بریدههایی از کتاب اقتصاد به زبان ساده
نویسنده:لس لیوینگستون
مترجم:شادی صدری
انتشارات:انتشارات دنیای اقتصاد تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۶۲ رأی
۳٫۶
(۲۶۲)
- سهمیهبندی با یکی از روشهای زیر انجام میشود:
- سهمیهبندی فیزیکی: x جفت کفش برای هر نفر در هر سال.
- سهمیهبندی مبتنی بر زد و بند و خاصهخواری: در این نوع سهمیهبندی مثلا فقط نجبا اجازه شکار آهو یا تناول گوشت آهو را دارند.
۱) سهمیهبندی از طریق سازوکار قیمتها: هر کسی که پول دارد میتواند کالا بخرد.
- سهمیهبندی به روش جیرهبندی ناکاراست زیرا آزادی انتخاب افراد را محدود میکند و در نتیجه فساد و جرم و بازار سیاه را به بار میآورد و منابع عمومی را که در اختیار دولت است به تاراج میدهد.
- سهمیهبندی مبتنی بر زد و بند و خاصهخواری انگیزه سختکوشی و خلاقیت افراد عادی جامعه را از بین میبرد، زیرا در چنین نظامی آنچه افراد عادی با سختکوشی و خلاقیت تولید میکنند به قبضه نخبگان حاکم در میآید.
- سهمیهبندی از طریق سازوکار قیمتها کارآمد است، زیرا موجب مبادلات داوطلبانه میشود و این نوع مبادلات، ثروت همه طرفهای مبادله را افزایش میدهد و فرجامش اقتصاد کارآمد است.
M8.
- تقاضای موثر یعنی مقداری از کالا و خدمات که واقعا خریداری میشود، نه چیزی که خریداران خواهان آن هستند.
- میزان تقاضا پا بهپای میزان قیمت تغییر میکند. طبق قانون تقاضا: هرچه قیمت کمتر باشد، بر مقدار تقاضا افزوده میشود.
- کمیابی حکم میکند که کالاها و خدمات، سهمیهبندی شوند.
M8.
«هیچ شرم و خجالتی در فقیر بودن نیست، ولی افتخار بزرگی هم نیست. اگر من ثروتمند بودم، آسمان به زمین میآمد یا زمین به آسمان میرفت؟»
بـٰٖــُُــٍٰـهـٰٖـُُــٍٰـارٰٖا
- تقسیم کار تخصصی، بیش از خودکفایی راه افراد را بهسوی تولید بیشتر و کسب ثروت بیشتر میگشاید.
- هرچه کار افراد تخصصیتر میشود، برای تامین نیازهایشان به دیگران وابستهتر میشوند.
- وقتی حکومت قانون برپا باشد و حقوق مالکیت محترم شمرده شود، راه افراد برای پرداختن به کارهای تخصصی هموارتر میشود و میتوانند با انتخابهای آزاد خود موجب افزایش ثروتهای فردی و اجتماعی شوند.
- حکومت قانون و برخورداری از حق مالکیت به اقتصاد رقابتی و کارآمد میانجامد و در چنین فضایی سود طرفین معاملات افزایش مییابد.
M8.
سهمیهبندی از طریق سازوکار قیمتها کارآمد است. زیرا این روش موجب مبادلات داوطلبانه میشود که نتیجهاش افزایش ثروت همه طرفهای مبادله و کارآمد شدن اقتصاد است. «قیمتها اساسا سه کارکرد دارند. نخست اینکه قیمتها موجب انتقال اطلاعات میشوند. این کارکرد قیمتها برای ایجاد هماهنگی اقتصادی، حیاتی است. قیمتها، اطلاعات مربوط به ذائقه مصرفکننده و منابع اقتصادی موجود و امکانهای تولید را منتقل میکنند. کارکرد دوم قیمتها این است که افراد را به گزینش کمهزینهترین روشهای تولید و بهترین بهرهبرداریها از منابع موجود ترغیب میکنند. کارکرد سوم قیمتها که نتیجه دو کارکرد دیگر است این است که مقرر میدارد چهکسی، چه چیزی را و به چه مقدار بهدست آورد و این یعنی توزیع درآمد.»
shahram naseri
۱) چنین محیطی دارای نظم و تا حدود زیادی عاری از جرم و فساد است.
۲) قدرتمندان نمیتوانند اموال ضعیفان را بهراحتی تصاحب کنند.
۳) مردم چون خاطرجمع هستند که ثمره رنج و کارشان نصیب خودشان میشود و بیم این را ندارند که دیگران آن را به یغما ببرند، شوق کار کردن دارند.
۴) تعهدات و قراردادها ضمانت اجرا دارند و قابلاعتماد و اتکا هستند.
۵) دادوستد زمانی رونق میگیرد که حق مالکیت افراد بر کالاها روشن و قطعی باشد و صاحبانِ حق مالکیت بتوانند این حق را با فروش، معاوضه، هبه (بخشش) و اقسام دیگر معامله به دیگری منتقل کنند.
M8.
اسمیت دریافته بود که ۱۰ کارگر متخصص که هر کدام یکی از مراحل کار را انجام میدهند، هر روز مجموعا ۴۸۰۰۰ میخ تولید میکنند اما کارگری که همه کارها را خودش انجام میدهد شاید روزی ۲۰ میخ تولید کند که این رقم با میانگین تولید هر کارگر در جریان تقسیم کار (۴۸۰۰ میخ) فاصله زیادی دارد.
Maik Makfi
دیری است که همه پذیرفتهاند تقسیم کار تخصصی، از پراکندهکاری و پخش کردن تواناییها در کارهای مختلف، کارایی بیشتری دارد. «آدام اسمیت»، برای توضیح دادن تقسیمکار تخصصی، یک کارخانه میخسازی را مثال میزند:
Maik Makfi
دیری است که همه پذیرفتهاند تقسیم کار تخصصی، از پراکندهکاری و پخش کردن تواناییها در کارهای مختلف، کارایی بیشتری دارد. «آدام اسمیت»، برای توضیح دادن تقسیمکار تخ
Maik Makfi
با وجود این همه خودکفایی، باز هم ناگزیر بودیم کالاهای پرشماری را که خودمان توان تولیدشان را نداشتیم، مانند قابلمه، ماهیتابه، کفش، لباس، ماشینآلات و ابزار، خودرهای سواری و باری و امثال اینها را از دیگران بخریم. پدر و مادرم زیاد کار میکردند اما همهچیز نداشتند و بینیاز نبودند. خودکفا بودن از بعضی جهات بسیار رضایتبخش است، اما با وجود این رضایتمندی، موجب خلق ثروت فراوان نمیشود؛ زیرا خودکفایی لزوما موجب کارآمدی نمیشود. همهکاره بودن یعنی تبحر نداشتن در هیچ کاری. همهکاره بودن، اساسا نمیتواند کارآمدی بیاورد. پایانِ راه خودکفایی، تهیدستی است.
Maik Makfi
با وجود این همه خودکفایی، باز هم ناگزیر بودیم کالاهای پرشماری را که خودمان توان تولیدشان را نداشتیم، مانند قابلمه، ماهیتابه، کفش، لباس، ماشینآلات و ابزار، خودرهای سواری و باری و امثال اینها را از دیگران بخریم. پدر و مادرم زیاد کار میکردند اما همهچیز نداشتند و بینیاز نبودند. خودکفا بودن از بعضی جهات بسیار رضایتبخش است، اما با وجود این رضایتمندی، موجب خلق ثروت فراوان نمیشود؛ زیرا خودکفایی لزوما موجب کارآمدی نمیشود. همهکاره بودن یعنی تبحر نداشتن در هیچ کاری. همهکاره بودن، اساسا نمیتواند کارآمدی بیاورد. پایانِ راه خودکفایی، تهیدستی است.
Maik Makfi
آنچه فروشنده و خریدار به بازار بردهاند با آنچه از بازار برگرداندهاند بهظاهر برابر است؛ اما در واقع اینگونه نیست. زیرا از نظر فروشنده ارزش پولی که بهدست آورده از ارزش کالایی که فروخته، بیشتر است و از نظر خریدار ارزش کالایی که بهدست آورده از ارزش پولی که پرداخت کرده بیشتر است. اگر غیر از این بود نه صاحب پول حاضر بود پولش را از دست بدهد و نه صاحب کالا حاضر میشد کالایش را از دست بدهد. پس فروشنده و خریدار هر دو در این معامله سود کردهاند و ارزش آنچه بهدست آوردهاند از نظر خودشان بیشتر از ارزش چیزی است که از دست دادهاند. چنین معاملهای «کارآمد» خوانده میشود.
Maik Makfi
اصطلاح دیگری که اقتصاددانان برای توصیف معامله کارآمد بهکار میبرند، اصطلاح «بهینه پارِتو» است. این اصطلاح پس از آن رایج شد که ویلفردو پارِتو اقتصاددان و جامعهشناس ایتالیایی نظریهای درباره معاملات و نتایج آنها وضع کرد و در آن توضیح داد که بهترین حالت معامله این است که در آن خریدار و فروشنده هر دو سود ببرند و کسی ضرر نکند. وقتی چنین معاملهای صورت میگیرد گفته میشود معامله مطابق فرمول «بهینه پارتو» یا «بهترین وضع معامله از نظر پارتو» رخ داده است. به عبارت دیگر معامله خوب از نظر پارتو، معاملهای است که در فضا و شرایطی انجام نشود که یکی از طرفین سود ببرد و دیگری ضرر کند.
Maik Makfi
درس اول اقتصاد کمیابی است: چیزی در جهان نمیتوان یافت که فراوان باشد و نیاز همگان را برآورده کند. درس اول سیاست، نادیده گرفتن درس اول اقتصاد است.
Maik Makfi
همهکاره بودن یعنی تبحر نداشتن در هیچ کاری. همهکاره بودن، اساسا نمیتواند کارآمدی بیاورد. پایانِ راه خودکفایی، تهیدستی است.
Dear Moon
همهکاره بودن یعنی تبحر نداشتن در هیچ کاری. همهکاره بودن، اساسا نمیتواند کارآمدی بیاورد.
kiarash.kp
تقسیم کار تخصصی، وابستگی مستقیم همگان را به فعالیتهای مکمل دیگران، افزایش میدهد.
«گئورگ زیمل»
kiarash.kp
مردمی که زیر لوای حکومت قانون زندگی میکنند و از حقوق مالکیت برخوردارند، آزادانه انتخاب میکنند و ثروتهای فردی و جمعی را افزایش میدهند.
kiarash.kp
اگر طرفینِ همه معاملات با اختیار و آزادی وارد داد و ستد شده باشد، کل این اقتصاد، کارآمد یا بهینه است. علت اینکه گفته میشود اقتصاد آزاد، کارآمدترین نظام اقتصادی است، همین است.
kiarash.kp
فقدان حکومت قانون و عدم اجرای حقوق مالکیت پرقدرت، به فقر و خشونت و بدبختی میانجامد.
kiarash.kp
حجم
۷۳۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۷۳۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان