بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رشد | صفحه ۲۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رشد

بریده‌هایی از کتاب رشد

۴٫۵
(۲۸۱)
آنچه که تمام رشد را به دست می‌دهد دو عامل است؛ یکی ایمان که زیربنای کار و همکار و استقامت در کار است و آفریدگار این هر سه و دیگری مؤمن است که با تذکرها و تواصی‌ها، غفلت‌ها را می‌سوزاند و استعدادها را به جریان می‌اندازد و این تذکر و سفارش، تنها پس از این زمینه ایمان و عشق مفید است، که: «فَذَکر فَاِنَّ الذِّکری تَنْفَعُ الْمُؤمِنین.
شباهنگ
و عاشق حق از یک سو عمل می‌آورد و شاهکار می‌آفریند و از یک سوی دیگر همراه و همکار؛ چون در راه، درگیری‌هایی هست که به تنهایی نمی‌توان با آنها روبه‌رو شد. و عاشق حق به اندازه عشقش شکیبایی دارد و صبر و استقامت. آنچه صبر و سازندگی و عمل را پایه می‌گذارد، ایمان است و حب اللّه است، که: «وَالَّذینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبَّاً للّه.
شباهنگ
عاشق، بیکار نیست. هر کس به حق رسید، به حق می‌رساند. درخت زنده، شاخ و برگ و میوه دارد. به حرف آنهایی که می‌گویند دلت پاک باشد، فریب مخور. دلِ پاک، عملِ پاک می‌سازد. درخت زنده بار می‌آورد، مگر این طور نیست؟
شباهنگ
مؤمن نمی‌تواند بی‌تفاوت و یا سازش‌گر بماند. سازش‌گری و بی‌تفاوتی با ایمان و بالاتر، با توحید نمی‌سازد.
شباهنگ
این کار قرآن است که عظمت انسان و سرمایه‌های او را نشان می‌دهد و نیاز عظیم انسان و طول راه او را نشان می‌دهد و بازارها و خریدارها را ارزیابی می‌نماید تا انسان خود به تلاشی و کوششی برسد و گامی بردارد.
شباهنگ
چرا رشد کنیم؟ چون استعدادش را داریم. و چون نیازش را داریم وگرنه گرفتار بحران احتکار و تراکم استعدادها خواهیم شد و بیچاره نیازهای عظیم.
شباهنگ
اسفناک اینکه، این بیماری و این پرخوری، همه گیر شده و اسفناک‌تر اینکه، این بیماری در ابتدا به عنوان یک افتخار و نشانه سلامتی و روشنفکری هم قلمداد می‌گردد، اما رفته‌رفته سنگینی و خستگی و ضعف ذهنی را به دنبال می‌آورد و روشنفکر تلنبار شده را به بن‌بست می‌رساند. اینها با اینکه خیلی دارند، فقیر هستند؛ چون پیش از سؤال، به جواب‌ها رسیده‌اند و پیش از عطش، به آب.
S.Ahmed
در این دنیا پاها ساخته می‌شوند و در آن مرحله راه‌ها پیموده می‌گردند. همه انسان‌ها در یک نقطه انحطاط قرار دارند و فقط با سرمایه‌هایی هستند و پاهایی. «هر کس هر قدر کار بکند و راه برود بالاتر می‌آید، تا ثروت، تا قدرت، تا ریاست، تا بهشت آب و نان و بالاتر می‌آید، تا... تا» تا آنجایی که نهایتی ندارد و تا برنمی‌دارد. و این است که علی آن مرد راه فریادش بلند می‌شود: «آه مِن قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیق؛ آه از توشه کم و راه دور. اگر هدف علی، بهشت نان و آب بود و بهشت حوریان بود که آن توشه‌ها کم نبود، با کمتر از اینها به آن همه می‌رسند. علی راهی دارد تا بی‌نهایت و این است که هر چقدر توشه بردارد چیزی نیست؛ چون هر مقدار در برابر بی‌نهایت، صفر است و هیچ است و کم است. آنهایی که این راه دراز را دیده‌اند و از این استعدادهای عظیم خبر دارند، اینها در فکر بازاری هستند و در جست‌وجوی خریداری که بیشتر سود بدهد و زیادتر بهره برساند و سرمایه‌ها را بارور کند که مگر در این راه به جایی برسند.
S.Amir Nazari
