سنت به ملاعبه مینشینند و با تحمیلها و تداعی معانیها و استحسانها، کتاب خدا را و سنت معصوم را به هوسهای خودشان گره میزنند. و خیال میکنند که نو آوردهاند.
هر کس که از خودش میگوید، هر که باشد، راهزن است. و آنکس که از وحی میگوید، باید بروحی تسلط داشته باشد و بر تمام احکام نظر داشته باشد و معیارهای استباط را به دست آورده باشد و در هنگام تزاحم و تعارض و تخصیص و تخصّص و حکومت و ورود، چاره را دانسته باشد و گذشته از تمامی اینها نه تنها کلام معصوم را که مقاصد آنها را هم شناخته باشد.
mohdiu
طبیعی است که هوسها آدم رابازتابی پیش میبرند
mohdiu
باید در هنگام تزاحم، ظرفیتها و نیازها و سود و ضررها و جبرانها را در نظر گرفت. و خشک و خشن قدم برنداشت. و اگر به این توجّه و دقت روی آوردیم آن وقت میبینیم که چقدر حکم و دستور و فریضه را زیر پا گذاشتهایم.
mohdiu
حجم
۱۴۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱۴۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان