بریدههایی از کتاب تطهیر با جاری قرآن؛ تفسیر جلد سیام (جلد اول)
۴٫۳
(۱۴)
مؤمن دنیا را رها نمیکند، که میچرخاند؛ چون کسی که از گردونه بیرون آمده میتواند گرداننده باشد و در پشت هر میزی و در کنار هر پستی، هر نهاد راکدی میتواند حرکت بسازد.
Hakime Zare
بینیازی از یگانگی او منشأ میگیرد. از آنجا که در مبدء ترکیب نیست، اجزا نیست، رابطه نیست و در نتیجه محکوم ضابطه و قانون نیست. پس در او هیچگونه نیازی نیست. او از خودش، از خلقش و از خالق بینیاز است، نه اینکه خودش نیاز خودش را تأمین کرده، که او نیازی ندارد؛ چون ترکیبی ندارد، که نیازها از ترکیب و حرکت برمیخیزند.
Hakime Zare
راستی که شاهکار اینجاست که موسی به دست فرعون پرورش یابد و در خانهٔ او بزرگ شود؛ همان فرعونی که به خاطر نابودی موسی و به خاطر جلوگیری از ظهور او شکمها پاره کرده و زنها را به دیوار کوبیده و نقشههایی پیاده کرده است.
Hakime Zare
در حالی که همه او را به خدایی میستودند و به پروردگاری قبول داشتند و به خاطر پول و قدرت او تا هر کجا که میگفت میرفتند.
پیامبر خدا و قهرمان داستان او باید از کسانی انتخاب شود که نمایندهٔ هیچ قدرت و ثروت و جبروتی نباشد و تنها حامل رسالت او باشد و نمایندهٔ عزت و عظمت او تا آنها که گرویدند از روی اخلاص گرویده باشند و آنها که پشت پا میزنند به حق پشت پا زده باشند و با خدا به مبارزه برخاسته باشند.
Hakime Zare
این داستانها، داستان پیامبران و قهرمانانی است که از جهت اقتصادی و اجتماعی و گاهی از لحاظ نیروی بدنی و شرایط زیست؛ مثل موسی در کودکی پایینتر از صفر هستند، ولی از جهت نهایی و عاقبت امر، پیروزی کوچکترین نصیب آنهاست. و لطف و حکمت در همین است؛ چون اگر خداوند، فرعون را به پیامبری میفرستاد چه کسی بود که انکارش کند؟
Hakime Zare
در آفرینش او نیاز و سرگرمی و عبث راه نمییابد، که او نیازی ندارد و آفریدهها برای او تأمینی ندارند، که او نامحدود است و تمامی هستی برای او چیز تازهای ندارد تا سرگرم شود و مشغول بماند، که او رجحانها را در نظر میگیرد و بهترین را انتخاب میکند. آفریدن و نیافریدن به این گونه انتخاب میشوند و این است که میآفریند؛ چون در آفرینش او فیض و فضل و بخشش است و در نیافریدن بخل و منع و احتکار. و چرا بخل بورزد کسی که بخششها از او کم نمیکنند.
Hakime Zare
مرکب، مبدء نیست. ما نمیتوانیم در انرژی یا مادهای که سرشار از ترکیبهای پیچیده است توقف کنیم. مبدء باید از هر گونه ترکیب مادی و ترکیب ذهنی برکنار باشد. و این است که صفات خدا، از ذات خدا، جدا نیست. و خدا مجموعهٔ صفات و ذات نیست، که صفات او عین ذات او هستند. خدا علیم بالذات قدیر بالذات، مرید بالذات است، نه علیم به علم و قدیر به قدرت...
Hakime Zare
مرکب، مبدء نیست. ما نمیتوانیم در انرژی یا مادهای که سرشار از ترکیبهای پیچیده است توقف کنیم. مبدء باید از هر گونه ترکیب مادی و ترکیب ذهنی برکنار باشد. و این است که صفات خدا، از ذات خدا، جدا نیست. و خدا مجموعهٔ صفات و ذات نیست، که صفات او عین ذات او هستند. خدا علیم بالذات قدیر بالذات، مرید بالذات است، نه علیم به علم و قدیر به قدرت...
Hakime Zare
معجزهها طبیعتهایی هستند که با آنها مأنوس نشدهایم؛ همان طور که طبیعت معجزهای است که به آن انس گرفتهایم.
Hakime Zare
گفتم: این خیلی احمقانه است که خدایی را که قبول نداری محاکمه کنی و بر شعوری که باور نداری، اعتراض کنی تا جزو خاموشان نباشی. این شعارهای روشنفکرانه را کنار بگذار و مواظب باش که با اعتراضهایت خدای مشکوک را قبول نکرده باشی. آخر خدایی که نیست میخواهی جوابگوی چه مسألهای باشد.
Hakime Zare
تو در جنگ و درگیری با آدمها، احتیاج به این وسعت و تسلط داری، احتیاج به این امن و فراغت داری. احتیاج به این قدرت روانی و تکیهگاه روحی داری. و این نیاز توست. اکنون بر چه کسی تکیه خواهی داشت. جز آن که در سیاهی فراگیر، فلق بیاورد و در دل شب، پلک چشم صبح را بشکافد و در دل خاک پوستها را بترکاند و جوانهها را باز کند.
