بریدههایی از کتاب رشد
۴٫۵
(۲۸۱)
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم ... و این است که باد کردهایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بیرمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شدهایم ...
Fahime
رشد در برابر خسر است و کمال در برابر نقص.
زارالی
عاشق، بیکار نیست. هر کس به حق رسید، به حق میرساند
وصال
انسان به خاطر معشوق میدود، هر چقدر معشوق عظیمتر و ارزندهتر باشد ناچار حرکت و کوششاش و در نتیجه سود او زیادتر خواهد شد.
وصال
ما از استعدادهای عظیم انسان مییابیم که انسان بیشتر از این محدوده هفتاد ساله است. انسان برای این زندگی محدود به این همه استعداد نیاز نداشت، همان غرایز فردی و اجتماعی برای رفاه و نظم و عدالت زندگی هفتاد ساله کافی بودند.
ما از عظمت استعدادهای انسان، ادامه او را مییابیم و چون انسان از بینهایت سرمایه برخوردار است، پس بینهایت ادامه خواهد داشت و برای این بینهایت راه باید استعدادهایش را بارور کند و پاهای نیرومندی پرورش دهد و مرکبهایی بسازد، همانطور که برای رسیدن به ماه، استعدادهایش را بارور کرد و مرکبهایی تهیه نمود و راههایی را پشت سر گذاشت.
وصال
در حالی که برای شناخت اینکه برای چه هستم، باید بدانم با چه چیزهایی هستم. از وسائلی که در یک اتاق هست میتوان کشف کرد که این اتاق برای چیست و برای چه آفریده شده. از استعدادها و نیروهای انسان هم میتوان کشف کرد که او برای چیست و برای چه آفریده شده است.
وصال
هیچ چیز بیحاصلتر از این مطالعات دستوری و کتاب خواندنهای پیشنهادی نیست که پیش از طرح سؤال و جوشش پرسشها، گریبانگیر تازه راه افتادهها و نو مسلمانهای شعارزده میشود.
وصال
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم ... و این است که باد کردهایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بیرمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شدهایم ...
اسفناک اینکه، این بیماری و این پرخوری، همه گیر شده و اسفناکتر اینکه، این بیماری در ابتدا به عنوان یک افتخار و نشانه سلامتی و روشنفکری هم قلمداد میگردد، اما رفتهرفته سنگینی و خستگی و ضعف ذهنی را به دنبال میآورد و روشنفکر تلنبار شده را به بنبست میرساند.
اینها با اینکه خیلی دارند، فقیر هستند؛ چون پیش از سؤال، به جوابها رسیدهاند و پیش از عطش، به آب.
وصال
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم ... و این است که باد کردهایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بیرمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شدهایم
سپهر
آسمان بر راستگوتر از ابوذر سایه نینداخته.
شباهنگ
اگر تمام کارها را انجام بدهیم و این یک کار بماند، کاری انجام ندادهایم و بار خود را نگذاشتهایم و اگر آن یک کار را، فقط همان را، بیاوریم دیگر حرفی برای ما نیست و بازخواستی نیست. و همین است که دیگر سیل حادثهها و انبوه کارها، ما را خُرد نمیکند و به بازی نمیگیرد.
mim.ha.saad
اینها با اینکه خیلی دارند، فقیر هستند؛ چون پیش از سؤال، به جوابها رسیدهاند و پیش از عطش، به آب.
S.Ahmed
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم ... و این است که باد کردهایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بیرمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شدهایم ...
زهره مهاجری
دلهایی که سازمان گرفتهاند... دیگر بازیچه حادثهها نمیشوند و بحران نمیبینند.
زهره مهاجری
ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیدهایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤالها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کردهایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمهها رسیدهایم ... و این است که باد کردهایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بیرمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شدهایم ...
امیرحسین
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
وَ الْعَصْرِ
إِنَّ الإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ
إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ
العبد
این دیدارها از این قرار هستند:
۱. دیداری با سوره عصر و داستان انسان و سرمایهها و نیازها و بازارها و خریدارها و خسرها و رشدها (کتاب حاضر).
۲. دیداری با سوره حمد و صراط مستقیم و نزدیکترین راه تا رشد انسان و بهترین خریدار برای متاعها و سرمایهها.
۳. دیداری با سوره قیامت و بازار وسیع آخرت، با آن قدرت جذب و آن وسعت بیانتها.
۴. دیداری با آیههای رسالت و روش رهبری به آن سرمایهها و نیازها و خریدارها و بازارها.
۵. دیداری با آیههایی مربوط به روش حرکت و تجارت، نظامها و قانونها (شرایع و احکام).
احکام مربوط به انسان با خودش (احکام اخلاقی)،
با خدایش (احکام عبادی)،
با دیگران (احکام حقوقی)،
با زندگیاش؛ از تولد و خوراک و پوشاک ووو تا مرگ و ارث.
و نظامهای تربیتی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی، اقتصادی، حقوقی، قضایی، جزایی.
العبد
ما بدون رسیدن به معنا و مقصود، به کلمهها و لفظها رسیدهایم و با الفاظ خالی اُنس گرفتهایم و آنها را در برخوردها به رخ یکدیگر کشیدهایم...
[°علیرضا°°°
ما در فاصله تولد و مرگ برای کسی کار میکنیم، کارفرمای ما چه کسی باشد؟ ما حرکتهایی داریم، محرک ما چه کسی باشد؟ باید در این محرکها اندیشید و آنها را مقایسه کرد و سنجید. این فکر و عقل ماست که کمک ما هستند. فکر، محبوبها و محرکها و کارفرماها را ارزیابی میکند و وضع آنها را مشخص مینماید که چه میدهند و چه میگیرند. عقل هم بر این ارزیابیها نظارت میکند و میسنجد و بهترین آنها را نشان میدهد و در نتیجه این فکر و این سنجش به عشق و به گرایش و ایمان میرسیم.
حسین
ایمان است که عمل را میآفریند و این عمل است که ایمان را نیرومندتر میسازد، همانند ریشه و برگ، این ریشه است که برگها را میرویاند و این برگها هستند که ریشه را غذا میدهند و نفس میدهند و رشد میدهند
z__alef
حجم
۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
حجم
۴۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان