بریده‌های کتاب نوه‌ آقای لین
کتاب نوه‌ آقای لین اثر پرویز شهدی

کتاب نوه‌ آقای لین

نویسنده:فیلیپ کلودل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۲۱ رأی
۴٫۱
(۲۱)
سانگ‌دی‌یو که در زبان محلی یعنی «صبح لطیف».
Pariya
همیشه صبح می‌آید همیشه روشنایی می‌آید همیشه فردایی هست یک روز تو هستی که مادر می‌شوی.
Mary gholami
انگار ویژگی آدم‌ها فقط دویدن است، دویدن به‌سوی پرتگاهی عظیم، بی‌آن‌که یک لحظه متوقف شوند.
Parinaz
چرا اتومبیل چنین سریع می‌رود؟ چه فایده‌ای دارد این‌طور تند برود؟ آقای لین به یاد گاری‌هایی می‌افتد که گاوها با نواختی کند و آرام می‌کشند. در آن‌ها آدم گاهی خوابش می‌برد و گاه در رؤیاها فرو می‌رود. توی گاری چشم‌اندازها با کندی ارزشمندی تغییر می‌کنند. کندی‌ای که به آدم اجازه می‌دهد دنیا را، کشتزارها را، جنگل‌ها و رودخانه‌ها را به‌دقت ببیند، با کسانی که در راه برمی‌خورد حرف بزند، صدای‌شان را بشنود و خبرها را با یکدیگر ردوبدل کنند.
افسانه
او تنها کسی است که می‌داند اسمش لین است، چون همهٔ اطرافیان و کسانی که او را می‌شناختند، مرده‌اند.
Pariya
کنار گوشش همان آهنگ قدیمی را زمزمه می‌کند. می‌داند که بچه حتی در حالت خواب، آهنگ را می‌شنود. تصنیفی است بسیار قدیمی. آقای لین آن را از دهان مادر بزرگش شنیده، که او هم از مادربزرگش یاد گرفته. تصنیفی است مربوط به زمان‌های بسیار دور که همهٔ زن‌ها برای دخترهایی که در دهکده به دنیا می‌آیند لالایی‌وار می‌خوانند. این کار از زمانی که دهکده وجود داشته معمول بوده است. شعرهای تصنیف از این قرار است: همیشه صبح می‌آید همیشه روشنایی می‌آید همیشه فردایی هست یک روز تو هستی که مادر می‌شوی. کلمه‌های از میان لب‌های باریک و ترک‌خوردهٔ آقای لین بیرون می‌آید. آن‌ها مرهمی هستند که لب‌هایش و روحش را نرم می‌کند. واژه‌های تصنیف از زمان، از مکان و از سن‌وسال حرف می‌زنند.
maryam342
زندگی آدم مگر جز گردن‌بندی از ناراحتی‌ها که به گردنش آویخته چیز دیگری هم هست؟ به چه درد می‌خورد این همه روزها، ماه‌ها و سال‌ها را، هر لحظه ضعیف‌تر و ناتوان‌تر پشت سر بگذارد؟ چرا فرداها باید همواره تلخ‌تر از روزهایی باشند که هم‌اکنون گذشته‌اند؟
پویا پانا
در این کشور آدم هیچ‌چیز آشنا و دلپذیری حس نمی‌کند
پویا پانا
به زیبایی و درخشندگی آب زلالی که از چشمه‌ای کوچک در دل کوه روان می‌شود و زمزمه‌کنان به‌سوی دشت می‌رود، بی‌هیچ شتابی، بی‌هیچ سروصدایی، مگر زمزمه‌ای دلنواز و آرامش‌بخش
Pariya
گاه معجزه‌هایی رخ می‌دهد، صدای خنده‌ها و بار دیگر امیدواری. هنگامی که آدم گمان می‌کند دوروبرش جز سکوت و نابودی نیست.
niloo_books

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد