اصنشم نی خوام = دوست ندارم
باهات قهلم = با تو قهر هستم
نوموخوام شداتو بشنفم = نمیخواهم صدایت را بشنوم
نیدونم = نمیدانم
قلبمو شیچوندی = قلبم را شکاندی
نیخولم = نمیخورم
بویو گمسو = برو گمشو
سپیده
همیشه آنچه برای خود میپسندیم را برای دیگران هم نپسندیم، چون ممکن است آنچه که مورد پسند ما باشد مورد پسند دیگران نباشد، مثلاً اگر پیراهنی با زمینهٔ بنفش و گلهای ارغوانی را میپسندیم، آن را روز پدر به پدرمان تقدیم نکنیم چراکه به احتمال غریب به یقین، مورد پسند او نیست.
fa bahrami
این شاخه از زبان را که عموماً در گفتار رایج است، معمولاً از زبان افرادی میشنویم که اخیراً به دوران رسیده و بعضاً بهطورکلی از دوران سبقت گرفتهاند.
fa bahrami
تست (۲ ـ ۱): عبارت «عص دم یونی بیدنب مَ. ماش بیر. پیدم. سوچ دس میلده. روم بیه بیکلچه.» به چه معناست؟
۱. به هیچ معنایی نیست.
۲. به آن معناست.
۳. عصایی با دستهای حاوی بار الکتریکی، آغشته به دنبه و ماش، یک پیاده رو را طی کرده و سوت زنان دستهایش را به هم میمالد. در روم کلهپاچه نیست.
۴. عصری، دمِ دانشگاه بیا دنبال من. ماشین بیار من پیاده اومدم. سوئیچ دست میلاده. آروم بیا صفحه کلاچ نداره ماشین.
fa bahrami
شیمَکونی؟ = در حال حاضر مشغول چه کاری هستی؟
قلبونت بلم = قربانت بروم
قلبونت بسم = قربانت بشوم
تطولی؟ شطول مطولی؟ = حالت چطور است؟ چطوری؟
چیدال میدنی؟ = چه کار میکنی؟
اصنشم نی خوام = دوست ندارم
سپیده
لُمان حَچیم تو کایفان بوسش، یهی بِس جُف، بسون بیو ندُیسَن مای میو، حیفه خو، جُف: خو سایع اس باینا حف بشسنم.
سپیده
هرچیزی غیرمستقیمش از مستقیمش بهتر است.
"Shfar"
فصل یکم: زبان عجیجم یا جوجولی
برای یافتن پاسخی منطقی به پرسشی که در بخش پیش مطرح شد، به متن ذیل توجه کنید:
«عَه یه کایفان تو یویان دُیدا دُیدی کَیدن، هَی چی دایشَن بُلدن. بازَیگونیا حیوونیا گِیه کَیدن جُفَن تویو خُیا مای مایو نَدُیسین، فایه ندایش.
سپیده
آنی یا چه مویییانه بُدُلَد
نتوان بُلد اَیو به شِیقَل سَنگ
با شِیَه دِی سه شود جُفتَن و وَسش
نَلَود میش آیَنی بَل شَنگ»
سپیده
(مدیونید اگر فکر کنید این مقدمه از ویکیپدیا کپی شده، جداً میگم، مدیونید.)
پسری که الان هستم!!