بریده‌هایی از کتاب هشت گام تا شادکامی

از آن‌جایی که بیشتر اوقات زندگی خود را به‌صورت خودکار سپری می‌کنیم و بی‌توجه به فرایندهای ذهنی و روانی از یک تکلیف به سراغ تکلیف دیگر می‌رویم، بنابراین در گام سوم به بررسی نقش "ذهن آگاهی" در شادکامی می‌پردازیم.

در گام دوم می‌کوشیم تا کانون توجه خود را از خود به دیگران معطوف کنیم. در این گام به بررسی این مطلب می‌پردازیم که چگونه اعمال مهربانانه می‌تواند ضمن یاری‌بخش بودن برای دیگران به بهزیستی جسمی و روانی ما نیز کمک کند.

برای بهره‌مند شدن واقعی از منافع و مزایای این برنامه مجبور نیستید تمام جنبه‌های زندگی خود را تغییر دهید. بلکه تنها لازم است که به مرور، اندکی بیشتر تلاش کنید. بهتر است هر یک هفته به یکی از گام‌ها یا مراحل این برنامه عمل نمایید. نگران حرکت آرام خود نباشید و مطمئن باشید که شواهد علمی از حرکت شما حمایت می‌کند. برنامه‌ی ارائه‌شده در این کتاب به‌صورت زیر شروع می‌شود: در گام اول شما متنی را در مدح و ستایش خود خواهید نوشت؛ اگرچه این تکلیف اندکی چالش‌برانگیز است اما می‌تواند بسیار الهام‌بخش باشد

شاد بودن برای شما چه معنایی دارد؟ برای چند دقیقه به لحظاتی فکر کنید که در آن به‌راستی شاد بوده‌اید. به فرصت‌هایی بیندیشید که در آن احساس خوبی داشتید ـ یعنی زمان‌هایی که در آن لذت را تجربه کرده‌اید، لحظاتی که در آن احساس آمیختگی و تعلق خاطر به زندگی داشته‌اید ـ نوعی احساس پیوند با زندگی و به لحظاتی فکر کنید که در اعمال و رفتارهای خود معنایی تجربه می‌کردید. بی‌شک، این سه عامل ـ یعنی: احساس لذت، تعلق خاطر یا پیوند و معنا ـ زیربنای شادکامی اصیل را تشکیل می‌دهند. شادکامی حالتی ذهنی است که از طریق تجربه‌ی رضایت خاطر، خشنودی، عشق و یا احساس سرور و نشاط مشخص می‌شود. شادکامی به فرد احساس خوب بودن، ارزشمند بودن و لذت می‌دهد.

افرادی با زندگی هدفمند دارای احساس انسجام هستند و هماهنگ با ارزش‌های درونی خود زندگی می‌کنند. بی‌شک، زندگی هدفمند منبع خشنودی و رضایت‌مندی است.