بریدههایی از کتاب دختر استالین (جلد اول)
۴٫۱
(۷۰)
«مسکو حالا بهتر به نظر میرسد، اما در بعضی جاها مثل زنی است که برای پوشاندن خرابیهای صورتش پودر زده و فقط کافی است باران ببارد تا خرابیها دوباره آشکار شود... آدم آرزو میکند ایکاش این کمبودها روزی از زندگی ما رخت ببندد و برود، تا مردم حس خوبی پیدا کنند و بهتر کار کنند.
پویا پانا
شاید ما مرتکب هیچ عمل بدی نشده باشیم، حداقل در نگاه نخست، اما چیز بد آن است که ما به آن جنایتهای شنیع و باورنکردنی دوره استالین عادت کرده بودیم؛ جنایتهایی که یک جورهایی به تدریج به نوعی هنجار تبدیل شده بودند به طوری که تقریبآ عادی و معمولی به نظر میرسیدند.
Hossein Zavarian
«چیز بسیار وحشتناکی که کشور در دهه سی و دهه چهل تجربه کرد این است که موقعی که آنها (رژیم) دستگیری گسترده مردم را در همه جا آغاز کردند، مردم یواش یواش به این پدیده عادت کردند و حتا آن را امری طبیعی تلقی کردند. نکته وحشتناک همین است! همه به این باور رسیده بودند که این دستگیریها کاری ضروری است که باید انجام شود.»
Elhamtarang
یکی از ابزارهای هر رژیم دیکتاتوریای مشروعیت ظاهری نظام قضایی آن است؛ نظامی که فجیعترین جنایتها را به نام اجرای قانون انجام میدهد.
sanaz
این فقط استالین نیست که نمیتوانیم ببخشیمش، هیچکس دیگری را نمیتوانیم ببخشیم، از جمله خودمان را... شاید ما مرتکب هیچ عمل بدی نشده باشیم، حداقل در نگاه نخست، اما چیز بد آن است که ما به آن جنایتهای شنیع و باورنکردنی دوره استالین عادت کرده بودیم؛ جنایتهایی که یک جورهایی به تدریج به نوعی هنجار تبدیل شده بودند به طوری که تقریباً عادی و معمولی به نظر میرسیدند.
afra
سینگ، که همیشه سوتلانا را به نوشتن تشویق میکرد، گفت او باید دستنوشتههای کتابش (بیست نامه به یک دوست) را به خارج بفرستد. هر آپارتمانی میتوانست بدون مجوز تفتیش و هر دستنوشتهای مصادره شود.
کتابخوان
«دفتر سیاسی» تصمیم گرفته بود روشهای محافظهکارانه پیشین را احیا و حزب کمونیست شوروی را به مسیرهای ارتودوکسی (متعارفِ) سابق سوق دهد. تنشها در مسکو میان گارد قدیم و اصلاحطلبان رو به افزایش گذاشت و شکافهایی بین اعضای خانوادهها و روابط دوستانه پدید آمد؛ نبردهای اعتقادی فراگیر شد.
کتابخوان
پدرش به او یاد داده بود: «درخواست نکن. فرمان بده.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
بود. آیا منظور سوتلانا از آنچه «بیاحساسی ذاتی یوری» نامیده، خیلی ساده، ناتوانی یوری از سخن گفتن صادقانه است؟
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
پدرش هرگز به تنهایی عمل نکرد. او هزاران همدست داشت.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
همیشه زندانی سیاسی نام پدرم خواهم بود.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
«هر چیزی در اینجا آزاردهنده است. هر چیزی. بهترین روزهای زندگی ما سپری شده است. ما چه خاطرات خوبی داریم. ما این خاطرات خوب را حفظ خواهیم کرد و هر چیز دیگری را باید بخشید.»
پویا پانا
غم و اندوه، واقعیت را تحریف میکند.
پویا پانا
ازدواج زنجیر بیپایانی از مصالحههای متقابل است و تو اگر بچهای به دنیا آوردهای، پس باید یک جورهایی خانوادهات را از نابودی نجات بدهی.
پویا پانا
اوضاع طوری بود انگار داری روی ریگ روان راه میروی اما وانمود میکنی زمین زیر پایت سفت و محکم است.
پویا پانا
«زندان و بدشانسی دو چیزی است که نمیتوان ازشان اجتناب کرد.»
پویا پانا
«هیچکسی انتقاد از استالین را کار درستی تلقی نمیکرد. چنین انتقادی نه پذیرفتنی بود، نه امکانپذیر.»
پویا پانا
«چشمهایم باز شدند و من دیگر نتوانستم خودم را به کوری بزنم.»
پویا پانا
سوتلانا تا شانزده سالگی، مثل بسیاری از همکلاسیهایش، کمونیستی آرمانگرا باقی ماند؛ کمونیستی که بیهیچ چون وچرایی ایدئولوژی حزب را قبول داشت. او بعدها در بزرگسالی به این نتیجه رسید که این ایدئولوژی مردم را به سرکوب و سانسور اندیشههایشان وادار کرده و میلیونها نفر را به خواب مصنوعی فرو برده است. او اسم این خواب هم به خاطر منافع شخصیاش یاد گرفته بود چطوری از سیستم سوءاستفاده کند؛ سیستمی که دقیقآ در ذاتش، مشوق فساد و تباهی بود. واسیلی خیلی زود پی برد که بهترین راه برای پیشرفت در چنین رژیمی آدمفروشی است.
پویا پانا
کتابخانه مدرسه، که شعار «بدون دانش، هیچ کمونیسمی وجود ندارد» بالای درِ ورودیاش نصب شده بود
پویا پانا
حجم
۴۳۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۳۰ صفحه
حجم
۴۳۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۸۳۰ صفحه
قیمت:
۲۴۷,۰۰۰
۱۹۷,۶۰۰۲۰%
تومان