Hakime Zare
پس هنگامیکه قدرتها اینگونه بیبنیاد هستند و قلعهها اینگونه بیحصار، چه میخواهی بکنی و به چه کسی پناه میآوری؟
هنگامی که توانایی انسان در هزار راه پراکنده شده و هنگامی که انسان تمرکزش را از دست داده، ناچار این شرکها و پراکندگیها ضعف میآورد و ضعف، ترس و ترس، انهدام و نابودی. و اینجاست که با وجود حربهها و سلاحها و همراه توپها و تانکها تو احساس امنی نمیکنی و از شر غاسق فراگیر و نافذ و از شر نفاث ساحر و افسونکار و از شر حاسد به پا خاسته و درگیر، مجبوری که تکیه گاه روحی داشته باشی که در تو وسعت و امن و تسلط و قدرت را همراه بیاورد.
Hakime Zare
در سورهٔ حشر از یهودیانی سخن رفته که بیرون ریخته شدهاند و اخراج گردیدهاند. یهودیانی که شما باور نمیکردید بیرون بروند و خودشان هم گمان میکردند که قلعهها و قدرتهاشان جلوگیر خداست، ولی از جایی ضربه خوردند و خدا از جایی به سراغشان آمد که خودشان هم باور نمیکردند. آنها با ترس و خود باختگی بیرون آمده بودند و با دست خودشان خانههایشان را خراب میکردند.
Hakime Zare
من میتوانستم بدون قلبم چند ثانیه زنده باشم؟
ولی بدون قرآن (دقت شود) نمیدانستم چگونه زنده باشم و برای چه زنده باشم و همین ثانیهها را چگونه بگذرانم؟ این احساس، انس عمیقی را در من سبز کرد. این ضرورت، مرا با قرآن پیوند زد.
اکنون با صراحت میگویم، قدم اول، شرط اول، برای برخورد با قرآن همین احساس، همین درک ضرورت است.
کاربر ۲۲۵۷۵۳۲
آنگاه به او که از من سیر مطالعاتی میخواست که از کجا شروع کند، از روش مطالعه توضیحی دادم و گفتم مهم سیر مطالعه نیست؛ روش کار است. تو باید پیش از مطالعه طرح سؤال و تنظیم سؤال و تحلیل سؤال را طی کرده باشی تا بتوانی با جوابهایی که در کتابهاست عمیقتر برخورد کنی و آنها را بپذیری یا دور بریزی.
مینا
و در روایت است که زندان یوسف تقصیر خود او بود و نتیجهٔ دعایش بود که گفته بود: «رَبِّ السِّجْنُ اَحَبُّ اِلَی مِمّا یدْعُونَنی اِلَیهِ»، و اگر به خدا واگذار کرده بود، از راهی دیگر نجات مییافت و اسیر زندان نمیشد که او خداوند دانا و تواناست، راهها را میشناسد و راهها را میآفریند و چارهها را میداند و چارهها را میآفریند.
mohdiu
جحد در آیات قرآن به دو صورت جحد نعمتو جحد آیات مطرح شده و از سه نوع منشأ برای آن سخن رفته است: ظلمو علوو خدعه.
جحد نعمت، انکار امکانات و یا انکار نسبت آن با خداست. تو میتوانی امکان و نعمت را نفی کنی تا توجیهی برای رکود و ایستایی داشته باشی. و میتوانی نسبت این امکان را به خدا انکار کنی تا از مسئولیت و بازدهی آن آسوده باشی. این دو مرحلهٔ جحد نعمت و جحد آیات الله است.
جحد آیات آنجاست که تو نعمتها و وجود خود و جهان و استمرار و ارتباطها را با نشان و بینات میفهمی و متوجه میشوی که انسان و جهان مشهود و غیب چه روابطی دارند و چه جهتی در پیش دارند. و این مجموعه را با نشانهها و آیات او میبینی و از آن چشم میپوشی؛
mohdiu
راستی که وحی بدون رسول و کتاب به تنهایی کفایت ندارد که رسول را میخواهد و پس از رسول همراه و خلیفهای میخواهد که همان اهداف رسول را داشته باشد و همان خصوصیات را دارا باشد. آگاهی از تمام راه و آزادی از تمام کششها را. اگر هدف حکومت اسلامی، بالاتر از پاسداری و پرستاری باشد و اگر جایگاه انسان نه این هفتاد سال، که تمامی هستی و برای همیشه باشد، ناچار حاکم باید از ترکیب آگاهی و آزادی؛ یعنی عصمت برخوردار باشد تا بتواند آموزگاری کند و نه تنها سواد و علوم و صنعت که بینش و وعی و پرورش این سالک بیآرام را عهدهدار باشد.
mohdiu
این وحی تنها در قرآن خلاصه نمیشود، که به صراحت قرآن، نطق رسول هم جزء وحی است؛ که: «ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی اِنْ هُوَ اِلّا وَحْی یوحی». و عمل رسول و رفتار رسول هم اسوه است و حجت و لازم الاتباع است. پس کتاب و سنت قولی و فعل رسول، مجموعهٔ وحی را تشکیل میدهد.
این رسول است که عترت را همراه کتاب، در میان امت میگذارد تا همراه این دو، از گمراهی نجات یابند و میفرماید: «اِنّی تارِکٌ فیکمُ الثِّقْلَین کتابَ اللهِ وَ عِتْرتَی اَهْلِ بَیتی ما اِنْ تَمَسَّکتُم بِهِما لَنْ تَضِلّوا اَبَداً».
mohdiu
و چنین جامعهٔ تازه پا و بیسرپرست و یتیمی را بدون مصونیت و بدون تغذیه به فتوحات کشاندند و دستهای خالی را از غنایم بیحساب و دلهای گرسنه را با شهوات گوناگون انباشتند.
mohdiu
حجم
۳۶۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۵۲۴ صفحه
حجم
۳۶۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۵۲۴ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان