بریدههایی از کتاب شرکت خلاقیت
۳٫۹
(۱۱۹)
بهطور کلی، افراد تردید دارند چیزی را بیان کنند که ممکن است باعث تنش شود. جلسات فکراعتماد، جلسات تماشای فیلمهای آمادهنشده، جلسات بحث و تحلیل، و روز یادداشتها، همگی تلاشی برای تقویت این ایده هستند که ابراز آنچه فکر میکنید اشکالی ندارد. همگی مکانیزم خودارزیابی هستند که دنبال کشف واقعیتاند.
phoenix
اگر در سازمانی ترس وجود داشته باشد، دلیل دارد. کار ما این است که یک: دلیل آنرا پیدا کنیم، دو: آنرا درک کنیم، و سه: آنرا ریشهکن کنیم.
phoenix
دلایل معتبر زیادی برای اینکه افراد در محیط کار با یکدیگر صادق نیستند وجود دارد. کار شما این است که آن دلایل را پیدا کنید و با آنها روبهرو شوید.
phoenix
اگر در سازمانتان افرادی هستند که احساس میکنند آزادی بیان نظراتشان را ندارند، میبازید. ایدههایی را که از منابع غیرمنتظره میآیند نادیده نگیرید. الهامبخشی میتواند از هرجایی اتفاق بیفتد.
phoenix
همیشه سعی کنید کسانی را استخدام کنید که از شما زرنگترند. همیشه شانس خود را با بهترینها امتحان کنید. حتا اگر به نظر میرسد تهدیدکننده است.
phoenix
وقتی قصد استخدام افراد را دارید، رشد توانایی آنها را در نظر بگیرید نه سطح مهارت امروزشان را. کاری که در آینده میتوانند انجام دهند بسیار مهمتر از چیزیست که اکنون قادر به انجامش هستند
phoenix
استیو توان قابل توجهی در رهاکردن چیزهایی که موفق نبودند داشت. اگر با او درحال بحث بودید و متقاعدش میکردید که حق با شماست، سریعاً نظرش را عوض میکرد. تنها به این خاطر که زمانی باور داشته ایدهاش بسیار هوشمندانه است، به آن نمیچسبد. نفس او به پیشنهادهایی که میداد وابسته نبود، حتا وقتی از تمام توانش برای آن ایده استفاده میکرد. وقتی استیو دید کارگردانهای پیکسار هم این کار را میکنند، آنها را رفیق شفیق میدانست.
phoenix
«خدای من، داشتم با استیو جابز دعوا میکردم. گند زدم؟»
بهش گفتم: «برعکس. برنده شدی.»
میتوانستم چیزیرا ببینم که بیل نمیدید؛ استیو به اشتیاق بیل در مورد موضوع واکنش نشان داده بود. این واقعیت که بیل چنان قوی و دقیق بر سر اعتقادش ماند، به استیو نشان داد که ایدههای بیل ارزش احترام دارند.
phoenix
در پیکسار هیچ یک از ما، از جمله استیو، نمیدانستیم چه میکنیم
phoenix
وقتی برای اولین بار او را شناختم، رفتاری تحقیرآمیز و خشن داشت. این آن قسمت از استیو است که مردم دوست دارند در موردش بنویسند. متوجه شدم که درک افرادی مانند استیو که بهطور ریشهای از هنجارها فاصله میگیرند، دشوار است، و حدس میزنم کسانی که بر ویژگیهای تندوتیز او تمرکز دارند به این دلیل این کار را انجام میدهند که آن ویژگیها سرگرمکننده و افشاگرانه است
phoenix
من بیستوشش سال صمیمانه با استیو جابز کار کردم. تا به امروز فکر نمیکنم هیچیک از چیزهایی که در مورد او نوشته شده، حتا ذرهای از مردی را که من میشناختم به تصویر بکشد. از اینکه میدیدم داستانهایی که درمورد او نوشته شدهاند چنین کوتهفکرانه بر ویژگیهای تندوتیز و منفی و دشوار جنبههای شخصیتی او تمرکز دارند، ناامید شدم. مشخصههای استیو جابز او را به ناچار کلهشق و متکبر توصیف میکردند، مردی که استوارانه و بیتردید بر سر اهداف زندگیاش ایستادگی میکرد، و از تغییر و جنبش سر باز زده، و اغلب برای انجام کارها به شیوهی خودش، با دیگران به تندی رفتار میکند. با اینکه بسیاری از حکایاتی که مردم در مورد رفتار او بهعنوان مدیری جوان تکرارمیکردند احتمالاً درست است، تصور کلی افراد از او چندان حقیقت ندارند. حقیقت این است که استیو در سالهایی که او را میشناختم عمیقاً تغییر کرد.
phoenix
تشخیص مشکلات آسان، اما یافتن منبع مشکلات است که فوقالعاده دشوار است
phoenix
میتوانستند تمرکز خود را از مفهوم حلکردن «درستِ» مشکل به حلکردن مشکل به طریقی ـ تمایزی ظریف اما مهم ـ معطوف کنند.
phoenix
وقتی کسی مشکلی داشت، میخواستیم خیلی سریع به سطح بیاورد و بیان کند، نه اینکه در خود نگه دارد و چرکین شود.
phoenix
هدف ما ـ هم در زبان و هم در عمل ـ این بود که شفافیت را منتقل کنیم.
phoenix
"اگر این ادغام صورت بگیرد، نباید کاری کنیم باعث شود کسانی که در دیزنیانیمیشن هستند، احساس کننند باختند. باید کاری کنیم احساس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند."
phoenix
بایرن هاوارد، یکی از کارگردانهای ما در دیزنی، به من گفت که وقتی داشته گیتارزدن را یاد میگرفته، معلم به او جملهی "اگه فکر کنی، گند میزنی" را یاد داده است. این ایده در ذهن او طنینانداز شد و کارش بهعنوان کارگردان را تا به امروز شکل داده. او به من گفت: «هدف اینه که با آلت موسیقی خودت، یا پروسهی یادگیریات انقدر احساس راحتی کنی که باهاش به ذن برسی و اجازه بدی موسیقی بدون هرگونه فکرکردنی جریان پیدا کنه. زمانیکه استوریبرد میکنم متوجه همین موضوع میشم. زمانی به بهترین شکل کار میکنم که صحنهها رو بهسرعت و بدون اینکه بیش از حد فکر کنم و نگران بینقصبودن نقاشیهام باشم، تنها با جریانیافتن و ارتباطبرقرارکردن با صحنهها، تقریباً از سر صبر و خیال راحت، میسازم.»
phoenix
اجازه ندهید رنجشها باقی بماند
بسیاری از مشکلاتی که رخ میدهد به دلیل سوءتفاهمها یا اشتباههاست. این منجر به خشم میشود که اگر بررسی نشود میتواند با گذر زمان وخیمتر شود. اما اگر فرصتی وجود داشته باشد افراد ناراحتیها و ناکامیهای خود را محترمانه طرح کنند، بهتر میتوانند از آن عبور کنند و سراغ کارهای دیگر بروند. موارد بسیاری را دیدهایم که صدمات احساسی مدتها باقی مانده و اگر در جلساتی از این دست، امکان طرحشدن داشت خیلی راحتتر قابل حل بود.
phoenix
فکر میکنم همهی ما این ایده که بخوایم از همهچیز فرار کنیم رو تجربه کردیم
phoenix
کسانی که انرژیشان را کاملاً صرف فکرکردن به یک رویکرد میکنند و اصرار دارند که هنوز برای عملکردن زود است، به همان اندازهی کسانی که بلافاصله دست به کار میشوند، در اشتباه هستند. بیشبرنامهریزان فقط زمان بیشتری طول میکشد تا به اشتباهشان برسند و وقتی امور به ناگزیر از مسیرشان منحرف میشود، از احساس اینکه شکست خوردهاند، بیشتر آسیب میبینند. نتیجهی دیگری هم از این میتوان گرفت: هرچه زمان بیشتری را صرف برنامهریزی یک رویکرد کنید، به احتمال بیشتری به آن وابسته خواهید شد. ایدهی غیرعملیتان در ذهنتان تثبیت میشود، همچون موشی در گل. ممکن است رهاکردن آن و رفتن به مسیری دیگر برایتان دشوار شود. که، بیشتر اوقات این دقیقاً همان کاری است که باید بکنید.
phoenix
حجم
۸۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
حجم
۸۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۷۰%
تومان