در این دنیا پاها ساخته می‌شوند و در آن مرحله راه‌ها پیموده می‌گردند. همه انسان‌ها در یک نقطه انحطاط قرار دارند و فقط با سرمایه‌هایی هستند و پاهایی. «هر کس هر قدر کار بکند و راه برود بالاتر می‌آید، تا ثروت، تا قدرت، تا ریاست، تا بهشت آب و نان و بالاتر می‌آید، تا... تا» تا آنجایی که نهایتی ندارد و تا برنمی‌دارد. و این است که علی آن مرد راه فریادش بلند می‌شود: «آه مِن قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیق؛ آه از توشه کم و راه دور. اگر هدف علی، بهشت نان و آب بود و بهشت حوریان بود که آن توشه‌ها کم نبود، با کمتر از اینها به آن همه می‌رسند. علی راهی دارد تا بی‌نهایت و این است که هر چقدر توشه بردارد چیزی نیست؛ چون هر مقدار در برابر بی‌نهایت، صفر است و هیچ است و کم است. آنهایی که این راه دراز را دیده‌اند و از این استعدادهای عظیم خبر دارند، اینها در فکر بازاری هستند و در جست‌وجوی خریداری که بیشتر سود بدهد و زیادتر بهره برساند و سرمایه‌ها را بارور کند که مگر در این راه به جایی برسند.
S.Amir Nazari
از هر کس به اندازه‌ای که داده‌اند بازدهی می‌خواهند و در حالی که هنگام پاداش، نسبت سرمایه‌ها و سودها را می‌سنجند، نه سرمایه‌ها را و نه سودها را.
Alis
هیچ چیز بی‌حاصل‌تر از این مطالعات دستوری و کتاب خواندن‌های پیشنهادی نیست که پیش از طرح سؤال و جوشش پرسش‌ها، گریبان‌گیر تازه راه افتاده‌ها و نو مسلمان‌های شعارزده می‌شود.
V.Gh
قرآن کتابی بود که پس از شکل گرفتن، رهبری کردن را می‌آموخت، که رشد، رهبری کردن استعدادهای تکامل یافته است.
زهره مهاجری
برای شناخت اینکه برای چه هستم، باید بدانم با چه چیزهایی هستم. از وسائلی که در یک اتاق هست می‌توان کشف کرد که این اتاق برای چیست و برای چه آفریده شده. از استعدادها و نیروهای انسان هم می‌توان کشف کرد که او برای چیست و برای چه آفریده شده است.
زهره مهاجری
در برابر دیگران که می‌گویند برای چه آفریده شده‌ایم، خیلی پر طمطراق و شتاب‌زده می‌گوییم برای تکامل. و طرف بدون اینکه مفهومی از خودش، از استعدادهایش، از نقص‌ها و کمبودها و نیازهایش و از شکل گرفتن‌ها و به اوج رسیدن استعدادهایش در نظر داشته باشد، زبانش بند می‌آید... و مبهوت نگاه می‌کند.
زهره مهاجری
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمه‌ها رسیده‌ایم ... و این است که باد کرده‌ایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بی‌رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده‌ایم ... اسفناک اینکه، این بیماری و این پرخوری، همه گیر شده و اسفناک‌تر اینکه، این بیماری در ابتدا به عنوان یک افتخار و نشانه سلامتی و روشنفکری هم قلمداد می‌گردد، اما رفته‌رفته سنگینی و خستگی و ضعف ذهنی را به دنبال می‌آورد و روشنفکر تلنبار شده را به بن‌بست می‌رساند.
زهرا
انسان مادامی که هدفی ندارد آهسته آهسته راه می‌رود و می‌لنگد و حتی می‌نشیند و می‌پوسد، اما هنگامی که کاری پیدا کرد حتی تا حد توالت رفتن و به مستراح رسیدن، آن وقت سرعت می‌گیرد و می‌شتابد و از تمام امکاناتش بهره می‌گیرد.
Mr_Ash
دل‌هایی که سازمان گرفته‌اند... دیگر بازیچه حادثه‌ها نمی‌شوند و بحران نمی‌بینند. مغازه‌ای که قفسه‌بندی شده و تنظیم گردیده، جنس‌های زیاد آن به راحتی در دسترس قرار می‌گیرند، اما دکهّهای در هم و شلوغ که اجناس‌شان پخش و رها و زیر پا افتاده است، دست و پاگیر و خستگی‌زا و وقت کش هستند.
هادی
حق ثابتی است که ثبات می‌دهد.
خادم الزهرا🌸
علی آن مرد راه فریادش بلند می‌شود: «آه مِن قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیق؛ آه از توشه کم و راه دور. اگر هدف علی، بهشت نان و آب بود و بهشت حوریان بود که آن توشه‌ها کم نبود، با کمتر از اینها به آن همه می‌رسند. علی راهی دارد تا بی‌نهایت و این است که هر چقدر توشه بردارد چیزی نیست؛ چون هر مقدار در برابر بی‌نهایت، صفر است و هیچ است و کم است.
خادم الزهرا🌸
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمه‌ها رسیده‌ایم ... و این است که باد کرده‌ایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بی‌رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده‌ایم ...
خادم الزهرا🌸

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان